واضح است که این یک داستان جدی نوشته نشده است، در واقع نسبتا سطحی و ناقص است. از آنجایی که این نمایش در اینجا چندان پرهیجان نیست یا رتبه بالایی ندارد، من مجبور نیستم شما را متقاعد کنم، اما به هر حال این کار را خواهم کرد. از سوی دیگر، نمایش تلاش میکند چیزی بگوید و از طریق عمق آن به تنهایی آن را بسیار معنادارتر از رامکام یا شوونهای معمولی میدانم. به نظر من بسیار طعنه آمیز است که مردم این را تکراری، کم عمق یا ضعیف بنامند (و آنها به دلایل بسیار محکمی می گویند) اما سپس به برخی دیگر از شونن ها و ایسکای ها امتیاز بالایی می دهند. من به مقایسه Kakegurui با آن دسته ادامه می دهم زیرا در اصل برای من، این کاملاً به معنای واقعی کلمه در مورد قمار است. روایتی در مورد یک قمارباز شکست ناپذیر که در هر قسمت با حریفی متفاوت روبرو می شود، جایگزین روایت معمولی در مورد جنگجوی شکست ناپذیری می شود که با هر شرور در جهان روبرو می شود. این به طور طبیعی می تواند کاملاً تکراری شود، اما باید بگویم که بسیار سرگرم کننده بود، به خصوص داشتن نعمتی که قادر به رد شدن از قسمت ها در هر زمان که محتوا خیلی ترسناک بود.
چیزی که Kakegurui درست میگیرد، که به نوبه خود آن را سرگرمکننده میکند: سبک، ایدههای خاص از نظر قمار و داستان، و پیشرفت خاصی. اگرچه میتوانید به راحتی از قسمتهای خاصی بگذرید بدون اینکه چیز مهمی در مورد داستان از دست بدهید، اما هدف آنها را هنگام تماشا احساس میکنید. می دانید که اثرات مسابقات یومکو بسیار فوری تر از نبرد متوسط ناروتو خواهد بود. شما می دانید که تنها چند مخالف نخبه وجود دارند که بیشتر اوقات از قبل ارائه می شوند، بنابراین به کل وضعیت احساس تعلق به جهان و محتوای نمایش می دهد. با این حال، روایت از این نظر بسیار ساده است. در آن Yumeko اعضای شورای دانش آموزی را یکی یکی (کاملاً قابل پیش بینی) در یک پیشرفت خوب حذف می کند. هر یک از این اتفاقات به دلیل سبک برخی از شخصیت ها (به نظر می رسد یومکو به طور خاص برای جذب مخالفان خود بلکه بینندگان نیز طراحی شده است) و بازی های قمار، که همه یا پیچیده هستند یا امکان بازی های ذهنی پیچیده را فراهم می کنند، نسبتاً سرگرم کننده است. من واقعاً همیشه قوانین را دریافت نکردم، به نظر من بسیار مبهم بود، اما همیشه این ایده را داشتم که شرکتکنندگان چگونه از نظر ذهنی یکدیگر را لعنت میکنند، که البته هیجانانگیز است، البته از قبل کمی قابل پیشبینی است.
صحبت از قابل پیش بینی بودن، ما باید در یک بررسی انتقادی به ایرادات نمایش بپردازیم و متأسفانه این چیزهای زیادی دارد. اغلب ایدههای پاراگراف بالا معمولاً خود را با یک اخطار نشان میدهند. واقع گرایی و کیفیت داستان عالی نیست، زیرا نمایش ترجیح می دهد به جای آن شخصیت های دیوانه و در عین حال سرگرم کننده داشته باشد. اولین جنبه معیوب نمایش، خود داستان است. فرض مضحک است: مدرسه ای مانند آن وجود دارد، و نوجوانی مانند رئیس شورای دانش آموزی که قدرت زیادی دارد، به سادگی نقطه شروع مناسبی برای هیچ نمایش بالغی نیست. این ممکن است یک اسپویلر از فصل دوم باشد، اما آنها اساسا می گویند که آن موقعیت نه تنها مدرسه، بلکه خود ملت را از طریق تمام ارتباطاتش کنترل می کند. من واقعاً از نظر سرگرمی مشکلی ندارم، اما به عنوان یک بزرگسال می توانید تصور کنید که از همان ثانیه اول متوجه شدم که این داستان قابل قبولی نیست.
