Brave 10 بر اساس یک مانگا است که بر اساس دوره Sengoku ساخته شده است. یکی از افسانه های مختلف آن دوران، Sanada Ten بود، تیمی متشکل از جنگجویان قدرتمند که توسط Sanada Yukimura در تلاش های او برای حکومت عالی تشکیل شد. مقدمه تشکیل تیم است و در درجه اول از چشم سایزو نشان داده می شود. نمی توانم بگویم تنظیمات و پیش فرض آنقدر جالب است. آنها در واقع کاملاً ابتدایی هستند و چندین داستان دیگر بر اساس همان دوره و افراد وجود داشته است. معروفترین مثال ناروتو است، اما این روابط فراتر از نامها نیست، زیرا هر دو نمایش به یک اندازه همجنسگرا هستند. Samurai Deeper Kyo (SDK) مورد دیگری است، این مورد حتی دقیقاً بر روی همان رویدادها و شخصیت ها متمرکز است. اقتباس انیمه بسیار جذاب بود، اما مانگا در بیشتر موارد به طرز شگفت انگیزی GAR بود.
شکست را فقط از آهنگ مقدمه می بینید که چیزی نیست جز رژه کمئوی همه شخصیت ها و توانایی های خاص آنها. به طور جدی، اگر از قبل می دانید همه آنها چه کار می کنند، علاقه به تماشای نمایش کجاست؟ و بیا، آیا این نمایش آنقدر سطحی است که آنها چیزی جز صفحه انتخاب شخصیت برای نمایش نداشتند؟
شاید مقدمه بد باشد و داستان عمیق تر از آن باشد (به کیو ربطی ندارد). و نه، فقط در عرض سه دقیقه داستان به سختی شروع می شود و WHAM قبلاً به ما نشان داده شده است که چگونه قهرمان داستان بسیار قدرتمند است و زن اصلی بی فایده است و دائماً به کمک او نیاز دارد (در مورد کیو اینطور نبود). بنابراین او به اینجا می آید، او به آنجا می رود و با افراد عجیب و غریب زیادی ملاقات می کند که باید با آنها مبارزه کند. انتظار می رود. خوب، شاید قسمت های اکشن خوب باشند. و پسر، آیا آنها می توانند در رقص نبرد بدتر باشند؟ انتقال از یک صحنه به صحنه دیگر کاملاً تصادفی است و هر چیزی ممکن است اتفاق بیفتد فقط به این دلیل که فیلمنامهنویس چنین گفته است و نه به این دلیل که از نوعی استراتژی واقعی پیروی میکند. آنها می توانند نیم ساعت فقط برای محافظت یا ربودن خانم پاسیفیسم بجنگند (اسم او مهم نیست زیرا او در یک نمایش مردانه زن است، بنابراین من از نام مستعار استفاده خواهم کرد) بدون هیچ شانسی، و سپس یک پسر ساده می تواند والس وارد شوید، او را زیر بینی خود بگیرید و در حالی که آنها در حال فاصله هستند با آرامش دور شوید. شما همچنین به سختی می بینید که جنگنده ها حرکت می کنند. آنها از تصاویر منجمد معمولی با چند جلوه بصری ساده استفاده می کنند تا فکر کنید آنها حرکت می کنند. به آن موسیقی پسزمینه اضافه میشود که معمولاً یک آهنگ تصادفی بدون توجه به آنچه در داستان میگذرد پخش میشود، و کارگردانی که کاملاً تنبل است. چیزها منفجر می شوند و مردم کشته می شوند و شما در مقایسه با، مثلاً، رورونی کنشین، هیچ احساسی ندارید. به این معنی که زیبایی شناسی کاملاً اساسی است تا جایی که اهمیتی به نگاه کردن به صفحه نمایش نمی دهد.
