• دانلود انیمه Bleach Movie 3: Fade to Black - Kimi no Na wo Yobu

    Bleach Movie 3: Fade to Black - Kimi no Na wo Yobu

    7.5
    آخرین به روز رسانی : قسمت 1
    بهترین کیفیت آپلود شده : 1080P
    هاردساب
    بازدید : 816
    MyAnimeList Score :
    7.5
    Users : 143K
    AnimeGate Score :
    ~
    Users : 0

    دیگر عناوین این انیمه

    نام انگلیسی:

    Bleach the Movie: Fade to Black

    نام ژاپنی:

    劇場版 BLEACH Fade to Black 君の名を呼ぶ

    نام های دیگر:
    • Fade to Black: Call Out Your Name

    خلاصه داستان

    آزمایشگاه Mayuri Kurotsuchi در Seireitei توسط یک غریبه ناشناس نفوذ کرده است که باعث می شود Rukia احساس از دست دادن کند. غریبه رکیا را اسیر می کند. در جای دیگر، در دنیای زنده‌ها، ایچیگو و کان چیزی اشتباه را احساس می‌کنند و برای پاسخ به مؤسسه کیسوکه اوراهارا مراجعه می‌کنند. کیسوکه آنها را در مورد وضعیت اسفناک Seireitei آگاه می کند و باعث می شود ایچیگو و کن به آنجا سفر کنند. پس از رسیدن به Seireitei، آنها با تعجب متوجه می شوند که Soul Reaper ها ایچیگو یا Rukia را به یاد نمی آورند. Seireitei ویران شده یک مسئله گیج کننده را ارائه می دهد و ایچیگو مصمم است که راز را کشف کند و Rukia را قبل از اینکه برای همیشه از هم جدا شوند نجات دهد.

    اطلاعات تکمیلی

    نوع:
    فصل:
    نامشخص
    وضعیت:
    سال ساخت میلادی:
    پخش از:
    23 آذر 1387
    منبع:
    تهیه‌کنندگان:
    نامشخص
    تعداد قسمت:
    1
    زمان پخش (ژاپن):
    نامشخص
    زمان هر قسمت:
    1 ساعت و 34 دقیقه
    رده سنی:
    PG-13 - نوجوانان ۱۳ سال به بالا
    استودیو سازنده:
    Studio Pierrot

