بهعنوان یک طرفدار و بازیکن مشتاق تنیس، تقریباً بیست سال است که از انیمههای تنیس مانند طاعون دوری میکنم، به دلیل ترس از پیشبینی انقباض مداوم در یک انیمه، از ورزشی که میشناسم و دوستش دارم. بیایید فقط یک چیز را از سر راه برداریم، من واقعا تنیس را دوست دارم و در گذشته نسبت به آن وسواس زیادی داشتم. منظورم این است که توپهای کاملاً در عمق بازی، دنبال کردن تور حرفهای در هر تورنمنت، بازی کردن در باشگاه محلیام 3-4 روز در هفته (برای من بیشتر در دوران مدرسهام استفاده میشد)، یادگیری و مطالعه تکنیکها، دستگیرههای مورد استفاده ، قوانین، بازیکنان، تاریخچه بازی و غیره، لیست می تواند ادامه پیدا کند.
این روزها، زمان زیادی برای همراهی با دنیای تنیس به شدت و سختگیرانهای که قبلا داشتم، ندارم، و چند علایق دیگر هم دارم که در آن زمان مشترک هستند، یکی از آنها بدیهی است انیمه است. تماشا کردن. من هنوز هم زمانی که بتوانم به زمین می روم و در حالی که تقریباً به همان اندازه مسابقات تمام طولی تنیس تور حرفه ای را تماشا نمی کنم، همچنان اتفاقات را دنبال می کنم، چه کسی برنده است، چه کسی می بازد، چه کسی مصدوم است، اگر وقت داشته باشم، تکرار می کنم. ، نکات برجسته در یوتیوب اگر این کار را نکنم، و غیره.
من به یک انجمن تنیس مراجعه می کنم و این انیمه را از یکی دیگر از اعضا توصیه کردم که می دانستند من به انیمه علاقه دارم. شاهزاده تنیس، بیشتر به دلیل تعداد قسمتها، برای من ممنوع بود، اما این سریال در مقایسه "فقط 50" داشت. او به من گفت که خودش از آن لذت می برد و مغز تحلیلی تنیس او شبیه مغز من است، بنابراین من به توصیه او او را قبول کردم.
بنابراین، من از چه چیزی در این نمایش لذت بردم؟ خب، اولین چیز این است که، و این برای فصل اول بیشتر هم میشود، این بود که چقدر زمان و تلاش برای توضیح قوانین، استراتژیها، سبکهای بازی، طرز فکر، جسمانی کلی همه چیز، جنبه آموزشی همه چیز صرف شد. ، نسبتاً دقیق و مفصل بود، واضح است که می توان گفت نویسنده از طرفداران تنیس است یا حداقل افرادی را در اطراف خود دارد که چیزهای آنها را می دانند. دقت زیادی در تمام این اطلاعات که ما با قاشق تغذیه می کنیم. و چه خوب و چه بد با قاشق تغذیه می شود.
دومین چیزی که از آن لذت بردم، طرح فرعی عاشقانه کوچک بود، نه اجباری به نظر میرسید، نه به کناری، شیمی آنها همیشه وجود داشت و در نهایت در این فصل دوم به ثمر نشست. به خوبی با آن برخورد شد و به هیچ وجه سختگیرانه یا تأثیر زیادی روی طرح نداشت.
سومین چیز شخصیت ها بود، مخصوصا مارو. همه شخصیت های مختلف، ساخت و برنامه های بازی، هدف نهایی یکسان. حرفه ای شدن Maruo باید تحلیلی ترین شخصیت اصلی باشد که تا به حال دیده ام، نه فقط در انیمه های ورزشی، بلکه در کل انیمه. من چیزهای دفترچه یادداشت را دوست داشتم (حتی اگر به خاطر سپردن و ترسیم الگوهای بازی، نقطه به نقطه در طول مسابقه، اعتقادم را به حالت تعلیق درآورد)، من را به یاد خودم میاندازد که هر مسابقه حرفهای را که تماشا میکردم یادداشت میکردم و یادداشت میکردم. صدها و صدها مورد از آنها را انجام دادم، بنابراین من می توانستم با قلدر درون او ارتباط برقرار کنم. من ایده چنین MC را دوست داشتم، بازیکنان مورد علاقه من تاکتیکهای باهوش هستند، و اکثر قهرمانان ورزش عموماً در جاهای دیگر استعداد دارند، عمدتاً از نظر بدنی.
