چه، هنوز کسی این را بررسی نکرده است؟ خب بذار اولین نفر باشم! حدس میزنم... این یک بررسی اولیه است، اما در واقع چیزهایی برای گفتن دارم. این بررسی فرض میکند که فصل 1 و 2 را تماشا کردهاید و ممکن است اسپویلهایی برای آن سریالها وجود داشته باشد. اما من این را قابل قبول می دانم، زیرا احتمالاً رفتن به فصل 3 ایده خوبی نیست، به خصوص با *این* انیمه. اول آن ها را تماشا کن من صبر می کنم. گوسوکوموشی... گوسوکوموشی.. هی صبر کن. سومیره! آن طناب را زمین بگذار! و آن کف دست! خوب، ما به اینجا می رویم! وین مارگارت ممکن است جالبترین شخصیت در کل فرنچایز «عشق! زندگی کن» باشد و ممکن است یکی از محبوبترین شخصیتهای من در تمام انیمهها باشد.
در فصل 2، وین (مارگاریت؟ حدس میزنم بحثها/ مناظرهها/ دعواهای اوتاکوفی وجود دارد، که شامل زدن دمهای دختر گربهای وایفو به یکدیگر است) در این مورد، اما من معتقدم وین نام خانوادگی اوست) یک شخصیت ثانویه بود که در نهایت به این موضوع تبدیل شد. "بد بزرگ" در پایان فصل. او در نهایت باخت، و دلیل شکست او کاملاً روشن شد. او نمی دانست چگونه یک بت باشد. او یک رقصنده/خواننده فوقالعاده ماهر بود، اما مطلقاً نمیدانست چگونه با مخاطبانش ارتباط برقرار کند. در واقع، او تبدیل به یک بت شد که فقط یک چنگال در چشم همه بت های "واقعی" بچسباند.. و شکست خورد. سخت ما فصل 2 را ترک کردیم که او لباس یویگائوکا را پوشید و قرار بود با شیبویا به مدرسه برود، به دلایلی که در آن زمان متوجه نشدیم.
در فصل 3، او به همراه توماری، دیگر اضافه شده به لیلا، به شخصیت اصلی ارتقا یافته است. خب... شاید.
من فکر میکنم منصفانه است که بگوییم این فصل، تا حدی، کاوشی در مورد رستگاری وین است، که فصل قبل را تقریباً همه از آن متنفر بودند. من از گفتن این که چگونه این اتفاق می افتد، به وضوح خودداری می کنم - اولاً، به این دلیل که فصل تمام نشده است، و ثانیاً، به این دلیل که نمی خواهم خراب شود. اما با توجه به روشی که شخصیت وین معرفی شد، فکر میکنم احتمالاً میتوانید یک یا دو حدس علمی در مورد اینکه چگونه ممکن است انجام شود، و شانس مناسبی برای دستکم نزدیک شدن به نقطهنظر دارید. بیایید بگوییم من فکر می کنم او جالب ترین شخصیت به یک *دلیل* است.
من فقط در ep هستم. 8 در حال حاضر (مثل بقیه) اما این دقیقاً غیرقابل پیش بینی ترین فصل نیست - اگر به روشی بسیار قابل پیش بینی و مشخص از آب در نیاید، *شکه* می شوم. منظورم این است که من قبلاً شگفت زده شده بودم، اما در حال حاضر، (مقدار کمی) پول را برای نتیجه کار گذاشته بودم. اما این "عشق زندگی کن" است. ما برای یک داستان منسجم، یا رئالیسم، یا هر چیز دیگری به جز یک موزیکال به سختی واقع گرایانه که در آن گروهی از دختران رویای برنده شدن در یک مسابقه را در سر می پرورانند و هیچ چیز مانع از آن نمی شود، اینجا نیستیم. نه عقل سلیم، نه واقع گرایی، نه شایستگی معمولی دختر دبیرستانی. این دختران موسیقی حرفهای، لباسهای حرفهای، صحنههای حرفهای، همه چیز را حرفهای میسازند، حتی اگر از هر نظر فقط یک دختر دبیرستانی معمولی باشند. اما مانند دو فصل قبل، اجازه ندهید که مانع لذت بردن از این سریال شود. این یک موزیکال است و هیچ کس هرگز یک موزیکال را با این تصور که قرار است یک *هرچی* واقعی یا واقع گرایانه دریافت کند، تماشا نمی کند. این فقط برای سرگرمی وجود دارد و ارائه می دهد. چیزی بیشتر از این نیست، اما اگر بیشتر از این میخواهید، شاید «دختران بیدار شو!»، «ID@LMASTER: Cinderalla Girls» یا شاید «گریلهای گروه دختران» را تماشا کنید. اما اگر بتوانید این را همان طور که هست بپذیرید، می توانید تماشا کنید که یازده دختر آواز می خوانند، می رقصند، و گاهی اوقات حتی با یکدیگر مهربان هستند.
گوسوکوموشی، گوسوکوموشی.. *اهم*. اوه، آره، آن لباس ظاهر می شود. بیچاره سومیره...
به هر حال، این بررسی اولیه من است. اگر فصل 1 و 2 را دوست داشتید، این را دوست خواهید داشت، زیرا بیشتر شبیه به هم است، با دوز اضافی Wien. اگر فصل 1 و 2 را دوست نداشتید، احتمالاً این را دوست نخواهید داشت. اگر وین را دوست نداشتید، خوب، به آن فرصت دهید. اون دختر بدی نیست فقط واقعاً رانده، و کمی از نظر اجتماعی ناتوان.
خوب، این مقدار زیادی برای بررسی اولیه است.. آهنگ برای من! آهنگ برای تو! آهنگ برای همه!!!!
از من توصیه کنید