    نقد و بررسی داستان با امتیاز 5 از 10

    Fade to Black اساساً دوباره شورش DiamondDust Rebellion است. یعنی بدتره؟ بهتر؟ کدام است؟ هر دو. Fade to Black بسیار بهتر از DiamondDust اجرا می‌شود و از دیدگاه ساختار روایی جذاب‌تر به نظر می‌رسد، اما مفهوم بسیار ضعیف‌تر است. ما یک بار دیگر با مک گافین آشنا شدیم. این یک ساخته ظاهرا خطرناک مایوری است و شرورها آن را می دزدند. چرا خطرناک است؟ من نمی دانم. چه کار میکند؟ هیچ نظری ندارم. من حتی فکر نمی‌کنم که هیچ‌وقت نامی واقعی در فیلم به آن داده شده باشد، که باعث می‌شود تا آن را مک گافین بخوانیم. افسوس، دلیل اصلی نامیدن من به این دلیل است که به نظر می رسد هر کاری که طرح در هر زمان به آن نیاز دارد را انجام می دهد. آیا می خواهید آن را به خودتان بچسبانید و خود را قوی تر کنید؟ مطمئن. آیا می خواهید از آن برای اجرای رقص فیوژن اژدها استفاده کنید؟ برو جلو. آیا می‌خواهید آن را در این داستان غیرقابل توصیف دیگر قرار دهید و آخرالزمان را رقم بزنید؟ چرا که نه؟ میتونه هر کاری انجام بده بر این اساس، ما یک بار دیگر یک پس‌زمینه آخرالزمان برای یک شخصیت محبوب دریافت می‌کنیم. اما این بار روکیا بود و مشکلات از اینجا شروع می‌شود. توشیرو یک شخصیت فرعی است که هیچ پیشینه ای برای گفتن ندارد. به این ترتیب، دادن یک نفر به او احساس ناخوشایندی ندارد. از طرف دیگر، روکیا، به دلیل اینکه دوتاگونیست تحت اللفظی این فرنچایز است، داستانی پشت سر هم دارد. هیچ وقت با خودم فکر نکردم: «ای مرد، از بین تمام بازیگران بلیچ، می‌دانی که می‌خواهم درباره گذشته چه کسی بیشتر بدانم؟ رکیا! به شما بگویم، سریال اصلی مطمئناً من را ناامید کرد.» این در خدمت چه کسی است؟ چه کسی این را خواسته؟ او نیازی به هیچ پیشینه ناشناخته دیگری نداشت تا در یک پیچ و تاب غافلگیرکننده که هیچ منطقی ندارد فاش شود. صادقانه بگویم، این فقط به عنوان چربی غیر ضروری از بین می رود. علاوه بر این، حتی اگر به پیچیدگی داستان منشا روکیا کمک نکند، جدول زمانی جمع نمی‌شود. اطلاعات متعارفی که ما در مورد گذشته بزرگ شدن روکیا در روکونگای داریم، فرصتی برای اتفاقات پیشنهادی فیلم باقی نمی گذارد. صرف نظر از این، فیلم به طور موثر با شرورانی شروع می شود که روکیا را از خاطرات همه پاک می کنند. درام نشانه. باز هم تاکید می کنم که اگرچه مفهوم Fade to Black ضعیف تر است، اما اجرای آن بسیار بهتر است. حداقل، دلیل خوبی برای اینکه ایچیگو قهرمان داستان باشد، به ما داده شده است - دلیل خوبی نیست، توجه داشته باشید، اما دلیل خوبی است. با توجه به ارتباط معنوی او با روکیا، چه با قدرت هایی که از او می آید، او تنها کسی است که می تواند در نهایت وجود او را به یاد بیاورد. این نه اینجاست و نه آنجا، اما من این تصور مشخص را داشتم که در این مرحله از داستان بلیچ، پیروت هنوز نمی‌دانست که کوبو قصد دارد در نهایت ایچیگو را به اوریهیم متصل کند، بنابراین آنها در این توهم کار می‌کردند که ناروتو نارنجی در نهایت به روکیا ختم می شود. بسیاری از صحنه‌های این فیلم طوری به نظر می‌رسند که به طرز ماهرانه‌ای پایه‌های آن را گذاشته‌اند. طبیعتاً، طرح بار دیگر حول محور تضاد تولیدی بین ایچیگو و انجمن روح می‌چرخد، با این تفاوت که به جای یک تصویر مبهم از قوس نجات روکیا، با توجه به اینکه این بار واقعاً در تلاش برای نجات روکیا هستیم، به صراحت همان قوس است. دوباره همه چیز نکته اصلی درگیری این است که همه در اس اس فراموش کرده اند که ایچیگو کیست و یک بار دیگر او را "ریوکا" خطاب کرده اند. با این مفهوم که او تلاش می کند تا این افراد را که دوستان و متحدان او هستند، به یاد بیاورند که او کیست، کمی سرگرم شدم. حتی جذاب‌تر از آن تماشای سول ریپرها بود که با ناهماهنگی‌های خاطراتشان کنار آمدند. به روز رسانی فرمانده معظم کل قوا: هنوز بی فایده است؟ آره. هنوز هم اصطکاک بیهوده ای ایجاد می کنید تا یک احمق باشید؟ آره. به اندازه کافی خنده دار، هنگامی که مطلع شد که ایچیگو قدرت خود را از Soul Reaper دیگری که قدرت خود را با او به اشتراک می گذارد دریافت کرده است، او بلافاصله فریاد زد که چنین تخلفی یک جنایت بزرگ است. در آن لحظه از خنده منفجر شدم. اوه، بله، لطفاً، اجازه دهید آن درام قدیمی را دوباره از سر بگیریم. من روی سوزن و سوزن هستم. لذت شما از Fade to Black تا حد زیادی مشروط به احساس شما در مورد فراموشی (و موارد مشابه) است که به عنوان یک وسیله طرح داستان استفاده می شود. اگر دوست داشته باشید به شما خوش می گذرد. اگر این کار را نکنید، نخواهید کرد. با این حال، در مورد خاطرات، این را به عنوان یک اطلاعیه خدمات عمومی در نظر بگیرید. اگر شما یک نویسنده داستان اکشن هستید، ممکن است وسوسه شوید که یک دعوای اوج بزرگ بین قهرمان داستان خود و یکی از دوستان یا عزیزانش بنویسید. دلیلی که گفته شده دوست یا یکی از عزیزان برای مبارزه با MC می‌تواند هر چیزی باشد، از فراموشی گرفته تا فساد جادویی، کنترل ذهن و هر گونه تدبیر دیگری. اگر تمام مبارزه را به این نتیجه برسانید که شخصیت اصلی واقعاً با او مخالفت نکند، زیرا آنها نمی‌خواهند به این شخص آسیب برسانند، بنابراین شخصیت اصلی شما در تمام مدت در حالت تدافعی قرار می‌گیرد و به طور دوره‌ای جملاتی مانند «به یاد داشته باشید که هستید! بیدار شو این تو نیستی! شما بهتر از این هستید! به خودت برگرد! مبارزه کن! مقاومت کن! به خاطر داشته باشید [بخشی از داستان بی اهمیت را در اینجا وارد کنید!»، سپس متوقف شوید. فقط همین الان بس کن کمی کمک بگیرید قلم را زمین بگذارید و بروید یک کار روزانه پیدا کنید، زیرا این کنسرت برای شما مناسب نیست. به‌عنوان یک نکته اصلاً بی‌اهمیت، چیزی که تا حدودی یک مشکل زیبایی جزئی در Memories of Nobody بود، در Fade to Black تبدیل به یک آرزوی ناهنجار می‌شود. تهدید اصلی که تبهکاران برای Soul Society ایجاد می کنند، از طریق استفاده از برخی ابزارها برای فعال کردن دوهیکی است که باعث می شود مقادیر کوهستانی انرژی معنوی کنترل نشده در Seireitei از بین برود. حالا اون قسمت خوبه مشکل این است که این انرژی معنوی وحشی به شکل مارهای غول پیکری است که از گوه سفید تشکیل شده است، که می شکند، سقوط می کنند و به همه جا می پاشند و همه چیز و همه را در گوه سفید می پوشانند... به نظر می رسد... باشه، بیا در، برادر، شما دقیقا می دانید که چگونه به نظر می رسد. همه ما به اندازه کافی هنتای دیده‌ایم که دقیقاً بدانیم این نوع چیزها چگونه متحرک هستند، و این دقیقاً یکسان است. خیلی شبیه تقدیر به نظر می رسد، من نمی توانم باور کنم که این تصادفی است. پیرو سعی می کرد بامزه باشد و از چیزی گستاخانه در اینجا فرار کند. در مرحله دوم، عواقب انفجار اولیه را خواهید دید. انبوهی از گودال‌ها و طناب‌های چوب سفید سخت شده در سرتاسر پشت بام‌ها و دیوارها وجود دارد. این تصویر