tl;dr: انیمهای که حتی از آن چیزی که به نظر میرسد شدت کمتری دارد و در برخی موارد بسیار مهم احتمالاً کند است، اما در اکشنهای معمولی با محوریت شخصیتها بسیار خوب است. Kuusen Madoushi Kouhosei no Kyoukan که با نام آکادمی جادوگران آسمان نیز شناخته میشود، در دنیایی اتفاق میافتد که در آن بشریت تقریباً توسط انبوهی از حشرات جادویی غولپیکر نابود شد و تنها به این دلیل زنده ماندند که آنها به شهرهای شناور جادویی فرار کردند. این شهرها هنوز در معرض تهدید دائمی نابودی توسط حشرات هستند، اما خوشبختانه انسانهایی که به نام جادوگران آسمان شناخته میشوند تواناییهایی را به دست آوردهاند که به آنها اجازه میدهد از شهرهای خود دفاع کنند. در حالی که تمام این داستان های پس زمینه وجود دارد، قطعاً تمرکز انیمه نیست. در عوض، تمرکز انیمه بیشتر متمرکز بر شخصیت و بسیار محدودتر است. این گروه بر روی جوخه E601 تمرکز دارد، جوخه ای که به طور گسترده به عنوان بدترین جوخه در شهر Mistgun شناخته می شود. اکثر انیمه ها حول محور وقایع این است که چگونه این تیم از بدترین به یکی از بهترین ها تبدیل می شود. کاناتا، یک جادوگر آسمان که زمانی تک خال یک جوخه درجه S بود، اما ناگهان کنار رفته بود و در نتیجه او را یک خائن می دانستند، به تیم منصوب می شود. بقیه تیم شامل میسورای سرسخت، لکتی فوق العاده خجالتی و ریکوی خودشیفته افراطی است. فکر می کنم ذکر این نکته نیز مهم باشد که یکی از اعضای سابق تیم کاناتا به نام یوری نیز به اندازه اعضای E601 تمرکز دارد، به خصوص در نیمه دوم.
در حالی که انیمه اساساً بر نحوه رشد E601 متمرکز است، این رشد در واقع به معنای سنتی یک قوس آموزشی نیست. واقعاً از نظر کاناتا توانایی ها یا مهارت ها را به آنها آموزش می دهیم. درعوض، لکتی و ریکو در حال حاضر بسیار ماهر هستند، و در حالی که میسورا در سطح آنها نیست، اما به اندازه کافی آمار پایه بالایی دارد که بتواند در نوع خود بسیار ماهر باشد. بنابراین، مسائل آنها یک موضوع مهارتی نیست، بلکه در شخصیت هایی است که به آنها اجازه نمی دهند از مهارت های خود استفاده کنند یا به درستی همکاری کنند. به این ترتیب، تکههای زیادی از چیزهای زندگی وجود دارد، که در آن آنها فقط کارهای تصادفی انجام میدهند، مانند کار کردن به عنوان پیشخدمت یا صرفاً در گذشته و در مورد چیزهای مختلف صحبت میکنند.
در نظر گرفته شده است که کاناتا یک نوع باحال عاقل باشد که آنها را بدون اینکه متوجه شوند چگونه هدایت می شوند، راهنمایی می کند. نوشتههای پیرامون این موضوع گاهی ناخوشایند است، اما تا آنجایی که شخصیتهای داستانی از نوع معلم گاری استو میگویند، او شخصیت بسیار خوبی است، هرچند که واقعاً به هیچ وجه ظاهر نمیشود. بقیه بازیگران اصلی از نظر پسزمینه و شخصیت بسیار کلیشهای هستند، اما آنها هنوز به اندازهای خوب ظاهر شدهاند که فارغ از اصالتشان، شخصیتهای بسیار جالب و دوستداشتنی هستند. و در حالی که آنها با نزدیکتر شدن به یکدیگر قطعاً رشد شخصیتی را پشت سر میگذارند، اما قطعاً نکاتی وجود دارد که پتانسیل بیشتری در قوسهای شخصیتی آنها وجود دارد.
از این فرض به نظر می رسد که یک نوع جدی از انیمه با بسیاری از نبردهای پر ریسک و مانند آن باشد، اما واقعاً اینطور نیست. بخشهای اکشنهای اصلی احساس میکنند که عمدتاً بهعنوان رویدادهایی هستند که توسعه شخصیتهایی که تاکنون ساخته شدهاند، میتوانند روی آن کلیک کنند. بنابراین اگر برای این اقدام اینجا هستید، احتمالاً کار زیادی برای شما انجام نخواهد داد. در رابطه با چیزهایی که واقعاً مهم به نظر میرسند، دنیای روشنی ایجاد میشود، مانند تهدید احتمالی حشرات، آراتا با داشتن این قدرت تاریک عجیب و غریب که منجر به ترک جوخه درجه S خود شد، و این پدیده عجیب که جادوگران غیر آسمان تمام خاطرات خود را از دست میدهند. جادوگران آسمان پس از مرگشان، اما هیچ کدام از اینها واقعاً بسط داده نشده است. و علاوه بر این، در حالی که بازیگران اصلی به میزان قابل توجهی ساخته شده اند، همانطور که گفته شد، توسعه بسیار کمی از Kanata وجود دارد، و بقیه فقط احساس می کنند که باید چیزهای بیشتری را پشت سر بگذارند.
در حالی که این برای انیمهای که از یک سری رمان سبک اقتباس میکنند کاملاً طبیعی است، اما به نظر میرسد این کار کمتر از بسیاری از اقتباسها انجام میشود، که بسیار منطقی است زیرا تنها دو جلد را اقتباس میکند، برخلاف اکثر انیمیشنهایی که 3-4 جلد را در یک دوره اقتباس میکنند. به این ترتیب، از نظر محتوای طولانی مدت واقعی، این انیمه قطعا کندتر از بسیاری از انیمه ها است. با این حال، با وجود آن، هرگز در حین تماشای آن احساس نمیکرد که در حال طولانی شدن است یا به آرامی قدم میزند، زیرا در لحظه به لحظه قدم زدن واقعاً خوب عمل میکرد، جایی که احساس میکرد همیشه زمان را با لحظات سرگرمکننده و لذتبخش پر میکند، حتی اگر آنها تا حد زیادی هیچ ارتباطی با طرح کلی نداشتند. این برای انیمه های سبک زندگی بسیار طبیعی است، و در حالی که این کار برای یک انیمه به ظاهر متمرکزتر اکشن با نوع طرح جدی تر ممکن است عجیب به نظر برسد، من احساس می کنم که به خوبی از پس این کار برآمد.
سبک هنری و هنر به نظر من بسیار خوب است، با طراحی های بسیار خوب برای شخصیت ها، سلاح ها، جهان و دشمنان. مقادیر تولید یک کیسه مخلوط است. در بیشتر موارد آنها بسیار محکم هستند و همه چیز کاملاً خوب و گاهی اوقات عالی به نظر می رسد. استثنای آن اکشن است که اغلب با CG وحشتناک خدشه دار می شود و به طور کلی چندان عالی نیست. اگر این یک انیمه اکشن متمرکز بود، کشنده بود، اما من واقعاً فکر نمیکنم که اینطور باشد، بنابراین آنقدر مشکل پیدا نکردم. موسیقی متن چند قطعه به یاد ماندنی داشت ("la laiya la laya la…") اما در غیر این صورت خوب بود. OP آهنگ و تصویری بسیار خوبی داشت. آهنگ ED با جلوههای بصری خوب بود، به غیر از استفاده از CG بسیار بد.