در لذت بردن از کلیشه های انیمه، شخصیت پردازی های ضعیف، و یک قهرمان ظاهراً عمداً نامطلوب بسیار بد است. داستان سرعت عجیبی داشت و در زمانی به پایان نرسید که به نظر پایانی طبیعی برای داستان باشد. با این حال، قابل تماشا بود، و من آن را تمام کردم که فکر می کردم مشکلی ندارد. انیمه in universe عنوان جالبی داشت، شاهزاده خانم هزاره و ارباب کولون، به نظر می رسد که سیلی می زند. با این حال، در کل نمایش کمی عجیب به نظر می رسد، ما هرگز صداپیشه برای ارباب Kowloon را نمی بینیم. آنها بیان می کنند که این یک نمایش حرمسرا است، و مشخص می کنند که باید یک قهرمان مرد وجود داشته باشد، اما hisVA هرگز حتی یک شخصیت پس زمینه نیست. میدانم که این نمایشی است که بر روی دختران متمرکز شده است، اما وقتی ما تهیهکنندهها، مدیران و نویسندگان لایتنوول مرد داریم، فکر میکردم حداقل داشتن چنین شخصیتی به عنوان یک شخصیت فرعی جزئی منطقی است. شاید آنها فقط فراموش کرده اند که یکی را درج کنند؟
به طرز آزاردهندهای، زیرنویسها برای مناسبترین افراد ضد بومیسازی مقعدی ساخته شدهاند، با یادداشتهای سبک ویکیپدیا که روی صفحه ظاهر میشوند و شما را مجبور میکنند که مکث کنید و بخوانید فقط برای توضیح جناسی که در انگلیسی معنی ندارد. البته، آنها می توانستند معنی دقیق خط را تغییر دهند اما آن را با یک جناس انگلیسی جایگزین کردند که همان پیام را دریافت می کند، اما نه.
"لل، کوزو، بیشتر شبیه... آشغال... بچه های امیریت؟" *
* اطلاعات گسترده ای در مورد اینکه چگونه جنایتکاران جنگی در ژاپنی زباله نامیده می شوند و این نام شبیه کلمه ژاپنی زباله است که با کلمه ژاپنی زباله متفاوت است و AAAAAAAA فقط یک جناس انگلیسی برای عشق به خوبی می سازد!
خیلی وقتها کمی بومیسازی میتوانست کمک کند، اما واضح است که این یکی از کمدیها بود، و من احساس میکنم که بسیاری از کمدیهای مورد نظر ژاپنی زمانی که باید شوخی را روی صفحه برای شما توضیح دهند، خیلی خوب اجرا نشدند. پاراگراف مطمئناً برخی از بومیسازیها گاهی اوقات میتوانند بیش از حد پیش بروند، اما در این مورد، اجتناب از این اطلاعات بیهوده که باعث میشد هر 3 دقیقه یک بار دکمه مکث را دراز کنم، بسیار ضروری بود. با این حال، من از گذاشتن زیرنویسهای مضمون روی متنهای دیژژیک قدردانی میکنم، بنابراین فقط میدانم نشانهها و یادداشتهای نوشته شده چه میگویند، برخلاف برخی از انیمهها، مانند بلیچ در دیزنی پلاس، که اصلاً ژاپنی روی صفحه نمایش ترجمه نمیشود، و آن را ترک میکنم. شما به سادگی اطلاعات مهم را از دست می دهید.
با این حال، اگر هر یک از اینها تا نیمه دقیق صنعت انیمه واقعی باشد، توضیح می دهد که چرا قوس های پرکننده یک چیز هستند. فکر میکردم مثل اکشن زنده، آنها یک برنامه بسازند، آن را تمام کنند، سپس آن را در تلویزیون منتشر کنند. به نظر می رسد این بدان معناست که آنها از روش South Park برای ساخت اپیزود در هفته ای که پخش می شود استفاده می کنند و با عجله آن را در حین حرکت پخش می کنند، حتی قسمت 10 را در زمان پخش 1 شروع نکرده اند. این با فرهنگ کاری سمی و شیوههای سخت ژاپنی منطقی است، اما به نظر میرسد یک راه واقعا احمقانه برای ساخت یک نمایش خوب باشد.
همچنین باید بگویم، آنها با صداپیشهها با چنان احترامی رفتار میکنند و طرفداران مانند بتها بر سر آنها میگریزند. صادقانه میتوانم بگویم که هرگز در مورد صداپیشگان در هیچ پروژهای کمتر حرفی نزدهام، و حتی، نمیخواهم بدانم، انگار صدای آنها را در هر کاری که انجام میدهند، تشخیص میدهم. تمام رسانه ها همان منظره را کوچکتر می کنند و غوطه وری را می شکنند. اگر تری پارکر یا مت استون نباشید، بسیار بعید است که من هرگز نام یا صدای یک صداپیشه را در هر چیزی تشخیص دهم، بسیار کمتر. خیلی هم نگوییم که مهارت یا نوع بازیگری مهمی نیست، اما آن مهارتی نیست که من به شهرت شخصی که آن را انجام می دهد علاقه مند باشم، برای من بی ربط است.
به طور کلی، هیچ تاثیر قوی روی من، هیچ داستانی که با من خواهد ماند، و من به سرعت فراموش خواهم کرد. ولی خوب بود