سپس، البته، این مکتب نخبه و نخبه، این قمار را دارد که یک بیننده بالغ منطقی نیز باید با آن مشکل داشته باشد. والدین این بچهها دقیقاً به این دلیل که در وهله اول برندههایشان را قمار نکردند، به جایگاهی که در دنیا هستند رسیدند. نمایش سعی دارد بگوید که ذهنیت این جامعه این است که بچه ها باید یاد بگیرند که چگونه دروغ بگویند، با آنها رفتار کنند و از بازی های فکری استفاده کنند، از دیگران سود ببرند، یاد بگیرند چگونه با پول کار کنند و غیره. برای آموزش این چیزها به فرزندان خود، مخاطرات بالا ضرر بسیار بزرگی برای این هدف از قبل قابل بحث است. آنها میلیاردها یا حتی زندگی خود را قمار می کنند. این فقط در یک جامعه سرمایه داری واقع بینانه نیست. البته، قمار با سهام پایینتر چندان سرگرمکننده نخواهد بود، اما حتی در آن زمان هم فکر میکنم این یک فرض قابل قبول نخواهد بود، زیرا والدین بینش آشکاری خواهند داشت که فرزندانشان به قمار معتاد خواهند شد (که انجام میدهند). بسیار خطرناک. نمایش حتی این را به وضوح نشان می دهد. در هر صورت، باز هم، این یک نمایش کمدی و سرگرم کننده به دلایل دیگر کار می کند، اما اجازه دهید طوری رفتار نکنیم که انگار خوب نوشته شده است.
با این حال، Kakegurui بی معنی نیست. در هر قسمت کاملاً واضح است که نمایش می خواهد بگوید: قمار باعث فساد مردم می شود. در حال حاضر از آنجایی که نمایش به طور گسترده به این موضوع می پردازد، بسیار عمیق تر از انیمیشن های معمولی است... و بله، این استاندارد بسیار پایینی است. این بدون عیب نبود: تصویر زشت آنها از بیان شخصیتها بیش از حد تند، تکراری و در مجموع به دفعات بیضروری در آن گنجانده شده بود. ما آن را دریافت می کنیم. قمار این افراد را «زشت» کرده است. من برای تماشای بچهها که فکر میکنند باحال هستند، پیرتر از آن هستم، مثل انیمههای معمولی. بنابراین 5 بار اول قابل درک و مورد نیاز بود تا موضوعی را که می خواهند به وضوح نشان دهند. نیازی نبود که هر شخصیتی اینگونه باشد. مطمئناً، ممکن است بگویید، البته اگر در «جهان قمار» این نمایش جایگاه بالایی کسب کنند، همه آنها باید اینطور باشند. این ممکن است یکی از جنبه های واقع گرایانه این نمایش نیز باشد، اما این بار، از نظر سرگرمی، انتخاب خوبی نبود. همه یکسان احساس می کنند، یکسان عمل می کنند، یک چیز را نمایندگی می کنند.
نمایش تلاش می کند تا شخصیت ها را بیشتر توسعه دهد. ما پیشینه شخصیتهای خاصی را فراتر از اینکه آنها قمار را دوست دارند، میبینیم - مانند عجیب و غریب گردآورنده ناخن. این منو خیلی واضح به یاد شونن انداخت. درست همانطور که دختر ما یومکو با این پسرها مبارزه می کند، داستان آنها آشکار می شود و ما باید به آنها اهمیت می دهیم. اشتباه! توسعه شخصیت مطمئناً در یک داستان خوب است، اما شخصیتهای شما بدون توجه به زباله هستند، بنابراین لطفاً سعی نکنید آن را یک نمایش شخصیتمحور بسازید! متاسفم کاکه گورویی! طراحی ها و شخصیت ها مسخره است. یومکو - از طریق قیافههایش، رفتارهای اغواکننده، رفتارهای خاص طرفدارانش، و البته داستان کلاسیک یک دانشآموز انتقالی که در انیمه وارد مدرسه میشود و ویران میکند، کلیشهای است. رئیس جمهور - طراحی او چیست؟ مواردی مانند طراحی و شخصیت شخصیتها سریعترین نشانه بلوغ یک نمایش است. از نظر من خندهآور است که حتی بگویم این بچهها نابغههای بالغی هستند، اما هنوز هم باید به این شیوههای هیجانانگیز عمل کنند، نه اینکه به دردسر استفاده از رژ لب آبی بپردازند. آیا میتوانید تصور کنید که رئیسجمهور اینطور که هست، برای مراقبت از ظاهر لبهایش وقت بگذارد تا با چشمانش مطابقت داشته باشد؟ بیا... من سالها منتظر هستم تا انیمه بیشتر به تماشاگران بزرگسالی مانند خودم گرایش پیدا کند، اما به نظر می رسد حتی یک نمایش در مورد قمار هم نمی تواند به این هدف برسد. همه این کارهای مسخره کودکانه که بدیهی است به خاطر عامل هیاهو، هیجانی و جذابیت کم عمق برای توده های نوجوان کمتر از باهوش انجام می شود، هنوز دلیلی است که من خجالت می کشم بگویم انیمه تماشا می کنم.
