این بررسی در مورد هر 3 قوس خواهد بود. من واقعاً به طرز شگفت انگیزی عصبانی هستم!!!!!!!!!! به همین دلیل است... Future Arc: نمایش خیلی خوب شروع می شود و بنیاد آینده به ماکوتو مشکوک به ناامیدی است در حالی که یک "بازی کشتار" غیرمنتظره شروع می شود. شخصیت ها و ایده های بسیار جالب! تنها مشکل این است که خیلی تدریجی فقط به سمت پایین می رود. آنها حتی داستان Ultra Despair Girls را هم وارد می کنند که هیچ هدفی نداشت. اما چیزی که من را بیش از همه ناراحت کرد "مرگ" کیوکو بود. اکنون میدانم که Hope Arc نشان میدهد که او واقعاً جان سالم به در برده است، اما حتی نحوه برخورد آنها ناامیدکننده بود، اما بعداً به آن خواهم پرداخت. ماکوتو ادعا میکند که معلولیت پنهانی خود را فاش نکرده است زیرا نمیخواست او بیاحتیاطی عمل کند، که با روابط آنها در تناقض است. در اولین بازی او داوطلب شد تا درب خانه اش را تمام شب برای چند روز بدون پایان باز نگه دارد و خود را در معرض خطر قرار داد و ماکوتو پس از اینکه به راحتی به او اطمینان داد که می تواند از خود دفاع کند، او را متوقف نکرد. حالا فکر میکنید کارآگاه نهایی که قبلاً هوش عالی خود را هر از چند گاهی نشان داده است، میتواند استنباط کند که ماکوتو یک بار به او اجازه میدهد بیرون از اتاق بخوابد. اما در عوض او تصمیم می گیرد تا زندگی خود را به خطر بیندازد و مرگ خود را جعل کند و همچنین یادداشت های خود را برای توضیح استنباطاتش بگذارد. او می توانست به راحتی از اطلاعاتی که آموخته استفاده کند تا به آنها اطمینان دهد که بیرون از اتاق خوب است. من حتی نگفتم که معلولیت او چقدر راحت بود. مثل این است که آنها داستان را بدون او تمام کردند و با انجام دادن همان کاری که او انجام می داد، او را به طور کامل قطع کردند. او در بازی اول با فاصله زیاد پررنگترین شخصیت بود، اما حدس میزنم آنها یا چیزی را فراموش کردهاند. به هر حال، بدرفتاری ناعادلانه کیوکو بس است. همه چیز در مورد داستان ادامه دارد به جز ماکوتو. آنها همیشه ماکوتو را به خاطر امیدش ستایش می کنند، اما او به سختی در این نمایش کاری انجام می دهد. بیاکویا در هر صورت ظاهر می شد. میتارای در هر صورت طرح شستشوی مغزی امید را پشت سر می گذاشت. همچنین فکر میکنم برنامه تنگان برای شستشوی مغزی میتارای در جهان بسیار دور از ذهن بود. این واقعا پتانسیل زیادی داشت. برخی از لحظات خوب، اما بیش از همه فقط یک شرم برای فرنچایز.
قوس ناامیدی:
این قطعا بهترین از این سه است. این یک پیش درآمد درباره بازیگران بازی دوم است که زندگی مدرسه ای خود را در آکادمی Hope's Peak شروع می کنند، در حالی که جونکو و موکورو با Mitarai برخورد می کنند که در نهایت به Junko ایده شستشوی مغزی جهان می رسد. به طور کلی من واقعا از این Arc لذت بردم. اما من یک شکایت بزرگ دارم: چیاکی. چیاکی شخصیت مورد علاقه من Danganronpa در سراسر فرنچایز است و این Arc با او فراز و نشیب هایی داشت. من واقعاً دوست دارم که چگونه او مورد توجه همکلاسی ها قرار گرفت و در نهایت به عنوان نماینده کلاس و همچنین رابطه او با هاجیمه رسید. ناامید شدن همکلاسی هایش با تماشای گذراندن او نیز راه بسیار جالبی بود برای نشان دادن اینکه چگونه آنها به بقایای ناامیدی تبدیل شدند. اما بدترین بخش این است که او می میرد. من در پایان مطمئن نبودم که او مطمئناً مرده است زیرا نه تنها او در Danganronpa 2 است، بلکه Hajime/Izuru او را پیدا می کند و احساساتی می شود که امیدوار بودم به معنای نجات او باشد، اما پسر، اوه پسر، آیا شما واقعاً پیدا می کنید حقیقت نفرت انگیز را در کمان امید. شکایت دیگر این است که Hajime زمان کافی برای صفحه نمایش نداشت. با این حال، من واقعاً از نمادی که در پشت افراد بی استعداد به وضوح آبی رنگ بود را دوست داشتم. همه آنها با این تبلیغات تغذیه شده اند که ارزش آنها از استعدادها کمتر است.
