این نمایش در یکی از 100 لیست بدترین انیمه قرار گرفته است، جایی که من به طور تصادفی با آن برخورد کردم. سوال "آیا به آنجا تعلق دارد" چیزی است که سعی خواهم کرد به آن پاسخ دهم. ------ویرایش مهم، لطفا قبل از بقیه مرور بخوانید------ یک بالش رسمی بدن Makio وجود دارد. در هنرهای تبلیغاتی برای کتاب ها، تصاویری از ماکیو برهنه وجود دارد. این که ماکیو می خواهد همسر نایت لنسر شود، یک گیج است. مردم به اشتباه تصور می کنند که یوتارو قرار است با ماکیو بخوابد و به نوعی اجازه می دهند این اتفاق بیفتد. ماکیو یک کودک نوپا است. اگر این تمام چیزی است که برای تصمیم گیری نیاز دارید، پس بله، یک انیمیشن متفاوت پیدا کنید.
نقدی که من در ابتدا ارائه کردم با این ذهنیت نوشته شده بود: «نه، آنها در واقع این کار را نمیکردند» علیرغم مثالهای آشکار در نمایش که دائماً کودک نوپا برخی از صریحترین چیزها را میگفت. در اصل، من فکر میکردم که این یک معامله «کودکی است که سوپرمن را دوست دارد» در مقابل «بچه میخواهد با پسر بزرگتری بخوابد»، بنابراین واقعاً به آن اشاره نکردم. چطور توی سرم کلیک نکرد؟ من ادم سفیه و احمق هستم.
اگر بتوانید همه اینها را نادیده بگیرید یا وانمود کنید که متن کامل مفیدتر است، بازبینی من همچنان پابرجاست.
------پایان ویرایش------
--بررسی اصلی، 11 ژوئیه 2022--
شخصیت ها: 6/10
-یوتارو:
- شخصیت اصلی داستان که بین دو زندگی گیر کرده است: نایت لنسر قهرمان و یوتارو بداخلاق. در حالی که میخواهد یک زندگی عادی داشته باشد، هر وقت کسی را در خطر میبیند یا میشنود، برای نجات این روز دست به کار میشود. این ضربه زدن منجر به تبدیل شدن او به یک قهرمان با بازی همی می شود. مشکل پس از نجات او رخ میدهد، جایی که او چنان رفتار میکند که هر کسی را که کودکی حیرتانگیز نیست میترساند. این بدان معنا نیست که او نمیخواهد به مردم اهمیت دهد، حتی وقتی نایت لنسر نیست، او همچنان دلسوزی نشان میدهد، فقط بدون نمایش.
-ماکیو:
-- راستش یکی از شخصیت های مورد علاقه من است، او یک دختر کوچک است که به قهرمانان وسواس دارد. این عمدتا به این دلیل است که او تنها زندگی می کند. مادر مرده و پدر غایب او در کنار یوتارو یکی از شخصیت هایی است که دیگران را تشویق می کند تا بهتر از آنچه در ابتدا فکر می کردند انجام دهند. یکی از دلایلی که من او را دوست دارم نیز به دلیل ثابت بودن اوست. در حالی که شخصیتهای دیگر گاهی احساس میکنند اشتباهی در نوشتههایشان رخ داده است، وقتی او کمی دور است، بخشی از داستان است و در یک پیچش به آن پرداخته شده و استفاده میشود.
-سودو:
- مورد علاقه دیگر، اگرچه این بار به خاطر سادگی او. شما میدانید که او چگونه کار میکند، اما چیزی که او هست را از بین نمیبرد. شما احساس نمی کنید که اطلاعات مورد نیاز او را از دست داده اید
-آلیس:
- شخصیت بدی نیست، اما همانطور که تماشا می کنید احساس می کنید که او می تواند بیشتر باشد. معلوم شد که او عاشق یوتارو است. هیچ کاری با این خارج از چارچوب آن انجام نمی شود. او می خواهد قوی تر باشد او یک دشمن را به شکلی نامطلوب مورد ضرب و شتم قرار می دهد و مبارزه او پس از آن به عنوان یک شوخی تلقی می شود. آرزوی بیشتر دارم اما این چیزی است که به دست آوردم.