و این فقط واکنش من به طرح هاست. من را در مورد شخصیت آنها شروع نکنید. روانی های عجیب و غریب. چه کسی می ترسد یا فکر می کند جالب است وقتی رونا، بچه ای که لباس پشمالو پوشیده است، روی صفحه نمایش عصبانی می شود و صورتش چروک می شود؟ مطمئناً من نه، اما واضح است که این دختران بسیار بزرگتر از او به قدرت او اعتقاد زیادی دارند... من برعکس تحت تأثیر قرار گرفته ام. حتی فکر نمیکنم خود نوجوان من فکر کند این کار جالبی است. بنابراین بیشتر اوقات که این بچهها حتی سعی میکردند خونسرد باشند، چه رسد به طغیانهای عجیبشان (مثلاً هیپستر، یومکو، ناخنگیر، مری) من مجبور بودم آن را بخندم تا از شدت ترسناک بودنش استفراغ نکنم. مرد عیسی مسیح فهمیدیم، قمار روان شما را نابود می کند. فراتر از نشان دادن این، انیمه خیلی تلاش میکند تا سرد و هیجانانگیز باشد و کار نمیکند، اگرچه در کل حالت تاریک آن جالب است.
در هر صورت، واقعاً هیچ یک از شخصیتها کیفیت واقعی ندارند. من به این راحتی تحت تأثیر قرار نمی گیرم که فکر کنم آسیب هایی که آنها سعی می کنند نشان دهند در مقایسه با یک شخصیت انیمه معمولی بالاتر از حد متوسط، اصلی یا جالب هستند. هر چند از تلاش قدردانی می کنم. در هر صورت، این یکی از نمایش های متعددی است که از خط اصلی داستان خارج می شود تا این چیزها را به ما نشان دهد، که اشتباه است: ما تصمیم می گیریم برنامه شما را برای خط داستانی اصلی، دسیسه ها و مقدمات جالب و نحوه پیشرفت آنها تماشا کنیم. . اگر شما برای خاص کردن آنها تلاش کنید، حداکثر به آنها اهمیت میدهیم، اما این به این دلیل است که میدانیم آنها شخصیتهای مهم داستان هستند. با این شخصیت های فرعی... هرگز نمی توانم اهمیتی بدهم. آنها مهم نیستند، و هر چیزی که در مورد آنها بخشی از داستان اصلی نیست (مثلاً قمار Yumeko با آنها) یک انحراف غیر ضروری و غیر جالب است. بنابراین نمایش زمان زیادی را از نظر من تلف کرد که میتوانست برای توسعه داستان بهتر استفاده شود. چون میخواست شخصیتمحور باشد و باعث شود که مانند یک شونن به هر حریفی اهمیت بدهیم. که از نظر من ساختار بد و بدی برای نمایش 12 اپی است!
رئیس جمهور به دلایلی که ذکر شد و همچنین به دلیل عجیب بودن رویاهای او شخصیت شرور خاصی نیست. با فرض اینکه او واقعاً این قدرت مضحک (و انحصار قدرت) را نه تنها بر مدرسه بلکه اساساً بر خود ملت بدست آورد - حدس میزنم قصد او از آزمایش با انسانها قابل درک یا حتی جالب است، اما شما نمیتوانید به آن عادت کنید. تصور کنید که او این مقدار قدرت را دارد. به نوعی، او هنوز هم کمی صاف می افتد. بینندگان نمی توانند به انگیزه های او اهمیت دهند زیرا اساساً از همان ابتدا به طور کامل نمایش داده می شوند، انگیزه ها تغییر نمی کنند و هیچ تأثیر فوری ندارند. همه کسانی که می گویند یومکو و پرس بسیار شبیه هم هستند نیز کمکی نمی کند - ما یومکو را می شناسیم، بنابراین اگر شما آن را به وضوح نشان دهید... ما پرس را هم می شناسیم. طراحی او عجیب است، او عجیب صحبت می کند، بدون انرژی یا علاقه زیادی برای گفتن. در هر صورت، دیالوگ او برای یک شرور کاملاً کلیشه ای است. و به طور خاص یک دختر نوجوان «رئیس اوباش» و قدرتمند. تنها چیز جالب او در واقع قدرتش در قمار بود، اما در نهایت به سختی نشان داده شد.