بسیار هیجان انگیز است، که تقریباً متقاعد شده ام که یکی از انیماتورها به معنای واقعی کلمه روی یک میز یا دیوار تکان خورده و به طور یکپارچه از آن تصویر به عنوان پایه ای برای هنر پس زمینه استفاده کرده است. من حاضرم روی آن شرط بندی کنم. فقط هیچ راهی وجود ندارد منظورم این است که واقعی باشید، مارها در مرحله سوم دیگر حتی شبیه مارها نیستند. آن‌ها مستقیماً شبیه دیک‌های درشت به نظر می‌رسند - شوخی نمی‌کنم - و آب‌های سفید را تف می‌دهند... نقطه اوج صادقانه به خدا (بدون جناس) فیلم این است که بازیگران اصلی به معنای واقعی کلمه با دیک‌های غول‌پیکر می‌جنگند! این تقصیر من نیست! دلتنگ من با دیوونه های فرافکنی. من مسئولیت این را نمی پذیرم. ذهن من در ناودان نیست. استودیو پیروت فقط یک دسته منحط هستند. یکی از شرورها هم من را به شدت آزار داد. من در مورد شروری صحبت می‌کنم که تمام توقعات خود را دارد، و در مورد مرگ و رنج کشیدن دیگران به طرز باورنکردنی بی‌رحمانه رفتار می‌کند، اما در غیر این صورت به زیباترین و بی‌گناه‌ترین شکلی که می‌توان تصور کرد رفتار می‌کند. در لحظه، دومین چیزی که حتی از راه دور آرامش و خوشبختی آنها را تهدید می کند، فوراً به زانو در می آیند و از تراژدی عمیق شخصی اشک می ریزند، گویی قربانی یک بی عدالتی بزرگ هستند. تصویر یک کودک مسن را به ذهن متبادر می کند. جدیدترین نمونه از شرور مشابهی که می توانم از بالای سرم به آن فکر کنم، جک چاک دهنده از Fate/Apocrypha است. انصافاً، شرورهایی مانند اینها را می توان برای یک لحظه پرداختی بسیار جذاب استفاده کرد، زمانی که آنها به دلیل سطوح شدید ریاکاری خود و برای دردی که برای دیگران ایجاد کرده اند، برخورد درستی می کنند. جایی که این نوع شرور من را از دست می دهد زمانی است که روایت از من انتظار دارد با آنها همدردی کنم. Fade to Black نه تنها آنها را رقت‌انگیز و دلسوز معرفی می‌کند، بلکه یک قدم فراتر می‌رود و حتی در پایان به شروران خود رستگاری نالایق می‌دهد. "اوه، آنها فقط بچه هایی هستند که چیز بهتری نمی دانستند!" این کار لعنتی شماست که قبل از شروع یک نسل کشی بهتر بدانید. به راحتی بخش مورد علاقه من از فیلم این واقعیت بود که برای اولین بار از زمان معرفی و وضوح قوس شخصیتی در قسمت های 6 و 7، به Kon کاری داده می شود که انجام دهد. به دلایلی که هرگز توضیح داده نمی شود، او تنها کسی است که خاطرات خود را از روکیا حفظ کرده و هرگز آنها را حتی به طور موقت از دست نداده است. چرا؟ چگونه؟ نتونستم بهت بگم این مستقیماً فقط یک توطئه است. این واقعیت که او یک روح مود است هیچ چیز را به طور رضایت بخشی توضیح نمی دهد، زیرا اورورو و جینتا، 2 بچه از فروشگاه اوراهارا، که روح های مد نیز هستند، مانند بقیه روکیا و ایچیگو را فراموش کردند. کن نقش مهمی در داستان بازی نمی کند، اما در طول فیلم به عنوان یک طلسم می ماند. من از آن لذت بردم. او یک شخصیت سرگرم کننده برای گذراندن وقت است. در مجموع، من به سختی می‌توانم بگویم که دلیلی برای تماشای Fade to Black وجود دارد، به جز سخت‌ترین طرفداران بلیچ. این چیزی به لذت شما از محیط یا شخصیت های آن اضافه نمی کند. داستان اضافی روکیا به هیچ وجه او را تغییر نمی دهد یا غنی می کند، فقط به پیچیدگی می افزاید، و مبارزه نهایی بین ایچیگو و آنتاگونیست اصلی احتمالاً رقت انگیزترین و ناامید کننده ترین نمایش یک نبرد فوق العاده است که تا به حال دیده ام.

