-
دیگر عناوین این انیمه نام انگلیسی:BTOOOM!
نام ژاپنی:BTOOOM!
خلاصه داستان ریوتا ساکاموتو بیکار است و با مادرش زندگی می کند، تنها دستاورد واقعی او این است که او بهترین بازیکن ژاپنی بازی ویدیویی آنلاین محبوب Btooom است! با این حال، زندگی آرام او در شرف تغییر است زمانی که او خود را در جزیرهای در وسط ناکجاآباد میبیند، با کریستال سبز کوچکی که در دست چپش جاسازی شده و هیچ خاطرهای از نحوه رسیدن به آنجا ندارد. در کمال تعجب، شخصی تصمیم گرفته است که بازی ای را که خیلی دوست دارد در زندگی واقعی بازسازی کند و خطرات آن زندگی یا مرگ باشد. بازیکنان که با کیسه ای پر از بمب های منحصر به فرد معروف به "BIM" مسلح شده اند، وظیفه دارند هفت نفر از شرکت کنندگان خود را بکشند و کریستال های سبز رنگ آنها را برای بازگشت به خانه ببرند. ریوتا در ابتدا با محکوم کردن هر شکلی از خشونت، وقتی متوجه میشود که بسیاری از بازیکنان دیگر آنقدر که به نظر میرسند استقبال نمیکنند، مجبور به مبارزه میشود. همکاری با هیمیکو، یکی از Btooom! بازیکن، آنها سعی می کنند با هم از جزیره خارج شوند و به حقیقت پشت این مسابقه مرگ نزدیک و نزدیکتر می شوند. [نوشته شده توسط MAL Rewrite]اطلاعات تکمیلی نوع:فصل:وضعیت:سال ساخت میلادی:منبع:تهیهکنندگان:KlockWorx , flying DOG , Sotsu , Showgateتعداد قسمت:12زمان پخش (ژاپن):پنج شنبه ساعت 23:00زمان هر قسمت:24 دقیقهرده سنی:R - بالای ۱۷ سالاستودیو سازنده:Madhouseژانر ها:نقد و بررسی داستان با امتیاز 7 از 10 نمای کلی: "Btooom!" در ژانر کمی کمتر شناخته شده انیمه بقا قرار می گیرد، جایی که افراد مختلف در یک بازی هر مرد برای خودش رقابت می کنند که در آن تنها هدف زنده ماندن است، یعنی با کشتن همه شرکت کنندگان دیگر. متأسفانه، تا آنجا که نمونههایی از این انیمه را تماشا کردهام، این انیمه در رتبه آخر فهرست قرار میگیرد، با وجود اینکه در اینجا بسیار کمی وجود دارد که آن را از سایر انیمیشنهای هم نوع خود متمایز کند، حتی اگر هنوز هم ترسناک نباشد. هر وسیله ای. داستان (6/10): "Btooom!" حول یک بازی مرگ بر اساس یک بازی ویدئویی جنگی تخیلی عنوان میشود، که در آن شرکتکنندگان باید با استفاده از بمبهای مختلفی که به آنها داده میشود، یکدیگر را بکشند و تراشههایی را که در بدن کسانی که میکشند، بردارند. چرا کسی باید این کار را انجام دهد؟ خوب، چون همه آنها مجبور شده اند به جزیره ای دورافتاده بروند، و تنها با جمع آوری 8 تراشه از این قبیل است که اجازه خروج و بازگشت به خانه را خواهند داشت. شخصیت اصلی سریال ریوتا ساکاموتو، یک NEET 22 ساله و یکی از برترین بازیکنان "Btooom!" است. بازی ویدیویی، که ناگهان خود را در جزیره می بیند و هیچ خاطره ای از نحوه رسیدن به آنجا ندارد. بلافاصله پس از آن، او متوجه می شود که برای نسخه واقعی بازی مورد علاقه خود نامزد شده است و شخصی که او را به جزیره فرستاده است، کسی جز مادرش نبوده است، مادرش که از عدم تمایل او به انجام کاری با زندگی خود خسته شده بود و