-یویان:
-- این کودک خنده دار است. او به اندازهای باهوش است که بتواند به اندازهای برنامهریزی کند که قهرمانان ما را به دردسر بیاندازد، اما به اندازهای جوان است که به سختی میتواند بدون آسیب از آنجا فرار کند. بیشتر تهدیدات دیگر در این مجموعه تا حد مرگ مورد ضرب و شتم قرار می گیرند و فقط به سختی زنده می مانند. در همین حال، این بچه معمولا بدون خراش فرار می کند. پس چه اتفاقی برای او می افتد؟ هر اتفاق بد کارمایی دیگری برای او رخ می دهد و همیشه ارزش تماشای او را دارد که در حال دویدن یا وحشت زده شدن پس از سقوط نقشه اش باشد.
داستان: (7.75/10) 8/10
حالا که در مورد شخصیت ها صحبت کردم، بیایید در مورد طرح ها صحبت کنیم. اکنون، این نمایش دارای چهار قوس است. قوس 1 و 2 دارای 3 قسمت، قوس 3 دارای 4 و قوس 4 تنها دارای 2 قسمت است.
-قوس 1: 10/10
- چیزی که در این قوس برای من کار می کند این است که چگونه داستان برای خودش و داستان بعدی ساختاربندی شده است. یوتارو رشد میکند در حالی که به او اجازه میدهد در کمانهای بعدی به رشد خود ادامه دهد، عناصری مانند روابط با لنس شما در واقع به جای اینکه گفته شود نشان داده میشوند، و شارژ لنس معرفی شده و به خوبی استفاده میشود. به خوبی به پایان می رسد، و شما می خواهید بیشتر تماشا کنید.
-Arc 2: 9/10
-- یک شخصیت جدید را معرفی می کند که من نیز او را مورد علاقه می دانم. که گفت، چرا او اینجاست چندان منطقی نیست. یوفنگ به دنبال یک مرد قوی است (که به دروغ به او گفته می شود نایت لنسر است) که گروه او به نام BAN را از بین برده و پدر محبوبش به طور تصادفی مرده است. او می خواهد ملاقات کند و از او برای آزادی او تشکر کند. مشکل زمانی پیش میآید که او باید بداند که پدرش توسط مرد قویای که بان را از بین برده کشته شده است و بان میداند چه کسی این کار را انجام داده است. چرا او کسی را که کسی را که دوستش داشت کشته است در آغوش می گیرد؟ او نمی دانست پاسخ قوس است، اما پس چرا او نمی دانست؟ در مورد شخصیت ها، Yotaro واقعاً از نظر توسعه کار زیادی نمی کند، اما حداقل ثابت می ماند. در ادامه، انیمیشن مبارزه نهایی نیز می تواند بهتر باشد. جدا از این 3 چیز، این یک قوس نسبتاً سرگرم کننده بود و من مشتاقانه منتظر رشد او بودم.
-Arc 3: 4/10
- قسمت اول، در حالی که عجیب است، واقعاً چیز بدی نیست. مشکلات مربوط به Yotaro شروع می شود. در حالی که دوست ندارد برای جنگیدن بپرد، اما آنقدرها هم ناامید نیست، با این تفاوت که این داستان این کار را انجام می دهد. یوتارو می شنود که دوستان برای کمک به او می جنگند و به جای رفتن به "زمانی برای گریه کردن نیست، من باید الان قهرمان شوم" یا حتی "اوه نه، آنها برای من می جنگند، من باید قبل از اینکه آسیب ببینند آنها را متوقف کنم". "، او فقط غمگین می شود و فقط در پایان یک نبرد به جای تلاش برای یافتن آنها و متوقف کردن آنها، تلو تلو می خورد. در مورد آن دوستانی که دعوا می کنند، فقط 2 نفر از 4 نفر از آنها واقعاً احساس مهم بودن می کنند. Yufeng در واقع گسترش یافته و سودو مورد بررسی قرار می گیرد و داستان شلوغی را بیش از حد پیچیده نمی کند. 2 نفر دیگر یا ضعیف هستند یا حول شخصیتی به قدری بیاهمیت هستند که او حتی در هیچ یک از کمانهایی که در آن حضور دارد چیزی اضافه نمیکند. مبارزه نهایی بین یوتارو و یکی از دوستانش (اصولاً رد لنسر) بدترین است. مبارزه در بدترین قسمت. آنها فقط در اتاقی می ایستند و مانند احمق ها در حال چرخش هستند و اتفاق مهمی رخ می دهد که باعث می شود دوست قدیمی بدون شایستگی برنده شود. نه به این دلیل که یوتارو حریف بسیار بهتری بود، بلکه به این دلیل که دوست بسیار بهتر بود و در عین حال مانند یک احمق رفتار می کرد که واقعاً حتی در زمینه هم کار نمی کند. بدتر از آن، دعوا تنها بخش کوچکی در ابتدای اپیزود است، و بقیه فقط یک مزخرف پرکننده است. این 4 قسمت می توانستند فقط 3 قسمت باشند و حداقل به آخرین آرک آسیبی نرسانند. قسمت 1 می تواند بچه های خوب را وارد منطقه جدید کند و شروع به مبارزه با دشمنان خود کند. قسمت 2 می تواند قهرمانان ما را نشان دهد که پیروز می شوند و با یوتارو در حال مبارزه با رد لنسر است. اپیزود 3 در واقع مبارزه بیش از 1/3 زمان اجرا است و پس از آن فقط کرکی کمتر بی فایده را حفظ می کند. اما از آنجایی که این 4 قسمت است، Arc 4 اکنون باید مبارزه کند.
