Hikari no Ou سعی میکند یک نوع فانتزی منحصربهفرد و متفکرانهتر باشد، اما متأسفانه آنقدر کهنه و خشک است توصیه نمیشود. بزرگترین مشکل آن انیمیشن است. دائماً هنر را می شکند، تا حد امکان کمتر حرکت می کند، انتخاب های هنری عجیب و غریب انجام می دهد، و اغلب صحنه ها را گیج کننده تر می کند. سکانسهای اکشن بیشترین آسیب را میبینند، با شخصیتهایی که ناگهان شبیه نقاشیهای MS Paint به نظر میرسند و به طرز عجیبی در اطراف شناور میشوند. شخصیتها همیشه از مدل خارج میشوند، حتی در لحظات ساکتتر. 3D CG، در حالی که کم استفاده می شود، بسیار قدیمی و خسته کننده به نظر می رسد. تصاویر نقاشی گاهی اوقات صفحه را فرا می گیرند، اما اغلب در لحظاتی به ظاهر تصادفی. لیست ادامه دارد. انیمیشنهای غیرمتعارف «کیفیت پایین» میتوانند جواب دهند، مانند تاتامی کهکشان و مونونوکه. با این حال، انیمیشن اینجا فقط احساس نمیکند که هیچ یکنواختی یا هدف هنری پشت آن وجود ندارد، و بیشتر به نظر میرسد که آنها تلاش میکنند تا گوشهها را کوتاه کنند و اشتباهات را بپوشانند (ناموفق). جالب اینجاست که OP بسیار بهتر است و پتانسیل این سبک از هنر و انیمیشن را نشان می دهد. نمایش خود اغلب این نوار را برآورده نمی کند. پایان قسمت 2 نقطه خوبی است تا خودتان تصمیم بگیرید که آیا می توانید از ظاهر و حرکت نمایش لذت ببرید (یا تحمل کنید).
با این حال، سبک کلی هنری واقعاً کار می کند و در کنار همتایان خود در سال 2023 منحصر به فرد است. طرحهای شخصیتها، پسزمینهها و پالت رنگی کمرنگ، همگی در کنار هم قرار میگیرند تا فضایی تقریباً رویایی و اسطورهای ایجاد کنند (من دوست دارم که مرا به یاد Mushi-shi انداخت). موسیقی نیز حس متفاوتی دارد و به لحن متفکرانه و مرموز آن بسیار می افزاید.
دنیای عجیب و گسترده جالب ترین چیز در مورد نمایش است. این دنیای خشن است که در آن بشریت پس از یک فاجعه مرموز هنوز در حال مبارزه است. شکلی از جامعه شبیه ژاپن دوره صنعتی وجود دارد (کمی شبیه کابانری از قلعه آهن)، اما اکثر مردم به شدت در حال خراشیدن هستند، در حالی که نیروهای قدرتمند و مرموز برای کنترل رقابت می کنند. این نمایش مملو از جهان سازی متفکرانه ای است که فناوری، اقتصاد، طبقات اجتماعی، نژادها، آداب و رسوم، باورها و موارد دیگر را در بر می گیرد. با این حال، تا اپیزود پایانی، تعداد زیادی از آن وجود دارد، و بسیاری از آنها به شیوهای غیر جذاب، از طریق روایت و شخصیتهایی که دهانشان را تکان میدهند، ارائه میشود.
شخصیتها آدمهای بسیار متین و باورپذیری هستند، اما اهمیت دادن به آنها دشوار است. اساساً هر شخصیت فقط بر روی اهداف خود متمرکز است و به طور واقعی روی آن فشار می آورد. این ممکن است همانطور که در دنیای پسا آخرالزمانی انتظار می رود باشد، اما آنها بسیاری از شخصیت ها و انگیزه های خود را که بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم را آشکار نمی کنند. یکی از دو شخصیت اصلی کاملاً تحت تأثیر شرایط قرار می گیرد، بدون اینکه چیز زیادی در مورد آن بگویم. بسیاری از شخصیتهای فرعی یک راز باقی میمانند، و نه به گونهای که ما را مجذوب خود کند. ما چیز زیادی برای ادامه دادن نداریم
داستان عمدتاً به عنوان وسیله ای برای سفر در سراسر جهان عمل می کند. در حالی که کشف تدریجی این جهان در کنار شخصیت ها جذاب است، داستان چندان احساسی نیست، به جز شخصیت هایی که از طریق مبارزات مشترک خود به هم پیوند می خورند. در 10 قسمت، به نظر می رسد که نمایش فقط اکنون مراحل را به پایان رسانده است. این فصل در میانهای به پایان میرسد، و در حالی که مسیر آینده را ارائه میکند، معنای آن نامشخص است.
خب، دیگر چه چیزی باقی مانده است؟ ما یک سبک هنری منحصربهفرد داریم که دائماً توسط انیمیشنهای شلخته پایین میآید. ما دنیایی جالب و پرجزئیات داریم که بدون داستان و شخصیت جالبی که آن را پر کرده و توجه ما را به خود جلب کند، روی سرمان ریخته شده است. بله، این یک انیمه فانتزی اصیل، کم بیان و بیشتر بزرگسالان است (از آن نوع که من مشتاقانه منتظرش بودم). اگر واقعاً برای یکی از آنها میمیرید، اگر عموماً تحت تأثیر کیفیت انیمیشن قرار نگرفتهاید، و اگر برای جهانسازی بیش از هر چیز ارزش قائل هستید، ممکن است از این نمایش لذت ببرید. در غیر این صورت، پیشنهاد میکنم به جای دیگری نگاه کنید و از ناامیدی و ناراحتی که با تماشای این فیلم احساس کردم، اجتناب کنید.