می خواست. تا مسئولیت پذیری را به او بیاموزد. علاوه بر این، تقریباً همه شرکت کنندگان به این دلیل به جزیره فرستاده شدند که کسی از آنها کینه داشت و ظاهراً این اولین بار نیست که چنین چیزی اتفاق می افتد! به هر حال، کمی پس از رسیدن به جزیره، ریوتا با دختر نوجوانی به نام هیمیکو برخورد میکند که بیخبر از او، همکارش «بتوم» است. بازیکن و همسر درون بازی در حالی که هیمیکو شروع به بی اعتمادی به ریوتا می کند (به دلایلی که در بخش شخصیت ها در زیر ذکر شده است)، این دو در نهایت تصمیم می گیرند با هم متحد شوند و راهی برای خارج شدن از جزیره بیابند و در عین حال تا حد امکان تعداد کمتری از مردم را بکشند. نحوه عملکرد بازی مرگ دقیقاً به خوبی توضیح داده شده است. به هر شرکت کننده وسایل مختلفی داده می شود که سلاح های اصلی آنها بمب های ویژه ای به نام BIM است (از این رو نام "Btooom!"). به هر شرکت کننده یک نوع BIM داده می شود، اگرچه هیچ چیزی مانع از جمع آوری BIM های افراد دیگر پس از کشتن آنها نمی شود، به این معنی که Ryota و Himiko علاوه بر بمب هایی که با آنها شروع می کنند به انواع بیشتری از بمب ها دسترسی دارند. علاوه بر این، تراشههای تعبیهشده در دستهای آنها، علاوه بر این که بهعنوان چیزی که برای برنده شدن باید جمعآوری کنند، عمل میکنند، بهعنوان سونارهایی عمل میکنند که میتوانند برای مکانیابی بازیکنان دیگر، چه برای دور ماندن از آنها و چه برای راهاندازی، استفاده کنند. کمین می کند. سرعت بازی نیز کاملا مناسب است، با دو قسمت اول که جزئیات زندگی خانگی ریوتا و هیمیکو را نشان می دهد و آنها به جزیره ختم می شوند، و همچنین به ما می گوید که با چه نوع شخصیت هایی روبرو هستیم. از آنجا، سریال معمولاً برای مدت طولانی در یک مکان باقی نمیماند و اکثر حریفان در یک یا دو قسمت بیشتر شکست میخورند. اگر یک مشکل جدی در داستان وجود دارد، این است که در نهایت آنقدر کم است. هر چیزی که در پاراگراف اول این بخش برجسته کردم تقریباً کل طرح را خلاصه می کند، زیرا پیچ و خم ها یا چیزهایی که نمی بینید در راه هستند بسیار اندک است. به نوعی، بسیار شبیه بازی های قدیم است، جایی که توطئه های بهانه معمول بود و تنها هدف این بود که همه چیز را در مسیر شما بکشید. در مجموع، حتی با وجود پیشینههای مختلف شخصیتها، داستان هرگز چیزی جز راهی برای قرار دادن افراد مختلف در برابر یکدیگر و کشتن یکدیگر با بمب نیست. این کمکی نمی کند که سؤالات مختلفی که تقریباً مطمئناً از خود می پرسید، حتی در پایان باز هم بی پاسخ مانده اند، مانند اینکه اسپانسر بازی مرگ کیست، او احتمالاً از انجام همه اینها چه چیزی می تواند به دست آورد، و دقیقاً چگونه او و ریوتا همدیگر را می شناسند. هنر و انیمیشن (8.5/10): تصاویر بصری "Btoom" قطعا بهترین چیز در مورد آن است. کاراکترها و محیطها همگی بسیار خوب طراحی شدهاند، انیمیشنها بهطور مداوم روان هستند و سرویسدهی طرفداران اساساً وجود ندارد، چند لحظه را صرف کنید، که شامل صحنه نسبتاً بدنام «Bim-Booby