این فرنچایز زمانی بین یازده تا بیست و شش قسمت داشت، اما قسمت قبلی پنج قسمت داشت و این یکی چهار قسمت، آیا محتوایش تمام شده یا چی؟ اوه خوب، حداقل این بدان معنی است که من می توانم آنها را سریعتر تمام کنم، و برای IP که هر فصل کمتر و کمتر از آن لذت می برم، این چیز خوبی است. از نظر بصری، به طرز شگفتانگیزی یک گام به عقب نسبت به سریهای قبلی است، زیرا آثار هنری در نقاطی آنقدر صیقلی نیستند، و به دلیل استفاده از برخی مکانهای بسیار واضح به عنوان پسزمینه و جلوههای ویژه بسیار روشن، گاهی اوقات چیزها ناتمام به نظر میرسند یا فاقد جزئیات هستند. حداقل این فصلی است که مردم با تحرک بیشتری صحبت می کنند، تقریباً هیچ لحظه ای در آن وجود ندارد. همچنین برخی از بخشهای بصری جالب اینجا و آنجا وجود دارد، مانند ارجاعات Pac-Man، یا تغییر نحوه ادغام قسمتهای لایت رمان، که این بار بیشتر به صورت حروفی به نظر میرسد که از هم پاره شدهاند.
از نظر صدا، پایان بندی صحنه های بصری جالبی دارد، اما تا به حال ابتدایی ترین و معمولی ترین است، همانطور که افتتاحیه، هر دو فقط آهنگ های jpop بسیار عمومی هستند، اگرچه من صدای آواز سائوری هیامی را بیشتر از صدای بازیگرش دوست دارم، حتی اگرچه بازی او به عنوان Ononoki ممکن است مورد علاقه من از او باشد زیرا کمی متفاوت از نقش های معمولش است. با این حال، پیشرفتی در موسیقی پسزمینه وجود دارد، زیرا این ورودی شدیدترین را دارد، مملو از مضامینی است که به نظر میرسد به جای این مجموعه به یک انیمیشن ترسناک تعلق دارند.
به هر حال، نام آرک و کاور باعث شد فکر کنم که این فصل قرار است درباره اونونوکی باشد، شخصیتی که به نوعی میخواستم بیشتر او را ببینم، زیرا برخی از بهترین دیالوگهای فرنچایز به او داده شد، اگرچه آنها معمولاً اینگونه هستند. در کنار برخی از بدترین ها نیز. و اگر منصف باشیم، اطلاعات بیشتری در مورد او فاش می شود، که به نوبه خود مربوط به گذشته چهار جن گیر بزرگ در صحنه است، در حالی که هنوز صحبت های جالبی در مورد او یا بین او و آراراگی اینجا و آنجا وجود دارد، بنابراین حدس می زنم. تسوکیمونوگاتاری کم و بیش آنچه را که میخواستم به من میدهد، البته در دوزهای بسیار کم و با ارائهای نه چندان خوب، زیرا به جای نمایش داده میشود. اگرچه قابل درک است، زیرا علیرغم اینکه نقش مهمی در ورود دارد، واقعاً حول او نمی چرخد.
درعوض، قرار است برای آراراگی به معنای یک معامله و تغییر بزرگ باشد، اما واقعاً چنین احساسی ندارد، زیرا او تقریباً بلافاصله آن را مستقیماً میگیرد، و لحن در بیشتر موارد بسیار سبک است، بنابراین بیننده این کار را نمیکند. واقعاً فوریت فرضی کل چیز را بخرید. همچنین، هر تنشی که بخواهد ایجاد کند، تأثیر احتمالی ندارد، در نتیجه رها کردن هانامونوگاتاری پیش از آن. این مسئله بزرگ انجام این کار است، هر رویداد بزرگ یا پرتعلیقی که ممکن است از اینجا به بعد اتفاق بیفتد تأثیر زیادی روی من نخواهد داشت، زیرا من از قبل نتیجه را می دانم و همه به خاطر آن فصل خوب هستند.
حداقل، من حاضرم بپذیرم که این سریالی است که کیفیتش از کمتر به بیشتر افزایش مییابد، زیرا شروع وحشتناکی دارد که پر از همه سرطانهای بدترین لحظات قبلی در فرانچایز است. پر پیچ و خم، گفتگوهای بیهوده، تلاش برای دیالوگ در مورد چیزهای جدی و همزمان ارائه احمقانه ترین تصاویر در کنار آنها، و بیشترین حجم اکچی و کمدی محارم تا کنون، که به نوبه خود با آنچه در Nisemonogatari نشان داده شده است، به نظر می رسد که شخصیتی ندارد. یادتان هست که در آن زمان تسوکیهی چگونه به کارن و کویومی واکنش نشان داد؟ خب، نقشها اکنون به خاطر خدمات طرفداران معکوس شدهاند.
حداقل اینطور که پیش میرود، عواقب سوء استفاده از قدرت و رفتار عجولانه را به آرارگی نشان میدهد، بنابراین با دادن کاستیها یا حتی نوعی اولتیماتوم برای استفاده از تواناییهایش، هر کاری را که قبلا انجام داده برایش مهم میکند. حیف که هانامونوگاتاری درست قبل از آن منتشر شد.
یک مرد تازه معرفی شده وجود دارد که به همان سرعتی که قبل از ظاهر شدن ظاهر شده بود، از بین می رود و برای مدت کوتاهی که روی صفحه نمایش داشت، بسیار بی علاقه بود. چگونه شخصیتی با صداپیشگی تاکهیتو کویاسو را خسته کننده کنید؟ تسوکیمونوگاتاری نشان می دهد که چگونه. او چیز زیادی برای انجام دادن نمی دهد، زیرا همانطور که خودش اشاره می کند، او یک پیاده در تصویر بزرگ است.
بنابراین حداقل نمایش با این پیام به پایان می رسد که اجازه ندهید شخص دیگری با شما بازی کند، زیرا دو شخصیت دقیقا برعکس برخی از کمان های قبلی را انجام می دهند و در عین حال همان کاری را که بهترین ها انجام می دهند، با داشتن فعال بودن و مخالفت با آنچه انجام می دهند، انجام می دهند. به نظر میرسد مسیر از پیش تعیینشدهای باشد، در حالی که برنامهریزی همه در مورد آن را نیز تنظیم میکند، و همچنین به آنها اجازه میدهد متوجه شوند که آنتاگونیست اصلی واقعی که در تمام مدت طنابها را از پشت صحنه بیرون میکشید، کیست. اوه، و همچنین یک سکانس دوم تا آخر بسیار زیبا با آراراگی و سنجوگاهارا وجود دارد، صحنه آخر هر چه باشد، حتی آنچه را که به نظر میرسید نقطه شکست دو قهرمان قوس است، خراب میکند.
به طور کلی، بدترین آرک در فرنچایز است، اما هرچه پیش میرود کیفیت آن را به میزان قابلتوجهی افزایش میدهد، اگرچه درست مانند Nekomonogatari: Kuro، بیشتر شبیه به چیزهایی است که در آینده میآیند، یک ورودی انتقالی از Second. فصل به Owarimonogatari، به جای چیز خود را. به نظرم بد نیست، اما برای من فقط یک انیمه قابل قبول دیگر مانند هانامونوگاتاری بود، و یک گام به عقب در کیفیت نسبت به بهترین نقطه مجموعه، درست مانند آن نمایش.