بریم سراغ شخصیت ها برای شروع، همه آنها مانند شخصیتهای پرکننده ناروتو احساس میکنند، که بد است، زیرا ناروتو همجنسگرا است، پرکنندهها بد هستند، و بازیگران باید احساس خاصی داشته باشند و نه تکرار یک شیون که اکنون منحط شده است. بنابراین ما اینجا چی داریم؟ آه، بله، سایزو، قهرمان داستان که به دلیل بی حوصلگی مداوم از زندگی خود فوراً نفرت انگیز است. یعنی جدی میگم وقتی دعوا نمیکنه تنها کاری که انجام میده خوابیدن یا فرار از ترس دخترا هست. اگر نمی تواند چند سینه را تحمل کند، چگونه باید ماچو باشد؟ او باید همجنسگرا باشد (بنابراین این واقعاً شبیه ناروتو است). و آیا این یک سریال اکشن سامورایی مردانه است یا یک حرمسرا؟ اگر چنین قهرمان اصلی وحشی داشته باشد، مطمئناً شبیه سابق نیست. اگر اینطور بود، او باید مدام سحر میکرد، به هر چیزی که چشمش را جلب میکرد (یعنی همه چیز) آزار میداد و تجاوز میکرد، درست مثل همه مردان عادی در دوران خوب فئودالی شوونیستی. Kyo از SDK یکی از آنها بود. اما باز هم این واقعاً یک نمایش مردانه درباره سوپر ساموراییهای گار از عصر واقعی سنگوکو نیست، بلکه نمایشی ولرم با احمقهایی است که رویدادهای تاریخی را بهسختی سرقت میکنند و به سختی به اندازه کیو یا سانادای تاریخی اصلی هستند. اگر انیماتورها نمیخواستند تجاوز جنسی یا چیزی غیراخلاقی را نشان دهند، میتوانستند کاری کنند که او حداقل اهمیتی نداشته باشد، مانند مورد کاتاناگاتاری. شیمی بین Shichika و Togame بسیار نامتعارف و در نتیجه به یاد ماندنی بود، اما در اینجا کاملاً خسته کننده است زیرا به نظر می رسد یک نمایش دیگر با هدف پسرانی که هنوز توپ هایشان پایین نیامده است. منظورم این است که او در حال حاضر از ذهن خود خسته شده است، پس چرا خسته نشدن از دختران آنقدر سخت است که فکرش را بکنید؟ چون خنده دار نخواهد بود؟ پنجاه بار خنده دار تر خواهد بود. سرنخ های حرم کسانی هستند که خنده دار نیستند!
علاوه بر این، آیا همه این افراد جنگجو قرار است مردانه باشند، وسط دعوا بزرگ صحبت کنند و در عین حال انواع آکروبات ها و ترفندهای شعبده باز را انجام دهند؟ خوب، اگر آنها اینقدر قدرتمند هستند، پس چرا هر زمان که خانم بیفایده خسته میشود و مداخله میکند، مالک آنها میشوند؟ او تماماً نگرش "دعوا را متوقف کن، صدمه زدن به مردم بد است" و من فقط می خواهم او را از وسط نصف کنم. این یک عمل است نشان می دهد شما عوضی احمق، صلح طلبی خود را به جای دیگری ببرید. اما دوباره او می تواند هر کاری را که دوست دارد انجام دهد زیرا او خانم سان شاین است و بقیه یک مشت احمق هستند که نمی توانند فقط بگویند: "خفه شو، تو فقط هستی تا هر نیم ساعت یکبار ربوده شوی و ما آنهایی که هر دفعه سعی می کنند شما را نجات دهند. ما قویترینهای اینجا هستیم که به دام شما نزدیک میشویم و اجازه دهید آنچه را که بهتر میدانیم انجام دهیم.»
اما آنها هرگز این کار را نمی کنند و در عوض دائماً سعی می کنند از Miss Kidnap Target Practice محافظت کنند. بنابراین هرگز آنها را آنقدر قوی، یا وقف کارشان، یا حتی در کاری که انجام میدهند خوب نمیدانید. به طور جدی، آنها در کار خود رقت انگیز هستند زیرا همیشه به ساده ترین و واضح ترین شکل ممکن در کمین قرار می گیرند. چه نوع نینجاهای نخبه ای دو بار در روز کمین می کنند؟ حتی یک نوزاد هم می تواند این احمق ها را فریب دهد. و اینطور نیست که آنها یک بازگشت هوشمندانه انجام می دهند تا هر بار که دلشان می خواهد برنده شوند. نه قربان، همیشه با یک حمله فوقالعاده تصادفی نتیجه میشود، اما هرگز از همان ابتدا استفاده نکنید، حتی اگر عقبنشینی نداشته باشد. جهنم، حتی خانم Molest-Me-Now هم ابرقدرت خودش را دارد، که هر زمان که فیلمنامه نویس تمایل داشته باشد کار می کند و نه هر زمانی که او یا سایزو در خطر باشند.