Bounce» میشود. ظاهر شگفت انگیزی ندارد، به خصوص وقتی آن را با فیلم هایی مانند "Hunter x Hunter" یا "Parasyte" مقایسه کنید، اما با این وجود استانداردهایی را که من از Madhouse انتظار داشتم مطابقت دارد. صدا و دیالوگ (8/10): موسیقی متن "Btoom's" حتی در بسیاری از اوقات به ندرت وجود دارد، و غیر معمول نیست که دوره های طولانی بدون موسیقی وجود داشته باشد. بدتر از آن این است که موسیقی موجود در آنجا چندان قابل توجه نیست، و حتی شروع آن در بهترین حالت قابل قبول است، اگرچه تم پایانی کمی بهتر است. تنها آهنگ واقعاً خاطره انگیزی که می توانم به آن فکر کنم آهنگی است که در ابتدای قسمت آخر پخش می شود، "Exist"، که فقط باعث شد تعجب کنم که چرا این اولین قسمت برای همه قسمت ها نیست. به طور مشابه، صداگذاری خوب است، اما خارق العاده نیست. تایلر گالیندو در نقش ریوتا، بریتنی کاربوفسکی در نقش هیمیکو، کار قابل احترامی انجام میدهد، و دوبله بازیگران مناسبی در اطراف خود دارد، اگرچه من هیچکس را در میان فیلمهای مورد علاقهام قرار نمیدهم. به طور خلاصه، همه چیز در مورد طراحی صدا، وظیفه ای را که قرار است انجام دهد انجام می دهد و چیزهای دیگر. شخصیت ها (6.5/10): وقتی برای اولین بار با ریوتا آشنا شدیم، او بسیار نامطلوب به نظر می رسد، یک بازنده خودخواه است که تمام وقت خود را در اتاقش صرف بازی آنلاین می کند و نسبت به مادرش سرد و بی تفاوت رفتار می کند. با این وجود، از همان اپیزود اول مشخص است که او دارای برخی اخلاقیات است، زیرا وقتی برای اولین بار به جزیره می آید، از این ایده وحشت زده می شود که برای زنده ماندن باید مردم را بکشد، همانطور که کشتن مردم در یک بازی یک چیز، در واقع انجام آن در زندگی واقعی کاملاً چیز دیگری است. به این ترتیب، ریوتا تمام تلاش خود را می کند تا از کشتن مخالفان خود اجتناب کند، به طور کلی به خلع سلاح آنها متوسل می شود یا آنها را در حالتی قرار می دهد که نمی توانند به او آسیب برسانند. با گذشت زمان، او رشد میکند و میفهمد که روشی که قبل از آمدن به جزیره زندگی میکرد، تنها راه فرار او از واقعیت بود، و قدمهایی برای سر و سامان دادن به زندگیاش برمیدارد و در نتیجه بسیار فداکارتر و بالغتر میشود، و همچنین هنگام مبارزه با دشمنان عملگراتر است. با این حال، در نهایت، در حالی که من او را دوست داشتم (بیشتر از هر شخصیت دیگری در سریال)، واقعاً هیچ چیز در مورد شخصیت او برجسته نیست، زیرا کارهای زیادی درباره او قبلا و بهتر انجام شده است. سپس هیمیکو وجود دارد که به راحتی می توان او را به عنوان مخالف ریوتا توصیف کرد. در خانه، او یک دختر دوستانه، اگر تا حدودی خجالتی و محجوب نشان داده می شود. با این حال، بر خلاف ریوتا، هیمیکو برای زنده ماندن هیچ ابایی از کشتن ندارد، حتی در یک نقطه می گوید که همه در جزیره دشمن او هستند، به خصوص مردان. این به این دلیل است که مدت کوتاهی قبل از ملاقات با ریوتا، او مجبور شد دو بار مردانی را که به زور به او میرفتند، یک بار درست قبل از آمدن