مدال آور داستانی است که شاید هر دهه یک بار ظاهر شود. پر از شخصیتهای غنی، به یاد ماندنی و پویایی جالب، ادغام ضربات داستانی هیجانانگیز با مشکلات موجود و ویژگیهای اسکیت بازی، داشتن چیزهای معنادار برای گفتن در مسیرهایی که داستانهای مشابه هنوز واقعاً کشف نشده بودند. دریغ نخواهم کرد که اثر اصلی پشت این اقتباس را شاهکار و بدون شک بهترین مانگای ورزشی جاری بنامم - حداقل اگر رئال را که دوباره در یک وقفه نامعلوم قرار دارد حساب نکنیم. شما معمولاً نمی بینید که از هر نظر چیزی در این سطح از مهارت اجرا شده باشد. این به هر حال یک ناهنجاری فوق العاده نادر است که، امیدوارم، در زمان مناسب، تسورومایکادا را به یک نویسنده فوق ستاره تبدیل کند.
که ما را به این انیمه میرساند – و متأسفانه، یک ناهنجاری نیست. این جدیدترین افزوده به خط بسیار طولانی اقتباسهایی است که مطابق با آثاری است که در حال اقتباس هستند. در واقع، بهطور خاص، به نظر میرسد که این صحنه تمام تلاش خود را میکند تا تأثیر هر صحنه را به شکل تهاجمی کاهش دهد و حتی از ارائه نادرست لحن آنها - و در نتیجه، خود شخصیتها - که برای هر کسی گناه بزرگی است، ابایی ندارد. سازگاری
برای کسانی که متوجه منظور من نمی شوند: لطفا صحنه اولین پرش هیکارو در مقابل اینوری را با همان صحنه ای که در مانگا به تصویر کشیده شده است مقایسه کنید. مدال آور یک نوع مانگا بسیار "نمایش، نگو" است و کارگردان این انیمه یا از نظر قانونی نابینا است یا کاملاً درک داستان سرایی تصویری ندارد - زیرا نمی توانید احساسات هیکارو یا لحن صحنه را به من بگویید. از راه دور وفادارانه در اقتباس. استوریبورد فوقالعاده مانگا آن را برای هر کسی که زحمت نگاه کردن به آن را به دردسر میاندازد، کاملاً روشن میکند.
چیزهایی از این دست بسیاری از داستانگویی بصری حیاتی را پاک میکنند. بازنمایی بصری یک تجربه شکلدهنده برای قهرمان داستان، تاثیر خود را با جراحی بریده است، نگاه اجمالی مهم به شخصیت رقیب به طور کامل از بین میرود. البته، این تنها مثال نیست - فقط فاحش ترین نمونه. مهارت واقعی می خواهد که اینقدر متوسط، آنقدر بی کفایت باشی و همچنان در یک استودیو پست کارگردانی داشته باشی. شاید او یک مدال آور در آن باشد و این عنوان در مورد آن است! بدیهی است که من هیچ توهمی در مورد اینکه ENGI بتواند یک اقتباس با کیفیت ارائه دهد نداشتم (چه زمانی این کار را انجام می دهند؟)، اما ارائه نادرست شخصیت های اصلی یکی از کاهش هایی نبود که انتظار داشتم. این فقط شر است.
و اینطور نیست که باید اینطور باشد. موارد زیادی از اقتباسهای انیمهای وجود داشته است که مانگا اصلی را بالا میبرد - یا حداقل کیفیت آن را در جایی که اهمیت دارد مطابقت میداد. Frieren و Dungeon Meshi سال گذشته نمونه های فوق العاده اخیر بودند. آنها تلاش های خوب و آگاهانه ای از سوی افراد بسیار توانا انجام دادند که مشتاق اجرای عدالت در مورد منبع بودند. من این را در اینجا نمیبینم، و در حالی که من کاملاً مدالیست را به عنوان یک داستان دوست دارم و هر روز نقدهای درخشانی به آن میدهم، نمیتوانم آن را در قالب انیمه با وجدان خوب توصیه کنم زیرا میدانم در حال حاضر چقدر نسبت به اثر اصلی پایینتر است.
نکته غم انگیز این است که اگر بهتر نمی دانستم، احتمالاً حتی متوجه نمی شدم که چه چیزی را از دست داده ام، زیرا اشتباهات این اقتباس همه تصمیمات عمدی هستند و باعث می شوند که در ثباتشان فریبنده به نظر برسند. این بدان معناست که نه تنها انیمهها، بلکه کسانی که عموماً تماشای انیمه را به خواندن مانگا ترجیح میدهند، ممکن است یکی از بهترین داستانهای اجرا شده در زمانهای اخیر را با نمایشی زیبا درباره اسکیت بازی اشتباه بگیرند. این ممکن است در واقع همان چیزی باشد که من در بررسی دیگر می بینم که جهت (همه چیزها) را ستایش می کند، یا حداقل شواهدی که من دارم، من را به این نتیجه می رساند.
من نمیتوانم به گذشته برگردم و مطمئن شوم که این اقتباس به یک استودیوی سطح بالا میرود - چیزی که شایسته آن بود. فقط می توانم امیدوار باشم که اگر دارید این را می خوانید، می توانم شما را متقاعد کنم که این اشتباه را نکنید که فکر کنید این تمام چیزی است که مدال آور دارد. بنابراین اگر انیمه توجه شما را به خود جلب کرد و می خواهید داستان را در اوج تجربه کنید - که بسیار تاثیرگذارتر از آنچه در اینجا خواهید دید - به خودتان لطف بزرگی کنید و به جای آن مانگا را بخوانید.