شما حتی نمی توانید شخصیت ها را برای ظاهرشان دوست داشته باشید، زیرا همه آنها شبیه فاحشه ها و ژیگولوها هستند. به طور جدی، همه آنها قرار است سکسی و با لباس های باحال باشند، و سپس یک نوزاد ظاهر می شود و بدون تلاش آنها را به دام می کشاند. خیلی برای جذابیت شخصیت. مخصوصا برای خانم بریندد که کاملا مجذوب سایزو می شود، هرچند مدام او را نادیده می گیرد و فرار می کند. او چقدر احمق است؟
کارگردانی حتی در صحنه های غیر اکشن وحشتناک است. روشی که همه چیز در این نمایش کار می کند باعث می شود I.Q شما بسازید. به اندازه یک مارمولک سقوط کنید. همه دائماً نمی توانند کسی را ببینند که دقیقاً در کنار او ایستاده است، فقط به این دلیل که از صفحه نمایش خارج شده یا صحبت نمی کند. اما زمانی که فیلمنامه نویس آن را دوست داشته باشد، می تواند برای انجام یا گفتن چیزی به داخل صفحه بپرد و همه با تعجب بازی می کنند. وای، او از کجا آمده است؟ او دقیقاً کنار شما ایستاده بود ای احمق ها. و پس از آن این همه راه بدی است که آنها سعی می کنند همه چیز را هیجان انگیزتر کنند. این صحنه وجود دارد که آن بیمبو احمق کاملاً از مارها می ترسد و به محلی که مار است اشاره می کند. بنابراین به دلایل نامشخصی او نیز با آن سایزو همراه می شود تا مار را پیدا کند. چرا اگر ترسیده است این کار را می کند؟ و سپس مار را پیدا کرده و حدس می زنند. از ترس بیهوش می شود. البته او این کار را خواهد کرد. او از مارها می ترسد! و یک لحظه صبر کنید، اگر به بسیاری دستور داده شد مار را پیدا کنند، چرا آنها به عنوان پشتیبان نیامدند؟ چرا تنها رفتند؟ و سپس حدس بزنید، مار در صورت آنها منفجر می شود و باعث یک انفجار هسته ای کوچک می شود. آنها برای برخی از تصور غیرممکن دلیل خوب هستند و هیچ کس دیگری در دره چنین انفجار بزرگی را نشنیده است. این فقط یک مثال کوچک از مضحک بودن کل ماجراست.
پس، پس از این همه آشفتگی، چرا انیمه حتی Brave 10 نامیده می شود؟ شما بیشتر می بینید که سایزو چه می کند و به ده داستان فرعی تقسیم نمی شود. این نمایش را میتوان به راحتی Brave 1 نامید. بعلاوه، چرا اگر از چند سینه بترسد به او میگویند شجاع؟ این نمایش باید Wuss 1 نامیده شود. به علاوه، او یک احمق بی حوصله است، بنابراین باید آن را Bored Moron Wuss 1 نامید. و شکست حتی بزرگتر در این همه آشفتگی وجود دارد. با وجود تمام چیزهایی که تا به حال در مورد نمایش و مقایسه های متعدد با ناروتو گفتم، این انیمه با عنوان shounen (برای پسران) برچسب گذاری نشده است، بلکه seinen (برای بزرگسالان) برچسب گذاری شده است. چگونه شیطان این نمایش همجنسگرایان SEINEN است؟ جنسیت و اسپلتر غم انگیز کجاست؟ چرا این در همان سطح Berserk و بالاتر از خشن تر، وابسته به عشق شهوانی، و GAR SDK قرار می گیرد؟ حتی در یک دبیرستان هم موبلب ندارد، که این روزها هم به عنوان سینین به حساب می آید.
این نمایش یک شکست کامل است! به وضوح بیشتر به سمت بچههای کوچک، جوجههایی که همجنسبازهای زیبا را دوست دارند، و افرادی با توقعات پایین است. داستان اصلی، نبردهای خسته کننده، کارگردانی بد، شخصیت های همجنس گرا، و قطعنامه های ضعیف.