به جزیره و یک بار بعد از رسیدن، تحمل کند. به این ترتیب، او در ابتدا نسبت به ریوتا محتاط است، که مطمئناً اولین تأثیر بدی که او ایجاد کرد کمکی نمیکند، اگرچه او در وقت اضافه به او کمک میکند. با این حال، من اغلب خودم را از شخصیت او بسیار ناامید می دیدم، زیرا به نظر می رسد شایستگی او در همه جا زیگ زاگ شده است، به طوری که او در یک قسمت یک بدجنس و در قسمت بعد یک دختر درمانده است. و سلام، اگر ایده یک رابطه عاشقانه بین یک مرد 22 ساله و یک دختر 15 ساله غیرقابل قبول به نظر می رسد، من شما را سرزنش نمی کنم، زیرا من شخصاً عاشقانه آنها را به نوعی اجباری دیدم، به خصوص با توجه به اینکه نحوه عملکرد مردم در فضای مجازی اغلب شبیه رفتار آنها در زندگی واقعی نیست. به غیر از دو نفر اصلی، چیزهای زیادی نمی توانم در مورد بازیگران شخصیت ها بدون ارائه اسپویل بگویم، به جز این واقعیت که عمدتاً از تعداد زیادی شرور تشکیل شده است، برخی دلسوز و برخی دیگر کاملاً روانی. و در حالی که به این افراد شرور داستانهای پسزمینهای داده میشود که بهخوبی توسعه یافتهاند، این بدان معناست که بهسختی به جز ریوتا و هیمیکو، که همانطور که قبلاً اشاره کردم میتوانند خودشان غیرقابل دوستداشتن باشند، به هیچکس نیاز ندارید. در مجموع، حتی با وجود مقدار مناسبی از توسعه شخصیت و درام خوب، بازیگران شخصیتها هرگز نتوانستند برای من بالاتر از «متوسط» باشند. لذت (6.5/10): «Btooom» میتواند بسیار هیجانانگیز و سرگرمکننده باشد، به خصوص با بمبهای متنوعی که برای تعدادی مبارزات خلاقانه ایجاد میکنند. با این حال، از همان ابتدا واضح است که این سریال برای افراد ضعیف نیست، چه اتفاقی میافتد که هیمیکو دو بار در طول چند روز مجبور به انجام آن شده و تعدادی از شخصیتها دارای پسزمینههای واقعاً تاریک و افسردهکننده هستند. و در حالی که چیز زیادی از سریال کم نمی کند، باید تعجب کرد که شخصیت ها امیدوارند از فرار از جزیره چه چیزی به دست آورند، زیرا نشان داده شده است که اگر کسی دیگری را عصبانی کنند، هیچ چیز مانع از فرستادن آنها به آنجا نیست. به طور کلی: "Btooom" قطعا یکی از نمونه های بهتر ژانر بقا نیست. در حالی که کیفیت انیمیشن عالی است و دعواها می توانند کاملاً سرگرم کننده باشند، داستان واقعی نازک و توسعه نیافته است، شخصیت ها اغلب دوست داشتنی هستند و طراحی صدا چیزی قابل توجه نیست. در نهایت، میتوانم بگویم اگر پیشفرض به نظر چیزی است که از آن لذت میبرید، ارزش دیدن دارد، اما اگر انتظار عمق واقعی را دارید، بهتر است برای ناامید شدن آماده باشید. نمره: 6+8.5+8+6.5+6.5=35.5/50=7.1/10نقد و بررسی داستان با امتیاز 3 از 10 در اینجا یک نمایش دیگر در مورد برخی از اتلاف زندگی ارائه می شود که هیچ کاری جز انجام بازی های ویدیویی در طول روز انجام نمی دهند، و ناگهان در موقعیت مرگ یا زندگی قرار می گیرند، جایی که قرار است ما با وجود اینکه کاملاً دیوانه هستیم، او را تشویق کنیم. این در مورد یک بازی ویدیویی است که چیزی بین Counterstrike و