"Hunt down...Eliminate... Black Lotus" این نمایش، مانند هر قطعه رسانه ای، از نظر فنی به تنهایی قابل قضاوت است. با این حال، وقتی کسی وارد یک سری/فرانچایز می شود، غیرمنطقی است که آن ورودی را در رابطه با سری/فرانچایز آن در نظر نگیریم. در غیر این صورت، چرا آن را به یک اثر اصلی تبدیل نکنید؟ با این خط فکری، من در درجه اول به بررسی Blade Runner: Black Lotus as a Blade Runner خواهم پرداخت. فقط به نحوه عملکرد این نمایش به عنوان رسانه مستقل اشاره می شود (یک عنوان فرعی اختصاصی برای این بخش وجود دارد، بنابراین اگر این همه چیزی است که می خواهید می توانید به آن بروید).
مانند بسیاری از دنیای علمی تخیلی بزرگ، دنیای بلید رانر نیز سبک و حسی متمایز و منحصر به فرد دارد. در حالی که بلید رانر (1982) و بلید رانر 2049 (2017) دارای چندین تمایز سبک هستند، در نهایت هنوز "DNA" جهان را حفظ می کنند. بنابراین، "DNA" بلید رانر چیست و آیا نیلوفر سیاه حاوی آن است؟ پاسخ به این موضوع برای هر فرد متفاوت است، تا حد زیادی بسته به این که چقدر از جهان جمع آوری کرده اند/به آن متصل شده اند، اما پاسخ من این است:
-بلید رانر ساکت است. گاهی سروصدا می آید، اما پس زمینه تنهایی و انزوا باقی می ماند.
بلید رانر متفکر است. زمان زیادی به ایجاد ایده ها و احساسات در مخاطب و شخصیت ها اختصاص دارد.
بلید رانر زیبا است. زندگی و ویرانی، حال و هوا، رنگ و نور.
-Blade Runner سوالات امضا دارد. زندگی چیست؟ آیا ما انتخاب می کنیم؟ ارزش یک خاطره چیست؟ چه چیزی عشق را واقعی می کند؟ شما کی هستید؟
نیلوفر سیاه دارای برخی از این توالی های ژنتیکی است. ساختن چیزی شبیه بلید رانر بدون آنها سخت است. متأسفانه، درگیری سیاه لوتوس با این ایدهها و امضاهای سبک تا حد زیادی در سطح سطح باقی میماند و در مواقعی کاملاً غایب است.
-موسیقی-
در حالی که برخی از آهنگهای موجود در Black Lotus با موسیقی متمایز Vangelis مرتبط هستند، اکثریت قریب به اتفاق آهنگها (مخصوصاً قسمتهای انتهایی قسمتها) خروجی کاملی برای سریال هستند. موسیقی نهتنها با دنیای بزرگتر خارج میشود، بلکه یک مخلوط درهم و برهم است که نمیتواند به این مدخل کمک کند تا هویت مختصر خود را شکل دهد.
-عمل-
اکشن در Blade Runner معمولاً سریع، کارآمد و بسیار کشنده است و عمل فقط زمانی انجام میشود که با بخشهای طولانی تنشسازی نقطهگذاری شود (در نهایت دوباره با نتیجهگیری سریع مواجه شد). اکشن در Black Lotus اغلب کند و شناور است و نمی تواند خشونت قاطعی را که معمولاً در نبرد با Replicant و Blade Runners مشخص می کند، منتقل کند. حتی زمانی که یک صحنه اکشن در مدت زمان «سریع» باشد، خود مبارزه معمولاً تا حدودی کند باقی میماند. «نمایندهترین» عمل به شدت به زودباوری ختم میشود. یکی از این صحنهها با یک انفجار بزرگ به پایان میرسد که هر دو شخصیت را کاملاً سالم در انفجار میبیند که یکی از آنها از ساختمانی بلندتر از آسمان خراش به بیرون پرواز میکند.
