توجه: این بررسی هر سه قسمت از فرنچایز را پوشش می دهد. دلیلی برای بررسی های مختلف در مورد یک چیز وجود ندارد. به طور خلاصه: تقطیر از هر فیلم اکشن بد یا نیمه کارآمد هالیوودی که تا یازده می رسد، با برخی فلسفه های سبک، ادای احترام به رسانه های دیگر (فیلم های جنگی، فیلم های یاکوزا) و برخی موضوعات بالغ مانند تروریسم و کودک آزاری آمیخته شده است. این فیلم بازیگرانی مانند فیلم تارانتینو دارد، در واقع شخصیتهای زن قوی و شایستهای که شکست نمیخورند و به شانه مرد برای گریه کردن نیاز دارند، و لحن و محتوای آن بسیار خندهدار و در عین حال دارای لحظات است. بالغ تر از ده دوجین کلیمور و ناروتو... آن، و سینه و تفنگ.
Black Lagoon میتواند یک انیمه بسیار سرگرمکننده باشد، اگر در آن نزدیکبین باشید. به این معنی که فقط جنبه های خاصی از آن را تماشا کنید و روی بقیه چشم ببندید. به صراحت بگویم، این یک سریال لذت بخش گناه است و شما برای خشونت و فحاشی آن را تماشا خواهید کرد. باید آن را به عنوان یک سواری سرگرم کننده دید و نه یک نمایش عمیق عمیق. در اینجا لیستی از کارهایی است که به درستی انجام می دهد:
- ارزش تولید بسیار خوب، پسزمینههای دقیق، رقصهای جنگی هیجانانگیز، استفاده خوب از جلوههای نورپردازی، BGM راه خود را دارد که خون شما را به جوش میآورد یا حس درام لحظه را به شما منتقل میکند.
- افراط در خشونت، شخصیت های شخصیتی، جنگ، فحاشی، تلفات، انفجار، سیگار کشیدن، مشروب خواری، معمولاً همه موارد فوق به طور همزمان.
- جنگجویان گار و زنان قصابی. در عصر دختران مو و قهرمانان مرد رقت انگیز غیر معمول است.
- نکات جدی در فواصل زمانی پرتاب می شود. علیرغم اینکه یک سریال لذت بخش گناهکار است که هدفش سرگرمی است و نه واقع گرایی، اما دائماً اطلاعاتی در مورد واقعیت خشن و نحوه عملکرد دنیای بی رحم در پشت صحنه به شما می داد. این باعث می شد کمی هوشمندانه و با محتوایی به نظر برسد.
- ساختن یک تقلید از همه. کلیشه های ژانر خودش را مسخره می کند و در نتیجه به طنزی خودآگاه تبدیل می شود.
- بهترین انیمه "جوجه ها با تفنگ" که تا کنون ساخته شده است.
شما نباید سعی کنید از آن منطقی بسازید وگرنه بلافاصله از آن متنفر خواهید شد. صحنههای اکشن فاقد واقعگرایی هستند و بیننده منتقد به احتمال زیاد از این که چگونه گلولهها هرگز به شخصیتهای مهم اصابت نمیکنند در حالی که موکها با ضربههای سر آنی میمیرند، یا اینکه چگونه شرورها دائماً یخ میزنند و مثل احمقها خیره میشوند یا اینکه چقدر بیهوده هستند چیزی را که در ارتفاع نیم متری ایستاده است، عوض میکنند. دور از آنها، یا اینکه چگونه قهرمان می تواند آکروباتیک واقعا غیرممکنی برای کشتن 10 مرد با یک تیرانداز شش گانه انجام دهد.
علاوه بر نگرش بد شخصیت ها در شلیک گلوله به چپ و راست، فحش دادن و خندیدن دیوانه وار، جنبه نرم تری نیز نسبت به آنها دارند. به این معنی که آنها فقط کاریکاتورهای توخالی FPS نیستند. آنها با فاش کردن پیشینه و چیزهایی که بر آنها تأثیر گذاشته و آنها را به آنچه امروز هستند تبدیل کرده اند، ظاهر می شوند. با این حال، توسعه شخصیت چندانی وجود ندارد، خارج از دوتایی اصلی و حتی پس از آن فقط در آخرین قسمت فرانچایز تقریباً برای بازی در برابر کلیشه ظاهر می شود.
داستان بیشتر قوسهای مستقل است، اما آنها از استقبال خود غافل نمیشوند و در موقعیتها و حقهها به اندازه کافی با یکدیگر تفاوت دارند. راک معمولاً در مورد بی اخلاقی بداخلاقی میکند، ریوی به هر چیزی که حرکت میکند تیراندازی میکند، و بحثهایی که آنها با شخصیتهای فرعی در فواصل زمانی انجام میدهند (در حالی که ریوی در حال بارگیری مجدد اسلحه است، لال) غوطهوری ساده و در عین حال رضایتبخشی را در داستان ایجاد میکند و داستان را ترک میکند. بیننده کمی در مورد ارزش ها فکر کند... قبل از اینکه ریوی دوباره شروع به تیراندازی کند و تنها چیزی که مهم است این است که چه کسی در پایان نبرد ایستاده است. از آنجایی که گلولهها با نزدیک شدن به او مسیر حرکت را تغییر میدهند و افراد شرور احمقهای کاملی هستند، خوب، نگرانی کمی در مورد اینکه او برنده میشود یا نه وجود دارد.
نکته قابل توجه، سرعت تدریجی از عمدتاً اکشن به درام عمدتاً اجتماعی است. قوسهای بعدی طولانیتر هستند و اقدامات کمتری انجام میدهند و موقعیتها و دشمنان را بهتر نشان میدهند. انگار سازندگان سریال از انیمیشن کردن صحنههای اکشن پیچیده خسته شدهاند و سراغ شخصیتهایی رفتهاند که از خط کارشان خسته شدهاند. بدجنس ها می خواستند مورد ترحم قرار گیرند، در حالی که راک دیگر اشکی برای ریختن نداشت و ناگهان به یک ضدقهرمان ماکیاولیایی روی آورد. این تغییر شخصیتها برای بیشتر افراد خوشایند نبود، زیرا هیچکس انتظار نداشت و نمیخواست شخصیتها در این نوع نمایش رشد کنند.
اما به هر حال، اگر بتوانید نسبت به موقعیتهای دور از ذهن نیمهکور باشید و به احساساتی که به آرامی در طول مسیر به درون شما میخزند اهمیتی نمیدهید، یک نمایش اکشن عالی است.