Hell Verse یکی از معدود فیلم های shounen غیر کانونی است که می توانم بدون قید و شرط بگویم خوب است و ارزش دیدن دارد. تجربه من در مورد اکثریت قریب به اتفاق فیلم های شونن این است که هیچ یک از آنها واقعا داستان جذابی ندارند. به عنوان بچه، ما آنها را به شدت تماشا می کردیم زیرا آنها وعده انیمیشن بهتری نسبت به برنامه های تلویزیونی آوران خود را داشتند. اما هیچ وقت فکر نکردیم، اوه مرد، افسانه سنگ گلل ناروتو چه داستان شگفت انگیزی داشت! وای، طرح ماجراجویی جزیره One Piece's Clockwork واقعاً مرا در لبه صندلی نگه داشت. علاوه بر این، فیلمهای پرکننده معمولاً در موقعیتی قرار میگیرند که باید خیلی از زمینها را در اوایل پوشش دهند، زیرا باید شخصیتها و مفاهیم کاملاً جدیدی را معرفی کنند تا به اصطلاح داستانی تازه را روایت کنند. در نتیجه، عمل اول و دوم معمولاً در نهایت به احساس کسلکنندهای ختم میشود و در اکثریت قریب به اتفاق آنها مزخرفهای پر پیچ و خم میشوند. جرأت می کنم به من بگویید در 60 دقیقه لعنتی اول Memories of Nobody چه اتفاقی افتاد - قبل از اینکه ایچیگو و بازیگران اصلی به دره جیغ بروند. من به تو جرات می کنم، من دوسگ به تو جرات می دهم. قسمت اول و دوم یک ساعت تمام طول کشید و به معنای واقعی کلمه هیچ چیز قابل توجهی اتفاق نیفتاد.
از طرف دیگر، آیه جهنمی دارای 3 عمل کاملاً مشخص است که حتی یک مورد از آنها خسته کننده نیست. در 10 دقیقه اول هیچ وقت تلف نمی کند و جرقه فتنه خود را در 10 دقیقه اول روشن می کند، و از آنجا به بعد، واقعاً چیزی در راه لحظات کسل کننده ارائه نمی دهد، به استثنای 2 صحنه مهیبانه کوتاه که قسمت اول و دوم را از هم جدا می کند. و به ترتیب اعمال 2 و 3 از یکدیگر. این داستانی است با هدف مشخص که همیشه رو به جلو است. جای تعجب نیست که این فیلم بالاترین امتیاز فیلم بلیچ را دارد.
صحنه آغازین یک فلاش بک است که یک بار دیگر فینال مبارزه اولکیورا و ایچیگو را از کمان Hueco Mundo به تصویر میکشد، اما با انیمیشنی به مراتب بهتر. تا به امروز، صادقانه به عنوان یکی از بهترین انیمیشن های نبردی که خارج از فیلم های Heaven’s Feel دیده ام، باقی مانده است.
درست است، آن صحنه طعمه ای عظیم است. خود را بدیهی اعلام می کند که فیلم آن سطح از انیمیشن خداگونه در طول نمایش خود را حفظ نخواهد کرد. با این حال، ارزش تولید برای کل فیلم به طور مداوم فوق العاده باقی می ماند.
در طول فیلمهای قبلی، در حالی که میتوانستم بگویم که استودیوی پیروت برای صحنههای اکشن قابل توجه - نماهای پولی - بیشتر تلاش کرد، فیلمها در لحظات پیش پا افتادهترشان مملو از فریمهای خشن بودند. تناسب صورت اغلب معنی ندارد، و در برخی موارد، شخصیت ها مانند خودشان غیرقابل تشخیص بودند. بیایید بیل را بیل بنامیم. فیلمهای قبلی تمایلی داشتند که گاهی شبیه زباله به نظر برسند. همه اینها باعث شد به این نتیجه برسم که بخشهای مهمی از مطالب تحت عنوان "به اندازه کافی خوب" ارائه شده است. چرا؟ چرا این کار را می کنید؟ چرا سعی کنید از "به اندازه کافی خوب" دور شوید؟ این اکران شما در تئاتر است، اینطور نیست؟ آیا نمی توانید برای یک بار هم که شده تماس بگیرید و بهترین کار خود را برای این تولید 90 دقیقه ای انجام دهید؟
آیه جهنمی این مشکل را به اشتراک نمی گذارد. اشتباه نکنید، من پیشنهاد نمیکنم که هر صحنه و پلانای عالی است. با این حال، من این تصور را به دست آوردم که تلاش شده تا هر صحنه و نما تا حد امکان خوب به نظر برسد. صحنه های بی شماری از ساکوگا وجود دارد که باعث شده من در طول سال ها بارها و بارها به این فیلم برگردم. تا به امروز، آن را به عنوان یکی از بهترین فیلم های اکشن انیمه ساخته شده تا کنون حفظ کرده است.
