من هر دو فصل Bubuki Buranki را تماشا کردم. در اینجا افکار من هستند: انتظارات من در مورد این موضوع بسیار پایین بود، اما در کمال تعجب از تماشای آن لذت بردم. برای کسانی که نمی دانند، این یک نمایش اکشن با مضمون مکانیکی است که به طور کامل در CGI متحرک است. من بلوریها را تماشا کردم، که ممکن است کمی صیقلیتر از آن چیزی باشد که به یک بیننده فصلی ارائه میشود. طرح به نوعی آشفته است و گاهی اوقات گیج کننده بود. برخی از مشکلات سرعت وجود داشت. چیزهای به ظاهر پیش پاافتاده بیش از رویدادهای مهم داستان، زمان اکران داشتند. همچنین برخی تصمیمات مشکوک وجود داشت، مانند معرفی دسته ای از شخصیت های جدید در مدت زمان کوتاهی در نیمه دوم فصل اول. این احتمالاً برای کسانی که انیمه را در حین پخش تماشا میکنند آزاردهنده بود، برخلاف تماشای مداوم هر دو فصل. نکته قابل توجه دیگر این است که درگیری/دعوا به ندرت برای طرفی که بازنده است عواقبی دارد که به نوعی احساس تعلیق را از بین می برد. داستان گاهی اوقات تا حدودی مضحک است و من آن را جدی نگرفتم. با این حال، نمایش گاهی اوقات برای تماشای سرگرم کننده است و قسمت ها معمولاً به سرعت می گذرند. در اصل، "فقط مغزت را خاموش کن برادر." مسلماً، بسیاری از پایانهای سست داستان در فصل دوم به هم گره میخورند. حتی فراتر از طرح کلی، کمان های شخصیتی زیادی وجود دارد که نمایش دائماً در حال دستکاری است. گاهی اوقات آشفته می شود، به خصوص با توجه به اینکه بیشتر قسمت ها زمان قابل توجهی را صرف صحنه های اکشن نیز می کنند.
کاراکترها خوب بودند، اگرچه تعداد کمی از آنها ملایم یا آزاردهنده بودند (به تو نگاه می کنند، کوگان). برای چهار شخصیت اصلی نقشآفرینی بهاندازه کافی وجود داشت، اما برای MC بینظیر، توسعهدهی فاحشی وجود داشت. برای زمینه، چهار شخصیت پشتیبان اندام یک مکانیک را تشکیل می دهند و MC نیم تنه ("قلب") است. من خیلی از شخصیت های آنتاگونیست/شرور را در واقع دوست داشتم. در میان شخصیت های آنتاگونیست تنوع زیادی وجود داشت و بسیاری از آنها هنگام نمایش روی صفحه سرگرم کننده بودند. متأسفانه، این در تضاد کامل با MC شخصیت صفر است. با این حال، به طور کلی، من از شخصیت های متنوعی که در این انیمه نشان داده شده بودند، خوشم آمد.
صداگذاری مناسب بود و تنوع زیادی در بین بازیگران وجود داشت. تعداد انگشت شماری از شخصیت ها (عمدتاً آنتاگونیست ها) وجود داشتند که صداگذاری منحصر به فردی داشتند. OST خوب بود و من آهنگ های OP و ED را دوست داشتم. احساس کردم که دارم برای اولین OP آواز می خوانم. یکی از جنبه های برجسته جلوه های صوتی عالی بود (عمدتاً مربوط به عملکرد مکانیکی و حرکت).
تماشای صحنه های اکشن بسیار سرگرم کننده بود. هم درگیری انسان با انسان و هم دعوای مکانیکی. فکر می کنم جنبه مورد علاقه من در سریال صحنه های اکشن بود. آنها احساس شادابی و خلاقیت میکردند، و CGI چیزهای زیادی را که از انیمههای معمولی انتظار نداشتم اجازه داد. علاوه بر حرکت، صحنه های اکشن بسیار رنگارنگ بود. به غیر از خود ماشینها، سلاحها و تجهیزات مرتبی وجود داشت.
متأسفانه، CGI یک شمشیر دو لبه است زیرا واقعاً جلوی حالات چهره شخصیتها را میگیرد که صحنههای سنگین دیالوگ و لحظات دراماتیک را مختل میکند. یک فکری که داشتم این بود که فقدان حالات چهره را می توان با صداپیشگی احساسی تر جبران کرد، اما این به طور قابل تشخیصی مورد استفاده قرار نگرفت، در واقع بسیاری از شخصیت ها به نوعی مرده هستند. اگر استفاده از CGI در انیمه بر تصمیم گیری مربوط به صداپیشگی تأثیر بگذارد، جالب خواهد بود.
این انیمه حسی تجربی دارد. این به طور شگفت انگیزی خلاقانه است، به خصوص برای نمایش مکانیکی متمرکز بر اکشن. از منظر فنی و همچنین از نظر شخصیت ها و داستان منحصر به فرد است. با نویسندگی و کارگردانی بهتر، می توانست نمایش خوبی باشد. با این حال، از تماشای آن پشیمان نیستم.
امتیاز کلی: 6/10
ناقص بود اما لحظات بسیار سرگرم کننده ای داشت و تماشای آن آسان بود.
برای کسانی که به نمایش های اکشن و مکانیکی علاقه دارند، ممکن است از این انیمه نمونه برداری کنند. مشکلاتی دارد اما برخی از ویژگی های بازخرید کننده نیز دارد. به نظر نادیده گرفته شده است.