بنابراین من فقط تماشای هر سه فصل را به پایان رساندم. در ابتدا با کور شدن، فصل یک را بسیار سرگرم کننده و واقعاً خوب ساختم. طبیعتاً بعد از تجربه عالی که از تماشای فصل اول داشتم، برای یک دور دیگر هیجان زده شدم. پسر ناامید شدم اگر بخواهیم منصف باشیم، بسته به اینکه چه چیزی را در فصل اول بیشتر دوست داشتید و به طور کلی چه چیزی را در انیمه دوست دارید، یا واقعاً از این سریال لذت خواهید برد یا واقعاً آن را دوست ندارید. این فصل از جدا کردن همه چیزهایی که در فصل اول تنظیم شده بود لذت برد تا اینکه فقط کرکی گرم باقی ماند. تغییر کارگردان ها واقعاً تأثیر قابل توجهی بر این نمایش گذاشت. تا حد زیادی به روشی که اپیزود 8 جنگ ستارگان به طور سیستماتیک بسیاری از عناصر داستانی تنظیم شده در جنگ ستارگان اپیزود 7 را رد کرد.
اسپویل های فصل یک و چند فصل دوم دنبال خواهند شد.
اول، خوبی: مانند فصل اول، تصاویر با رنگ های زنده و مناظر زیبا بسیار زیبا بود. موسیقی هم عالی بود همه کاراکترهای مشابه با صداپیشگان اصلی بازمی گردند که همگی عملکرد خوبی داشتند. متأسفانه، این تمام چیزی است که برای همیشه دارم.
طرح اصلی DD' تقریباً وجود ندارد. سه قسمت اول تمام داستان فصل را پوشش می دهد. شینکو دقیقاً از جایی که DD متوقف کرده بود، به قول خود عمل می کند و با دوستش بکی و پسر عموی/مرشد/رقیبش Nanami به فلونیارد بازمی گردد. به طور قابل پیش بینی، Nanami به قهرمانی برای Galette تبدیل می شود تا با Shinku و Biscotti رقابت کند. به نظر می رسد کشور سومی ناگهان وارد جنگ می شود و در نهایت بکی را متقاعد می کند که قهرمان آنها شود. این طرح است. بدون ساخت، بدون داستان عمیق تر، فقط چند "بازی جنگی"، تعداد انگشت شماری از شخصیت های جدید، و بسیاری از کرک های Slice-of-life.
شخصاً بعد از داستان و فضای جالب اول، از اینکه چیزی در این فصل وجود نداشت، به شدت ناامید شدم. به غیر از تعداد انگشت شماری از شخصیت های جدید، هیچ چیز مهمی رخ نداد. در واقع، شما می توانید سه قسمت اول، دو قسمت وسط (جایی که مجموعه دیگری از شخصیت ها معرفی شده است) و قسمت آخر را تماشا کنید و اصلاً چیزی را از دست ندهید.
بزرگترین ناامیدی، رشد شخصیت بود. هیچ شخصیتی اصلاً پیشرفت چشمگیری نداشت. اکلر تنها شخصیتی بود که هر نوع پیشرفتی داشت، اما در پایان، هیچ چیز واقعاً حل نشد و هیچ چیز تغییر نکرد، جز اینکه او پس از بوسیدن شینکو از دوری کردنشان دست کشید. بکی پیشرفت هایی داشت، اما بعد از قسمت سوم، متوقف شد و هرگز واقعاً زیاد نشد.
شاید به همان اندازه بد بود که وارونگی کامل بیشتر کارهای جهان سازی و شخصیت سازی از فصل اول بود. شینکو به فلونیارد آمد و مجبور شد تمرین کند و یاد بگیرد که چگونه قدرت های خود را برای مبارزه کنترل کند. نانامی مستقیماً وارد جنگ می شود و بلافاصله با شینکو برابری می کند. داشتن میزان ورزشکاری به همان اندازه عجیب و غریب مانند شینکو، قابل قبول است. بکی اما میتواند سلاح مخصوص خود را برداشته و بدون هیچ گونه آموزش و آمادگی از آن استفاده کند.
چیز دیگری که ناپدید شد تنش و درام به طور کلی بود، اما بیشتر در پشت احضار. تعداد زیادی محدودیت برای قهرمانان احضار شده برای بازگشت به خانه وجود داشت و بازگشت احتمالی آنها به مجموعه ای از شرایط بسیار خاص بستگی داشت. به نظر می رسد این موضوع از پنجره خارج شده است، زیرا آنها اکنون می توانند در پایان هدایایی را به خانه برگردانند و شرایط بازگشت ذکر نشده است.
شاید تحریک کننده ترین تغییر در عاشقانه شخصیت ها بود. شینکو و میلهی در پایان فصل اول خداحافظی تکان دهنده ای دارند که در فصل دوم نادیده گرفته شد. برای تضعیف بیشتر آن، Milhi (و همچنین همه شخصیتهای دیگر) شروع به گفتن «دوستت دارم» به همه میکند و تأثیر آن را بیشتر کاهش میدهد. این، از جمله موارد دیگر، باعث می شود هر صحنه ای که ممکن است به عنوان لحظات عاشقانه جدی تری در نظر گرفته شده باشد، از بین برود. قسمت آخر مدتی را صرف گفتگوی شخصیت ها در مورد روابط و احساساتشان می کند، اما واقعاً به جایی نمی رسد. میلهی شبی قبل از اینکه شینکو برای خداحافظی تاثیرگذار دیگری برود، خداحافظی آنها را بیان می کند، اما با وجود زیبا بودن، صحنه کمی کوتاه می شود، زیرا این یکی از معدود دفعاتی است که در این فصل هر نوع تعامل عاشقانه ای بین این دو وجود داشت.
TL; DR
به طور خلاصه، این فصل نمایش را آغاز میکند و بسیاری از عناصر کلیدی را که فصل اول را بسیار عالی کردهاند حذف میکند یا تا حد زیادی کاهش میدهد: طرح جالب، توسعه شخصیت، ساختن جهان (هنوز برخی از عناصر با معرفی کشور جدید وجود دارد، اما نه خیلی)، تنش دراماتیک، و احساسات. پس از حذف همه اینها، با چند نبرد با یک تکه کرکی، احساس خوبی خواهید داشت. اوه، و خدمات هواداران. آن هم هنوز آنجاست
به طور کلی، توصیه من به ترجیح شما بستگی دارد: اگر برشی از زندگی را دوست دارید و فکر می کنید که جنگ ها تنها بخش خوب فصل اول هستند، پس این برای شماست. اگر به توسعه داستان، توسعه شخصیت و اکشن بیشتر امیدوار بودید، ممکن است بخواهید فقط قسمتهای 1، 2، 3، 6، 7 و 13 را تماشا کنید. از آنجایی که من طرفدار Slice-of-Life نیستم، ترجیح میدهم دومی است، بنابراین آنقدر که انتظار داشتم از این فصل لذت نبردم.