بازیگران Hell Verse نیز یک مرتبه بزرگتر از سایر بازیگران قبلی خود هستند. چه به این دلیل که کوبو در طراحی آنها نقش داشته است، هر چند جزئی، یا به دلیل اجرای صداپیشگان، یا فقط شانس محض این بار، مثلاً الهام بخش، آنها بی رنگ ترین شخصیت های غیر کانن هستند. در کل فرنچایز، به استثنای Amagai از کاپیتان جدید و Kusaka از DiamondDust Rebellion. شورن و دوستانش به خوبی آن 2 نفر نیستند، اما حتی بدترین آنها باز هم بهتر از هر یک از امتیازات در کنار هم هستند، یا از قبیله نمرود از Memories of Nobody، یا آن 2 کرتین از Fade تا Black.
با این حال، کوکوتو، دوتاگونیست آیه جهنمی را بالاتر از حتی آماگای قرار میدهم. من این یارو را دوست داشتم لعنتی من احتمالاً حتی تا آنجا پیش خواهم رفت که او را یکی از 10 شخصیت برتر بلیچ در تمام دوران ها بدانم. همه چیز درباره او، از طراحی، نگرش، پیشینه، صداپیشه، تا ظاهر اسلحه و سبک مبارزه اش، همه با هم جمع شدند تا یک شخصیت اصلی خارق العاده را خلق کنند. صداپیشگی او توسط Kazuya Nakai، VA of Zoro از One Piece انجام می شود، بنابراین می دانید که این مادر لعنتی یک جی لعنتی است.
به طور کلی، به غیر از ارائه بصری بسیار قوی، من معتقدم که موفقیت Hell Verse را می توان تا حد زیادی به دو عامل اساسی نسبت داد.
شماره یک، نیازی به اختراع کیهان شناسی جدید یا پیشینه آخرالزمانی نیست. این فیلم از کیهانشناسی استفاده میکرد که قبلاً در اپیزود 5 در کانون تثبیت شده بود، اما پس از آن هرگز گسترش پیدا نکرد. قلمرو جهنم بلیچ سالها تخیل هواداران را مجذوب خود کرده بود. انتخاب بهتری برای تحریک کنجکاوی و هیاهو وجود نداشت.
شماره دو، همه و مادرانشان وقتی دیدند که ایچیگو در طول مبارزه اش با اولکیورا به شکل نمادین Vasto Lorde تبدیل شده بود، دچار غم و اندوه شد. همه ما در حال داد و فریاد بودیم که دوباره آن را ببینیم. دقیقاً همین میل است که آیه جهنمی آن را برآورده می کند. نیازی به مک گافین نیست، زیرا فرم واستو لرد ایچیگو به خودی خود ابزار اصلی فیلم است. آیا اجابت همه دعاهای شما خواهد بود؟ آیا آن را به عنوان در فانتزی شما جالب خواهد بود؟ آیا او شاید یاد بگیرد که چگونه آن را کنترل کند و خداگونه شود؟ اینها همه سوالاتی بود که در آن زمان هواداران را به خود مشغول کرده بود. تماشا کنید تا متوجه شوید!
من فقط گلایه های جزئی از فیلم دارم.
به عنوان مثال، جهنم واقعاً آنقدرها هم شوم به نظر نمی رسد. نمایشهای زیادی به شما ارائه میشود که به شما اطمینان میدهند که این مکان واقعاً یک مکان وحشتناک است، و - اشتباه نکنید - اگر واقعاً به آن فکر کنید، واقعاً تجربه تلخی است که ابدیت را در آنجا بگذرانید. اکنون، همه چیز خوب و شیک است، اما چیزی که من از آن مستثنی هستم، موضوع نیست. نمایش است. تمام چیزی که میگویم این است که زیباییشناسی مکان آنقدر که تصور میکردم یا آرزو میکردم تاریک یا وحشتناک نیست. حداقل، Impel Down One Piece یک مرتبه جهنمی تر از جهنم واقعی Bleach بود. با توجه به ارزش آن، برای من خنده دار است که سطح اول جهنم اساساً فضای بی نهایتی از معماری وحشیانه یهودی است. هرگز تغییر نکن، ژاپن هرگز تغییر نکنید.