Bomberman است و پس از اعزام قهرمان داستان برای مبارزه با سایر بازیکنان واقعی می شود. سپس تبدیل به Battle Royale در محیط Predators می شود، به این معنی، یک دسته از مردم که باید یکدیگر را بکشند، از طریق چتر نجات به یک جزیره گرمسیری دورافتاده فرستاده می شوند. و بله، در ابتدا جالب به نظر می رسد، تا زمانی که می بینید که چگونه بازی می کند. بدیهی است که هنگام تماشای یک اثر تخیلی نیاز به تعلیق ناباوری دارید، اما این انیمه مدام از شما التماس می کند که انگشت خود را به سمت آن نشانه بگیرید و فریاد بزنید که نمی تواند اتفاق بیفتد. قوانین فیزیک مطلقاً معنی ندارند. وقتی بمبی درست در کنار شما منفجر می شود، مهم نیست که چند بار در هوا بچرخید، از سر و صدا، ترکش و موج ضربه ای آسیب خواهید دید. همچنین، یک انفجار شعاع چند متری دارد و قطعاً بیش از چند سانتی متر مربع در اطراف آن است. بنابراین تصور کنید که چقدر احمقانه به نظر می رسد وقتی دوازده بمب در اطراف قهرمان داستان منفجر می شود و او کاملاً خوب می ماند، حتی وقتی که یک اردک نشسته است. البته این پدیده عجیب فقط برای قهرمان داستان اتفاق می افتد، در حالی که بقیه در یک ضربه می میرند. غرق شدن در سریال غیرممکن است، و این به این دلیل نیست که بسیاری از چیزهای غیرمحتمل در حال وقوع هستند. یکی از انیمه های مورد علاقه من Hokuto no Ken است که در آن مردم مانند بالن منفجر می شوند و فیلمنامه پر از مزخرفات است. چیزی که تمام تفاوت بین آن و BTOOOM را ایجاد می کند این است که هرگز سعی نمی کند بین واقعیت و تخیل تمایز قائل شود. آنها هرگز نمی گویند "این یک بازی ویدیویی است و جعلی است، در حالی که این یک بازی مرگ است و واقعی است. وقتی جداییهایی از این دست انجام میدهید، مثل این است که از بیننده میخواهید در مورد آن فکر کند، بنابراین تشخیص غیرممکنها و درک به اصطلاح بازیهای مرگ «واقعی» را آسانتر میکنید که مانند بازی ویدیویی جعلی هستند. - وقتی کسی تکه تکه می شود، می توانید بمب های باقی مانده او را که به طور معجزه آسایی منفجر نمی شوند، همراه او ببرید. مهمات شیرین و اضافی از پرتاب های دشمن، این بازی ویدیویی خوب است... اوه صبر کنید، این یک بازی ویدیویی نیست، بلکه یک بازی مرگ واقعی است... فرض می شود. - وقتی یک کنترلر بازی ویدیویی را به سمت دیوار پرتاب می کنید، این کنترلر پلاستیکی است که می شکند و نه دیوار آجری. - هر بازیکن یک دستگاه سونار در دست دارد که به او اجازه می دهد بداند بقیه کجا هستند. اگر شخص دیگری دقیقاً همزمان از آن استفاده کند، سونار لغو می شود. شانس این اتفاق یک در هزار است زیرا حاشیه خطا کمتر از یک ثانیه است و با این حال قهرمان داستان ده بار پشت سر هم در حین دویدن آن را انجام می دهد. - حریف او برای یافتن قهرمان داستان نیازی به سونار ندارد، زیرا هنگام عبور از شاخ و برگ های انبوه، در حال دویدن در اطراف او است. ممکن است او را نبیند اما به وضوح او را می شنود. نمایش از شما می خواهد که باور کنید او ناشنوا است. - بیشتر