-شخصیت ها-
بین نسخه اصلی، 2049 و نیلوفر سیاه، هر سه تا حد زیادی بر روی قهرمان خود متمرکز شدهاند و جایی برای تعداد انگشت شماری از شخصیتهای جانبی جالب وجود دارد. بنابراین، بار مهمی بر دوش این قهرمان اصلی وجود دارد، زیرا آنها باید ما را نه تنها در سراسر جهان راهنمایی کنند، بلکه ما را به سفر خود علاقه مند کنند. قبل از اتفاقات هر داستان چیز زیادی در مورد آنها شناخته نشده است، اما سفر و نتیجه گیری آنها قرار است اثری از خود به جای بگذارد. تلاش برای درک و ارتباط با Deckard و K بخشی از جذابیت Blade Runner است. آنها خودشان هستند، اما ما هم می توانیم آنها باشیم. ال یک شخصیت بدون حافظه است. با توجه به اهمیت خاطرات در دنیای بلید رانر، این مجموعه نسبتاً جالبی است. متأسفانه، حتی در پایان انیمه، Elle چیز زیادی برای نشان دادن خود ندارد. به گفته بلک لوتوس، نداشتن حافظه به این معنی است که شما هیچ ویژگی شخصیتی، شخصیت یا ظرفیت تفکر و تفکر ندارید، و ما را با شخصیتی میگذاریم که چیزی برای اتصال به آن ندارد و چیزی برای ارائه روایت فراتر از یک ماشین کشتار که طرح را پیش میبرد. همراه با سرعت حلزون. علاوه بر این، زمان نمایش فیلم Black Lotus به طور تصادفی بین بازیگران تخصیص مییابد، با شخصیتهایی مانند افسر دیویس که بخش قابل توجهی از داستان را در اختیار میگیرند، اما در نهایت آنقدر بیاهمیت است که حذف او از داستان هیچ تأثیری قانونی نخواهد داشت.
-موضوعات و سوالات-
آیا بلک لوتوس به موضوعات و سوالات Blade Runner می پردازد یا حداقل موضوعاتی را مطرح می کند؟ به سختی. در حالی که برخی از سؤالات به شکلی بازمی گردند (مثلاً حافظه، عشق، انتخاب)، هیچ چیز جدید یا خاطره انگیزی در مورد این موضوعات مطرح نشده است. علاوه بر این، نمایش نمی تواند چیزهای زیادی را در مورد خودش در نظر بگیرد. ایدههای نیلوفر سیاه فقط برای خدمت به رویدادها در روایت وجود دارند، نه برعکس.
-اطلاعات و ارتباط-
نیلوفر سیاه چگونه بین دو فیلم اصلی جا می گیرد و جهان را در خود جای می دهد؟ هه نیازی به وجود ندارد، و انیمیشن فوقالعاده کوتاه (15 دقیقهای) «Blade Runner: Black Out 2022» در واقع کار بهتری را انجام میدهد که اگر مهم باشد، یک قطعه ارتباطی است. در نکته دیگر، برخی از جنبههای افسانه بلید رانر یا نادیده گرفته میشوند، وجود ندارند، یا مستقیماً نادرست هستند. برای نام بردن از یک زوج، تأثیرات Blackout تا حد زیادی ناشناخته هستند، علیرغم اینکه تنها یک دهه قبل از آن میگذرد، و نمایش مستقیماً به ریکاوری مجدد میپردازد/منشا نابینایی نیاندر والاس را اشتباه میگیرد (در سال 2049 او نابینا به دنیا آمد، در نیلوفر سیاه او وضعیت عادی دارد. بینایی تا بریده شدن با شمشیر). شما ممکن است این موارد را تا حد زیادی بی اهمیت در نظر بگیرید، اما برای من نشان دهنده اهتمام و دقت کمی در ایجاد یک ورود مناسب به دنیای بلید رانر است.
-تنهایی-
نیلوفر سیاه یک اثر علمی تخیلی تا حد زیادی خسته کننده، به سختی متفکرانه و خسته کننده است. این نسبتاً بی مزه است و واقعاً فقط در صورتی می توان از آن لذت برد که در سطح سطح آن را قدردانی کنید، که اتفاقاً تنها سطحی است که ارائه می دهد. اگر اکشن ارزان میخواهید، اپیزودها را برای صحنههای مبارزه مرور کنید، مشخص کنید که آیا آنها را دوست دارید یا نه، و بقیه قسمتها را رها کنید. تنها حالتی که این نمایش در من ایجاد کرد، بی تفاوتی بود و تنها فضای کهنه. چند لحظه قابل بازخرید، 1 شخصیت و شاید یک قسمت کامل وجود دارد، اما این نمایش تا حد زیادی یک آشفتگی یکنواخت است که در آن زندگی بی معنی است و شما آرزوی مرگی را دارید که بلک نیلوفر آبی در حال انجام است.
من می توانستم بیشتر بگویم، در مورد بلید رانر، در مورد اجراها، حتی در مورد نکات مثبت، اما هر دوی ما می دانیم که این به اندازه کافی طولانی است. TL;DR، اگر چیز خاصی در Blade Runner می بینید از این نمایش اجتناب کنید و اگر در داستان های علمی تخیلی ذوق دارید از آن اجتناب کنید. اگر هیچ کدام برای شما مناسب نیست، شاید مقداری لقمه برای مصرف خود پیدا کنید.