قوس امید:
تا حد زیادی بدترین از این سه. با حضور بازیگران Danganronpa 2 شروع می شود و در نهایت به سمت Mitarai می جنگند تا او را از شستشوی مغزی دنیا در تمام مدتی که ماکوتو به آنجا می رساند بازدارند. احساسات من نسبت به میتارای بسیار متفاوت بود. من احساس میکنم که او کاری را انجام میدهد که فکر میکند تمام کاری است که میتواند و باید انجام دهد تا تاوان جدایی از نقشههای جونکو را بکند، ایده جالبی بود، اما چیزی درست به نظر نمیرسید. آنقدر که این ایده در ذهنم به نظر می رسد، خودم را مجذوب نکردم. در هر صورت، همه آنها ظاهر می شوند و با یک سخنرانی کامل "دوستی همیشه برنده است" او را متوقف می کنند. ماکوتو به دلایلی بیرون منتظر می ماند؟؟؟ او تمام این مشکلات را پشت سر می گذارد تا بیرون از در منتظر بماند و در حالی که همه آنها بیرون می روند به هاجیمه لبخند بزند. The Ultimate Hope اکنون The Ultimate Nope است. اکنون در مورد چگونگی نتیجه گیری دو موضوع اصلی که در مورد قوس های قبلی داشتم صحبت خواهم کرد، شروع با Kyoko. در انتها میکان می گوید که اگر کسی از داروی خاصی از دارولدی (به نام او نام ببر) استفاده کند، می تواند با کما از این سم جان سالم به در ببرد. اعتراف می کنم که بخشی از وجودم راحت شد، اما کل وضعیت هنوز به طرز باورنکردنی احمقانه است. این واقعیت که او به طور غیر ضروری در نیمی از قوس غایب بود، همچنان باقی است. آنها بلافاصله متوجه می شدند که او زنده است (تنفس، نبض و غیره). دارویی که او استفاده میکرد بهطور باورنکردنی مجدداً تغییر میکرد، زیرا قبل از پایان حتی کوچکترین اشارهای به آن نشده بود و من لحظهای را به خاطر نمیآورم که کیوکو بتواند مقداری از آن را پیدا کند. اکنون احتمالاً بزرگترین شکایتی است که تا به حال از هر چیزی دارم. مرگ چیاکیس ظاهراً چیاکی که در Danganronpa 2 می شناختیم یک هوش مصنوعی بود! این بر خلاف تمام شخصیتی است که در آن بازی برای او ساخته اند. در بازی آنها او را به مرگ بسیار شرافتمندانه ای دعوت کردند تا همه را نجات دهد. او داوطلب شد تا به همکلاسی های ناامید خود در برنامه Neo World بپیوندد تا آنها را ایمن نگه دارد و آنها را به امید بازگرداند. روابط او با همکلاسیهایش در Despair Arc واقعاً به ارتقای نقش او در Danganronpa 2 کمک کرد. حتی پس از مرگش در بازی، Hajime تمام کارهایی را که برای دیگران انجام داده است تشخیص میدهد و تصمیم میگیرد که با خیر بزرگتر طرف شود، زیرا این همان چیزی بود که برای آن جنگید. اینکه او در پایان فیلم Despair Arc بمیرد و در عوض نشان دهد که چیاکی که در Danganronpa 2 میدانستیم یک جعلی است، کاملاً شخصیت را خراب میکند که داستان را نیز خراب میکند، زیرا او دقیقاً یک شخصیت مهم است. حتی نحوه آشکار کردن ناگهانی حقیقت بسیار احمقانه است. او به عنوان یک روح ظاهر می شود (فکر می کنم؟) ، به هاجیمه می گوید که او یک هوش مصنوعی است و سپس می رود. در پایان Danganronpa 2، نشان می دهد که Hajime توانسته بر شست و شوی مغزی خود غلبه کند و خاطرات خود را حفظ کند. همچنین نشان میدهد که او تصمیم میگیرد در جزیره بماند تا همه کسانی را که در برنامه Neo World مردهاند بیدار کند، که واقعاً من را امیدوار کرد که چیاکی برگردد. سپس ناگیتو OVA را تماشا کردم که نشان داد همه بیدار شده اند، اما من چیاکی را ندیدم. معلوم می شود به همین دلیل است. اما چرا؟ چرا این کارو میکنن؟؟؟ آنها مسلما بهترین شخصیت را در فرنچایز خلق کرده بودند و از راه خود خارج شدند تا او را نابود کنند. کی اینکارو میکنه؟؟
همه چیز عالی شروع شد، اما به پایان رسید و من را ناامیدترین ناامیدی کرد که در تمام عمرم داشتم. راستش کاش هیچکدوم ازش رو ندیده بودم تنها استثنای احتمالی Despair Arc است اگر پایان بهتری داشت. تف مطلق در برابر همه چیزهایی که قبلا ساخته بودند. چنین شرمساری