بمب ها از علم حاشیه استفاده می کنند و در نتیجه هزینه زیادی دارد. اضافه کردن هزینههای ارسال پیام به کسانی که میخواهند افراد ربوده شده و به جزیره منتقل شوند، در حالی که همه چیز را کاملاً از علنی مخفی نگه میدارند، به این معنی است که آنها بودجه سالانه دهها کشور بزرگ را صرفاً برای سرگرمی هدر میدهند. تعداد کمی از افراد ثروتمند - خطاهای تداوم مانند ناپدید شدن افراد بدون دلیل خاص یا انتقال فوری به مکان های غیرممکن. - مرد غول پیکری که مارمولک می خورد از ناکجاآباد ظاهر می شود. چون چرا نه؟ - فلاش بک های مداوم از همین چند قسمت قبل، برای اتلاف وقت و یادآوری بیشتر همه چیزهای احمقانه در این برنامه. - و به همه اینها اضافه کنید، داستان ناقص مانده است، بنابراین هیچ چیز واقعاً حل نمی شود. از آنجایی که فیلمنامه بسیار بد است، شخصیت ها نیز از آن رنج می برند. جالب است که ببینیم هر یک از آنها در یک موقعیت زندگی یا مرگ چه واکنشی نشان می دهند، اما به دلیل منطق بازی ویدیویی که نمایش استفاده می کند، باعث می شود آنها احمقانه رفتار کنند و درام اطراف آنها یک ذره کارساز نباشد. برای مثال، قهرمان داستان هر 5 دقیقه یکبار بازنویسی می شود. تشخیص شخصیت او غیرممکن است، زیرا او در هر صحنه کاملاً متفاوت عمل می کند. و نه، به این دلیل نیست که او با موقعیتی که در آن قرار دارد سازگار می شود. او به معنای واقعی کلمه به یک فرد متفاوت تبدیل می شود، بسته به اینکه طرح چگونه از او می خواهد رفتار کند. - پرتاب بمب به سمت بازیکنان بی دفاعی که حتی تلاشی برای مقابله با آنها نمی کنند، ثابت نمی کند که قهرمان داستان چقدر بازیکن بزرگی است. - در یک صحنه او می داند چگونه از بمب استفاده کند، در صحنه دیگر او نمی داند. او متوجه شد که چگونه یک بمب تایمر فقط پنج بار پس از آزمایش آن کار می کند، حتی اگر سال ها در حال انجام این بازی بود. - در یک صحنه او ضد اجتماعی و عصبانی است، در صحنه دیگر بسیار اجتماعی و مودب است. - در یک صحنه او به عنوان یک شخصیت رهبر عمل می کند، در صحنه دیگر مانند یک قایق که حتی نمی تواند بدون زمین خوردن راه برود. - در یک صحنه او حیله گر است و برای مخالفان خود تله می گذارد و در صحنه دیگر وقتی شاهد استفاده از همان تله بر روی شخص دیگری است شگفت زده می شود. - NEET مانند او احتمالاً نمی تواند آنقدر ورزشکار باشد. او کاری نمی کرد جز اینکه سال ها در خانه اش نشسته بود و با این حال می توانست فوراً از افرادی با استقامت و مهارت های بسیار بیشتر از او پیشی بگیرد یا ضدحمله کند. ممکن است با فشردن سریع دکمه ها در یک بازی ویدیویی کار کند، اما در واقع او نمی تواند 5 ثانیه بدون خستگی بدود. به همین ترتیب، هر شخصیت دیگر دارای دو خط شخصیت است و حتی آن ها به شکل افراطی ارائه می شوند. همه آنها خیلی بد، یا خیلی احمق هستند، تا جایی که در واقع شبیه کاریکاتورهای بازی ویدیویی هستند و نه افراد واقعی که در یک بازی مرگ واقعی شرکت می کنند. - برای مثال دوتاگونیست یک دختر مدرسه ای بلوند سکسی است