اوانجلیون اصلی به خاطر تصاویر پیچیده و خام خود از احساسات انسانی و تأثیری که انواع مختلف تروما می تواند بر فردیت فرد داشته باشد، شناخته شده است. با این حال، Eva rebuild 3 به این دلیل شناخته نخواهد شد. با نادیده گرفتن ترور آشکار شخصیت شینجی، بسیاری از شخصیت ها به شدت توسعه نیافته اند. به عنوان مثال، میتساتو و ریتسوکو زمان بسیار کمی از صفحه نمایش دارند، که با متن مسیر اصلی خوب است (چون شما انگیزه های آنها را قبلاً درک کرده اید) اما برای مسیر بازسازی به این معنی است که وقتی در مرحله نهایی ظاهر می شوند، وجود آنها معنای کمی دارد. ، مانند ربات های مسطح عاطفی عمل می کنند. این برای آسوکا و خلبان دیگر (دختری که به عنوان فرزند چهارم در Rebuild 2.0 معرفی شده است) بدتر است. این کاراکترها 0 توسعه دریافت می کنند و تنها به یکدیگر به عنوان "4 eyed crony" و "Your Highest" اشاره می کنند. من 99 درصد مطمئن هستم که نام دیگر خلبانان حتی یک بار در این فیلم ذکر نشده است. خلبان دیگر در تلاشی برای اینکه او را مانند آسوکا بداخلاق کند، فقط به شینجی اشاره می کند که انگار سگی مطیع است. این احمقانه است زیرا این دو شخصیت به ندرت با هم تعامل داشته اند و همچنین به این دلیل که شینجی مخالف سگ است. مطمئناً، اگر این احساس مفید بودن را در او ایجاد کند، افراد دیگر را دنبال میکند، اما چندین بار در هر دو مسیر تلاش میکند به دلیل قطبنمای اخلاقی متضاد خود فرار کند. به طور کلی، این باعث می شود شخصیت ها احساس کنند که توسط هوش مصنوعی نوشته شده اند. بهتر بود برخی از این شخصیتها را کنار بگذاریم و آنها را برای فیلم نهایی ببینیم، بنابراین میتوان از زمان کوتاهتر 3.0 برای جلوه بهتر استفاده کرد.
با این حال، بدترین رقبا، Kaworu و Rei-4 (یا Rei-0؟) هستند. در مسیر اصلی زمان کمی از صفحه نمایش دریافت می کند. متأسفانه در اینجا، او بیشتر شبیه یک دستگاه طرح داستان است. به جای گذراندن وقت با شینجی، زیرا به شینجی علاقه مند است، به شینجی کمک می کند تا یاد بگیرد که خودش را دوست داشته باشد و باز شدن در برابر دیگران باعث خوشحالی می شود، او عملا مجبور است با شینجی دوست شود، زیرا دوستی آنها بسیار سطحی به نظر می رسد. برای پیشبرد طرح مورد نیاز است. بسیار متفاوت از نویسنده خوب کاورو که قبلاً تأثیر روانی عمیقی بر سلامت روان شینجی گذاشته بود. این احتمالاً بیشتر تقصیر نحوه نگارش شینجی است، زیرا او بسیار شکسته و از بقیه شخصیت های نسخه 3.0 جدا شده است، او باید وقت خود را با عصبانیت دائم از دنیا بگذراند. این به این معنی است که او وقت ندارد که یک همجنسبازی سرگرمکننده داشته باشد، زیرا اساساً کل فیلم را در همان حالت روانی سپری میکند که هنگام فرار در قسمت 4/1.0 بود. فاصله زیادی با جنگنده مستقل و انعطاف پذیری که در پایان 2.0 می بینیم که Rei-3 را نجات می دهد. وقتی صحبت از ری شد، ذاتاً هیچ مشکلی با او در این فیلم وجود ندارد، فقط زمان کمی در هر یک از مسیرها صرف بحث درباره احساسات او نسبت به سیله، شینجی، جندو یا حتی یوی میشود که با گذشت 14 سال از زمان آن میگذرد. فرصتی عالی برای به دست آوردن فردیت او بوده است - به خصوص که او زمان خود را به دور از شخصیت های زیادی می گذراند که اوا را خلبانی کرد تا در این فیلم نیز به او نزدیک شود - و به او قوس شخصیتی مناسبی بدهد. هک، چرا حتی یاد نمی گیریم که چرا او اینقدر با ایده پروژه ابزار انسانی فروخته شده است، این نمی تواند فقط روح پیوند یویی و جندو باشد درست است؟ یا شاید هم هست؟ متأسفانه، این فیلم هیچ کمکی به شخصیت ری نمی کند، در عوض به او اجازه می دهد تا به عنوان یک کاتالیزور دیگر برای شینجی عمل کند تا طرح را به جلو براند. این نیز بسیار ناامیدکننده است، زیرا به یاد دارم که یکی از نویسندگان Eva 1.0 تنها با شرطی موافقت کرد که Rei-3 نقطه کانونی این فیلم باشد. در عوض ما یک کلون Rei متفاوت دریافت می کنیم! چقدر متناقض...
اگر تعجب می کنید که چرا به این 7/10 دادم، به این دلیل است که ذاتاً فیلم خوبی است. تنظیمات آخرالزمانی برای قسمت تاریکتر Evangelions به خوبی کار میکند، که شبیه به تکامل لحن و فضای EoE است. مبارزات Eva از همان ضربات مزخرف مبارزات فرشته ای که همیشه داشتیم احساس جدید و تازه ای می کنند که یک حس واقعاً سینمایی را به همه آنها می بخشد. شینجی چشمانداز خوبی از پست نزدیک به جهان تاثیر سوم ارائه میکند، و یادگیری با او چه اتفاقی افتاده است، حتی اگر شخصیت او را در این فرآیند خراب کند، لذتبخش است. من نمی توانم بدون اسپویل چیز بیشتری بگویم، اما به نظر می رسد این راهی عالی برای گسترش داستان و دنیای اوا با وجود بازیافت همان شخصیت ها از مسیر اصلی است. فقط حیف است که کاراکتر نویسی آنقدر دور است، که واقعاً وزن احساسی دو فیلم دیگر را کاهش می دهد. اگر از طرفداران پر و پا قرص ایوا هستید یا حتی دو فیلم دیگر را دوست دارید حتما تماشا کنید، اما اگر دلتنگ ایوا هستید و میخواهید همان ارتباطی را با شخصیتهایی که هنگام تماشای نئون احساس میکنید احساس کنید، نمیتوانم آن را توصیه کنم. روایت آفرینش در انجیل. فقط برو برای صدمین بار دوباره تماشا کن...