-Arc 4: 8/10
- رویداد بسیار مهمی که باعث شد یوتارو در مبارزه خود شکست بخورد (و تنها بخش خوب آخرین قسمت از قوس 3) اکنون تمرکز اصلی است و باید به آن پرداخته شود. یک طرح جانبی وجود دارد که همچنین زمانی اتفاق می افتد که یک جناح جدید روی Yotaro تمرکز می کند. به همین دلیل است که ای کاش Arc 4 قسمت های بیشتری برای استفاده داشت. قسمت آخر شگفت انگیز است، و من جرات ندارم آن را اسپویل کنم، اما قسمت 11 احساس می کند که 2 قسمت در کنار هم قرار گرفته اند، و باعث می شود آنچه در آن اتفاق می افتد شبیه یک فکر بعدی باشد، که حتی اگر هم بود، نباید احساس می کردم. حداقل قسمت آخر مهربان و دلچسب بود.
هنر: 7/10
طرحها بسیار زیبا هستند و من از ظاهر ماسکها و لنسها بیشتر خوشم میآید، زیرا احساس میکنم روح در آنجا بهترین استفاده را دارد.
انیمیشن: 6/10
در حالی که در برخی صحنه ها بهترین نیست، دعوا می تواند انرژی فوق العاده یا ذوق رضایت بخشی داشته باشد. که گفت، همه چیز کامل نیست.
موسیقی: 6/10
بهترین تم صادقانه تم نایت لنسر است، در حالی که بقیه فقط قابل استفاده هستند.
--تصادفی--
--- Lance Charge ایده خوبی است اما همیشه بهترین استفاده را ندارد. اساساً، دو شوالیه توری های خود را به سمت یکدیگر نشانه می گیرند و تا زمانی که لنج هایشان به هم برسند آنها را شارژ می کنند. آنگاه فشار میآورند تا زمانی که قدرت اراده کسی بر دیگری غلبه کند. نبرد روحی از نظر فیزیکی نشان داده شد. در آرک 1، حداقل اکشنی در قسمت آخر آن قبل از استفاده وجود داشت، و زمانی که انجام شد، با شخصیتی انجام شد که در سر یوتارو تردید ایجاد کرد. Arc 2 خوب بود، اگرچه میتوانست بهتر مدیریت شود، Arc 3 ناامیدکننده بود، و Arc 4 اگرچه رضایتبخش بود، اما میتوانست چیزهای بیشتری داشته باشد.
لذت: 10/10
اکثر انیمه هایی که من دیده ام یا (الف) یک داستان را تمام می کند اما دنباله ای را انجام می دهد که هرگز با آن گیر نمی آورد، بنابراین شما ناراضی تمام می کنید یا (ب) داستان را نیمه تمام رها می کنید و آن را ادامه نمی دهید. آنها همیشه می خواهند چیزهای بیشتری بگویند، اما شما می دانید که آنها احتمالاً ارائه نخواهند داد. با این نمایش، کار به پایان رسید و هیچ دنبالهای برای ناامید کردن وجود ندارد. با وجود این، به نظر می رسد که اگر فصل 2 تولید شود، داستان می تواند ادامه یابد. در صورت شما فرو نمیرود، اما عناصری در کل نمایش پاشیده میشوند که شما را وادار میکند به «عجب...» بروید. این خیلی اتفاق نمی افتد، اما باعث می شود من بیشتر بخواهم، در حالی که از چیزی که به دست آورده ام راضی هستم.
به طور کلی: 7/10
این نمایش را ببینید، شاید شما آن را دوست نداشته باشید، شاید دوست داشته باشید. عبور از Arc 3 سخت است، اما چه از آن بگذرید یا کل آن را تماشا کنید، یک سواری خواهد بود که به یاد خواهید آورد.