حالا چیزی که ازش لذت نمی بردم صعود او به اوج مضحک است و با واقع گرایی ورزش نشان داده شده و جنبه تحلیلی دقیق چیزها در تضاد است، تا جایی که برای من، حتی به عنوان یک ورزشکار، کمی بیش از حد مزخرف است. هیچ تنیسبازی تا به حال نتوانسته کاری را انجام دهد که مارو انجام میدهد، مهم نیست اعضای دیگر اینجا چه میگویند، "بعضی از افراد با سرعت بسیار بیشتری رشد میکنند، یادا یادا"، نه. این به خوبی فراتر از آن است. پیشرفت و ظهور فوقالعاده سریع Maruo برای من یک لحظه بزرگ "برای شک X را فشار دهید" در سرتاسر سری است، اگرچه من در بیشتر قسمتها همه اینها را به صورت واقعی در نظر گرفتم. شما می توانید فداکارترین و سخت کوش ترین فرد روی زمین باشید، با این سرعت پیشرفت نمی کنید و با 500 بازیکن برتر جهان رقابت نمی کنید، کاری که او چند بار در طول نمایش XD انجام می داد. اگر نویسنده فقط کمی پیشینه خود را تغییر داده یا چیزی شبیه به این باشد، او تنیس را جوان و کاملاً شروع کرده است، اما برای مثال دوباره بازگشته است. فکر نمی کنم در کل چیز زیادی از دست داده باشید.
دومین چیزی که فکر میکردم زیادهروی شده بود، جنبه دروننگری چیزها بود. مونولوگ درونی بی پایان، بیان خشک مسیر مسابقه، افکار و احساسات او در مورد هر چیز، مهم نیست که چقدر بزرگ یا کوچک باشد، در تمام مسابقات تنیس او. اینجاست که موضوع من به عنوان یک طرفدار تنیس مطرح می شود، شخصاً، گاهی اوقات این شکنجه بود، گوش دادن به او که چیزهایی را تکرار می کند، اطلاعاتی که من قبلاً از آنها آگاه هستم. من همچنین میتوانستم ببینم که این فوقالعاده کسلکننده است و باعث میشود یک تماشاگر معمولی، اطلاعاتی را که به این شکل در طول مسابقه یا Maruo دور ریخته میشود، قرار دهد.
سومین چیزی که فکر میکردم در بهترین حالت پایینتر بود، جهت بصری مسابقات تنیس بود. انیمیشن مسابقات به طور کلی ضعیف بود (چه در دید پرندگان باشد یا نه)، از حرکات روان کلی ضربات (سرویس در بیشتر موارد بسیار خوب به نظر می رسید) گرفته تا موقعیت بازیکن در زمین، تا شوت های گسترده از زمین و حرکت سرد بازیکن و توپ. متأسفانه چیزهای زیادی باقی گذاشت. با این حال، ده برابر بهتر از "هدف برای آس" در سال 1973، که در آن همه از هر نقطه لعنتی می افتند، بنابراین فکر می کنم آن XD وجود دارد
چیزهای جزئی دیگری نیز وجود داشت، تکنیک کاملاً اشتباه برای سرویس زیر دستی، عدم وجود کامل خطاهای اجباری در مسابقات، مارو در تقریباً در همه زمینههای بازی بسیار ماهر بود، با این حال زمان کافی روی صفحه نمایش یا تمرین روی این عناصر خاص برای باور کردن نداشت. آن، و غیره، چیزهای کوچک در طرح بزرگ چیزها (خوب، شاید آخرین مورد نباشد، lol)، اما باز هم، این طرفدار و بازیکن تنیس در من است.
به طور کلی، این ساعت بسیار محکم و تقریباً همان سطحی بود که فصل اول نشان داد. پایانی نسبتاً ناگهانی، اگرچه بدیهی است که آنها امیدوار بودند که فصل سوم در آینده نزدیک باشد. متأسفانه، حدود 8 سال از آن زمان می گذرد، اما هنوز هم می توان امیدوار بود، به خصوص با توجه به این که همه این انیمه ها با فاصله زمانی زیادی بین فصل ها اقتباس شده اند.