شکایت دیگر من این است که دوست داشتم فیلم طولانی تر باشد. در مقایسه با بقیه فیلمهای سینمایی، متأسفانه پرده سوم کوتاه است. چیزهای بسیار جالبی در پایان اتفاق می افتد و من دوست داشتم بیشتر از آن را ببینم.
برای هر کسی که ممکن است نگران باشد، کوبو یک مانگای تک شات منتشر کرد که به عنوان پیش درآمد فیلم به نام شماره خیالی 01: نابخشودگان عمل می کند. به طور خلاصه، این فصل داستان اسپادا آرونیرو (شماره 9) و سایلاپورو (شماره 8) را روایت می کند که پس از وقایع کمان Hueco Mundo به جهنم می روند. این زوج یک برخورد کوتاه با آنتاگونیست های فیلم دارند. با این حال، نه این فیلم و نه The Unforgivens را نمیتوان به عنوان فیلم اصلی در نظر گرفت، زیرا Kubo فصل جدیدی را منتشر کرده است که در آن یک کمان سفیدکننده یا دنبالهای که به نام فکهای تکراری قوس جهنمی شناخته میشود، نمایش داده شده است. این مفهوم کاملاً متفاوتی از جهنم را به ما نشان میدهد، که بدیهی است که نسخه متعارف آن در آینده خواهد بود. با فرض اینکه کمان جهنمی آینده در نهایت متحرک شود - و با توجه به موفقیت عظیم دنباله TYBW، نمیدانم چرا این کار را نمیکند - به این معنی است که تداوم انیمه به شکلی ناپسند شکسته میشود.
این عملاً بی سابقه است. آرکهای پرکننده و فیلمها همیشه بهعنوان مجزا از محتوای متعارف وجود داشتهاند، اما هرگز با آن تناقض نداشتهاند. ممکن است اینجا و آنجا نابهنگاری عجیبی داشته باشید، اما هیچ چیز به این میزان معنادار نیست. در حالی که مایه تاسف است، دلیلی برای این خروج از هنجار وجود دارد. بیایید در مورد آن صحبت کنیم.
قبلاً اشاره کردم که Tite Kubo ممکن است نقش کوچکی در ساخت چهارمین فیلم بلیچ داشته باشد. با شروع سال 2009 با «دنیای قوی»، ایچیرو اودا سنت مانگاکا را آغاز کرد که بیشتر در تولید فیلمهای مبتنی بر فرنچایز آنها مشارکت داشت. به دنبال این روند، Kubo-sensei به عنوان ناظر بر تولید Hell Verse اعلام شد. در این فیلم از او به عنوان کارگردان اجرایی یاد می شود. با این حال، نسخه دی وی دی ژاپنی فیلم حاوی پیامی از طرف خود مرد بود. در آن، او ادعا میکند که خیلی قبل از اکران فیلم، با فیلمنامهنویس ملاقات کرده است و آنها در مورد مسیرهای احتمالی که میتوانند چهارمین قسمت تئاتر بلیچ را در آن بسازند، تبادل نظری درخشان داشتند. متأسفانه، محصول نهایی نشان داد که تقریباً هیچ یک از ایده هایی که آنها در مورد آنها صحبت کرده بودند به کارگردان منتقل نشده بود و به همین دلیل، به طرز تاسف باری در فیلم گم شده بودند. به همین دلیل است که کوبوسنسی در مورد تمایل خود برای حذف نامش از تیتراژ بسیار پر سر و صدا بوده است، اما ما اینجا هستیم. خواه این دلیلی بر فروتنی ژاپنی ها باشد، نخواستن به خاطر چیزی که فکر نمی کند به اندازه کافی با آن درگیر بوده است تا سزاوار آن باشد، یا اینکه صادقانه به خدا از نحوه نمایش فیلم خشمگین است، به تفسیر خود شما
همه اینها به این معنی است که ما به طور بالقوه نسخه بهتری از فیلم را از دست دادیم، اما من از نسخه ای که دریافت کردیم کاملا راضی هستم. من مدتهاست گفته ام که افرادی که وانمود می کنند بلیچ چیزی فراتر از Dragon Ball Z با شمشیر است، متوهم هستند. دقیقاً همین است. بلیچ با مبارزات پر زرق و برق و طراحی شخصیت های جالبش زندگی می کند و می میرد.
Hell Verse تقریباً بهترین انیمه اصلی Bleach است و اگر از طرفداران آن هستید، باید آن را به خودتان نگاه کنید.