که باعث می شود همه اطرافیانش بخواهند در نگاه اول به او تجاوز کنند. او همچنین به طور تصادفی کسی است که قهرمان داستان در بازی با او ازدواج کرده است، اتفاقی که در زندگی واقعی بسیار آسان است. او منبع اصلی خدمات طرفداران است و انیماتورها هرگز فرصت زوم کردن روی خصوصیات او را از دست نمی دهند. در مورد شخصیت او نیز بر اساس خواسته های فیلمنامه بازنویسی شده است. او قرار است از مردان بترسد، مگر اینکه توطئه بگوید که باید فوراً به آنها اعتماد کند تا آنها بتوانند به او خیانت کنند. سپس او پس از آن به مردان اعتماد نخواهد کرد، تا زمانی که نقشه نیاز دارد که فوراً یک بار دیگر به آنها اعتماد کند. - مادر قهرمان داستان کسی بود که دوست داشت پسرش به بازی مرگ فرستاده شود زیرا او با او بد رفتار می کرد. زیرا این همان کاری است که والدین وقتی بچه هایشان بی ادب هستند انجام می دهند. آنها به جای کمک گرفتن از هزاران سازمان بشردوستانه، آنها را می فرستند تا در یک بازی سادیستی کشته شوند. - از طرف دیگر جوجه بلوند را بهترین دوستانش انتخاب کردند. اتفاقی افتاد که مورد تجاوز قرار گرفتند، اما او فرار کرد، با پلیس تماس گرفت، متجاوزان را دستگیر کرد و جان آنها را نجات داد. به عنوان تشکر، آنها معتقد بودند که او باید می ماند و مانند بهترین دوستی که قرار بود با او رفتار می کرد، به جای عمل نابخشودنی که اجازه نمی داد با هیچ کاری بمیرند، می ماند. این منطقی است. من تقریبا متاسفم برای تمام پولی که استودیو Madhouse برای ساخت این چیز هدر داده است. از نظر فضاسازی و سینمایی می توانم آن را در کنار Death Note قرار دهم. بسیاری از شخصیتهای ثانویه در صدای خود زوایای واقعاً مضحکی دارند، که باعث میشود آنها بسیار عقب مانده به نظر برسند، اما به غیر از آن، عالی به نظر میرسد و باعث میشود آرزو کنید که آرزو کنید این تنها چیزی بود که در این نمایش بد بود. این فقط یکی دیگر از انیمه های احمقانه ala Deadman Wonderland یا Future Diary است. فقط مزخرف و خشونت شدید برای سرگرمی های پاپ کورن سطح پایین. و حتی در آن زمان هم شکست می خورد زیرا مدام به شما می گوید که این یک بازی ویدیویی نیست بلکه یک بازی مرگ واقعی است.برچسب ها دانلود و تماشای آنلاین انیمه Btooom! با زیرنویس فارسی
دانلود و تماشای آنلاین انیمه Btooom! با زیرنویس چسبیده فارسی
دانلود و تماشای آنلاین انیمه BTOOOM! با زیرنویس فارسی
برچسب قسمت ها دانلود و تماشای آنلاین انیمه Btooom! قسمت 12 با زیرنویس فارسی
دانلود و تماشای آنلاین انیمه Btooom! قسمت 11 با زیرنویس فارسی
دانلود و تماشای آنلاین انیمه Btooom! قسمت 10 با زیرنویس فارسی
دانلود و تماشای آنلاین انیمه Btooom! قسمت 9 با زیرنویس فارسی
دانلود و تماشای آنلاین انیمه Btooom! قسمت 8 با زیرنویس فارسی
دانلود و تماشای آنلاین انیمه Btooom! قسمت 7 با زیرنویس فارسی
دانلود و تماشای آنلاین انیمه Btooom! قسمت 6 با زیرنویس فارسی
دانلود و تماشای آنلاین انیمه Btooom! قسمت 1 تا 12 با زیرنویس فارسی
-
-
-