بازیهای قمار در هر قسمت باحال بودند، بینندگان میتوانند وارد آنها شوند، فقط این اجرای کاملاً اپیزودیک و کاملاً فرمولیک کمی غیرجذابکننده است و البته پیچیده نیست. از قسمت اول اساساً می توانید حدس بزنید که Yumeko بیشتر اوقات پیروز می شود و با رئیس جمهور مبارزه می کند (نتیجه آن 50/50 است). این واقعیت که او تقریباً همیشه برنده می شود و همه اطرافیان خود را اغوا می کند تا آنچه را که می خواهد به او بدهند، بیش از حد بود. متوجه شدیم که اغواگری موضوع مناسبی بود و منطقی است که «قمارباز اجباری» از آن به نفع خود استفاده کند، اما بیا. اگر هر بار موفق شد ... آیا حتی سعی می کنید یک پیام ضد قمار پخش کنید؟ در هر صورت، با همه اینها، همراه با تمام هیجانات و تلاش برای اینکه مردم را باحال به نظر برسانند (به روشی پیچ خورده) در حالی که قماربازهای اجباری هستند، تقریباً تحسین برانگیز است که اعتیاد به قمار چقدر وحشتناک است. آیا شما آن را احساس نمی کنید؟ این یک نوع تناقض است، میدانم، چون گفتم نمایش همچنین تلاش میکند تا تاثیرات قمار را نشان دهد که چقدر زشت است، اما هنوز احساس میکنم که نمایش خیلی تلاش میکند تا شخصیتها را نیز باحال جلوه دهد.
بنابراین، من واقعاً نمی توانم به داستان آن به عنوان یک چیز جدی یا خوش نوشته احترام بگذارم، و هر چه کمتر در مورد شخصیت ها گفته شود، بهتر است. سرگرمی بیشتر از خود قمار ناشی می شود، دیدن آنچه که شبکه اصلی به آن می رسد که گاهی اوقات می تواند جذاب باشد. این، برای یک، یک شایستگی است که MC شما را به شدت بالاتر میبرد (همانطور که Yumeko است) - ما میتوانیم حداقل کمی در مورد آنچه که او در آینده وارد خواهد شد، شگفتزده شویم. همه چیزهای دیگر به نوعی ثانویه هستند، همانطور که توضیح داده شد کیفیت بدی دارند، و بنابراین معمولاً از آن صرف نظر میکردم، مانند داستانهای پسزمینه و قسمتهای روانپریشی این افراد عجیب و غریب.
در مجموع، سرگرمکنندهتر از آن چیزی بود که انتظار داشتم، اما از نظر نوشتاری خیلی تاثیرگذار نبود، که باعث میشود به این فکر کنم که واقعاً ریشه منبع لذت من چیست. برخی از کلیشه ها و بازی ها، حدس می زنم که از آن لذت می برم. با این حال، هر نظری که بگوید هیچ ویژگی بازخرید یا موضوع عمیق تری که سعی در نشان دادن آن دارد، ندارد، نادرست است. کاکگوروی کاملاً به وضوح تأثیرات زشت قمار را بر انواع مختلف افراد، انگیزه های آنها از این نظر، نحوه انجام آن و میزان خمیدگی آنها به تصویر می کشد. این مهمترین روشی است که در آن شخصیت شخصیت ها متفاوت است (و نمایش شامل چندین نوع شخصیت با احساس متفاوت است که خوب است): چرا آنها قمار می کنند و چه تأثیری بر آنها دارد که به نظر من به اندازه کافی واقع بینانه بود (حتی حتی آدم عجیبی که از طریق قمار به دنبال هیجان مرگ است). اجرای این و داستان سرایی مناسب است، با سرعت خوبی اتفاق می افتد که بینندگان، حداقل در تجربه من، آنقدر خسته نمی شوند. از آنجایی که لذت بردن تا حد زیادی مهم ترین جنبه برای امتیاز دادن به یک نمایش است، با وجود اینکه همه چیزهایی که در داستان اتفاق می افتد تا حد زیادی غیر واقعی هستند، مشکلی ندارم که به آن امتیاز مثبت بدهم. همچنین خیلی تکراری نبود زیرا همیشه بازی های جدید و حریفان جدیدی برای بازی وجود داشت.