    نقد و بررسی داستان با امتیاز 5 از 10

    بچه هایی که این فیلم را ساختند بهترین عناصر 2 قبلی را با هم ترکیب کردند. قسمت خوب فیلم اول چرخش خاطرات بود و خوبی دومی تمرکز بر شخصیتی از سریال به جای یک شخصیت پرکننده بود. بنابراین، منتظر موضوع دیگری در مورد اهمیت خاطرات و تمرکز زیاد روی شخصیت ها باشید. فیلم دوم درباره یک رویداد غم انگیز در گذشته هیتسگایا بود، این فیلم درباره روکیا است. و بله، تا آنجا که ماموریت های پرکننده پیش می روند، به عنوان یک فرض احساس خوبی دارد. در غیر این صورت، طرح ساده و قابل پیش بینی بود، اما حداقل ایده اصلی خاطرات از دست رفته برای اهمیت دادن به تلاش های دراماتیک این فیلم کافی بود. ارزش تولید بسیار بالاست به این معنی که حتی جذاب ترین نبردها هم خوب به نظر می رسید و رقص خوبی را در دوگانه نهایی ارائه می داد. افزودن فیلم‌های سینمایی مانند تبدیل کردن تصویر به آرامی به خاکستری یا داشتن صدای وهم‌آور غم‌انگیز در طول فلاش‌بک‌ها، به تمام لحظاتی که اکشن بی‌معنی به نظر می‌رسید، رونق بخشید. همچنین، احساس می‌شد که یک موقعیت «مبربری» است، زیرا بسیاری از صحنه‌های فلاش بک در واقع از این سریال گرفته شده‌اند، از جمله قوس‌های پرکننده. بنابراین، این نوعی خلاصه‌ای از آنچه تاکنون اتفاق افتاده و ادای احترام به تکامل رابطه بین روکیا و ایچیگو بود… قبل از اینکه برای آن مأموریت نجات لنگ Inoue لغو شود. در هر صورت بهتر است این فیلم را قبل از سریال تماشا نکنید زیرا اتفاقات مهم زیادی را فاش می کند. هنوز هم گاهی اوقات احساس عجیبی به نظر می‌رسد که روکیا و آن دختر پرکننده چشم‌های درشتی داشتند و نحوه کشیدن لب‌ها یک ضربه یا از دست دادن است. با این حال، در کل بسیار خوب است. و اجازه دهید تم های موسیقی جوی و آهنگ پایان بسیار جذاب را نیز به این اضافه کنیم. آن لمس‌های ظریف‌تر در واقع به من کمک کرد تا از طریق نقشه‌ای که در غیر این صورت جذاب بود، بیدار بمانم. هنوز هم کلیشه های معمولی که در هر فیلم شونن مبارزه ای پیدا می کنید وجود دارد. هنوز هم تا حد زیادی رژه حملات ویژه است و مضمون «جامعه روح را برای میلیونمین بار نجات دهیم» برای یک بار دیگر وجود دارد. و همانطور که گفتم، فراتر از فرضیه جالب اولیه داستان، طرح داستانی جهنمی است. جامعه روح در خطر است. ایچیگو برای نجات، همه با مینیون‌ها می‌جنگند و اجازه می‌دهند که رهبری بر روی رئیس بنشیند. بعلاوه، با یک افزودن دیگر کمرنگ تر می شود. به یاد دارید که چگونه در کراس اوورهای ابرقهرمانی آمریکایی، قهرمانان همیشه هنگام ملاقات با یکدیگر می جنگند؟ فقط برای جهنم آن؟ خب این فیلم هم همینطوره ایچیگو با هرکسی که ملاقات می‌کند مبارزه می‌کند، زیرا آنها او را فراموش کرده‌اند. و بله، منطقی است که این کار را انجام دهیم، اما اگر 50 درصد فیلم بین افراد خوب جدال باشد که هرگز نتیجه ای جز تبلیغ شمشیرهای متحول کننده آنها نداشته باشد، کسل کننده می شود. بقیه داستان در مورد یک سوپر توخالی است که توسط مایوری ساخته شده است، که خاطرات یک نفر را در ذهن همه پاک می کند ... که در بدن دو کودک فرار می کند که می توانند از راه دور خارج شوند ... که برای یک قرن در Hueco Mundo گیر افتاده بودند ... که باز می گردند تا پیدا کنند. دوست خوب قدیمی آنها Rukia و شینیگامی های ظالم را مجازات می کنند ... و تقریباً مانند دفاع در Soul Society از کاغذ برنج ساخته شده اند و همه چیز را به مجسمه های مومی زیبا تبدیل می کنند. لعنتی، به نظر می رسد که شرورهای فیلم قدرت تخریبی 10 برابر شخصیت های منفی سریال دارند. خوب، اگر سعی کنید از آن منطقی بسازید، هیچ چیزی را پیدا نخواهید کرد. این سفید کننده است که ما در مورد آن صحبت می کنیم. یاد آوردن؟ حفره‌های بزرگ‌تر از منوس گرانده وجود دارند، زیرا هرگز واقعاً به ما گفته نشد که دشمن اصلی چیست. حفره‌ای که می‌تواند از یک مار کوچک، به داسی که خاطرات را پاک می‌کند، به یک عجایب شاخک‌های گارگادوانی که مردم را به مجسمه تبدیل می‌کند، تبدیل شود؟ واقعاً در حال حاضر، آن چیز قرار بود یک هالو ساده باشد؟ مالک اکثر اسپادا بود. و آن بطری درخشان چه بود؟ و چگونه اوراهارا می‌توانست به Soul Society برود اگر قرار بود سدی مانع از این کار شود؟ تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که بر خلاف فیلم‌های قبلی که ایچیگو به سرعت وارد می‌شود و شرور را در یک لحظه کتک می‌زند، در اینجا او قادر به انجام این کار نیست زیرا شرور می‌تواند از راه دور خارج شود و روکیا و دو کودک را به عنوان گروگان نگه می‌دارد. این موضوع تماشای چیزها را جالب تر کرد. با این حال، نتیجه گیری قابل پیش بینی و جالب بود، بنابراین امید خود را حفظ نکنید. او حتی بدون استفاده از بانکی خود راهی برای برنده شدن پیدا می کند. در مجموع، داستان فیلم اول مشابه است اما به مراتب بهتر است. درام دو کودک به سرعت بدون هیچ حسی در بخشی از طرح محو می شود. نیمی از آن دوتایی بی معنی و نیمی دیگر پنیر سوئیسی است. همچنین، فیلم فرض می‌کند که همکلاسی‌های ایچیگو یا تهدید Arrancar وجود ندارند، بنابراین باعث می‌شود که تنها بماند و نتواند در لحظه‌ای پرکننده جا بیفتد. خوب، از نظر تئوری می‌توان آن را بعد از قوس پرکننده مربوط به گذشته چندین کاپیتان قرار داد، زیرا مایوری را بدون ماسک او می‌بینیم. سپس دوباره پرکننده‌ها در این مجموعه زمان و مکان را به چالش می‌کشند تا بتوانید آن را در هر جایی که دوست دارید قرار دهید. با این حال، بازیگران نسبت به دو فیلم دیگر سرگرم‌کننده‌تر هستند. اگرچه تمرکز روی روکیا است، ما می‌ئوری را می‌بینیم که در آزمایشگاهش دیوانه می‌شود، کنپاچی در جنگ بیهوش می‌شود، رنجی نشان می‌دهد که به شخصی که به یاد نمی‌آورد و بسیاری موارد دیگر اهمیت می‌دهد. بنابراین، حداقل تا آنجا که شخصیت‌ها می‌روند، نسبت به فیلم‌های قبلی کمتر احساس خشکی می‌کنند. هک، آنها حتی اوراهارا را در اکشن آوردند و سوئی فونگ را در یک صحنه نیمه برهنه و نیمه یوری داشتند. آه، و کن نیز در آنجا بود تا تسکین خنده‌داری را که همه ایموها در از دست دادن روکیا به ارمغان می‌آورد. لحظات بسیار لذت بخش عالی نیست ولی بازم بهتر از قبل در مورد شخصیت های جدید، آن دو بچه؟ آنها نمی دانستند چه می کنند. سعی می کنید با فراموش کردن رکیا نام آنها را پیدا کنید؟ WTF؟ همه ناله و بی معنی. سنا از نظر شخصیتی به باسن آنها لگد می زند و او مبارز بسیار ضعیف تری بود بدون اینکه حتی چیزی به خاطر بیاورد. هیچ راهی وجود ندارد که بتوانید با آنها همدردی کنید. شما می توانید از آنها متنفر باشید که این همه دردسر را از روی ناله ایجاد کرده اند و رکیا بیچاره را اینطور شکنجه می دهند. اوه، و روکیا؟ او به دختر منفعل در مضطرب باز می گردد که به ایچیگو نیاز دارد تا دوباره بیاید و او را نجات دهد. بیا این قدیمی شد ایچیگو همیشه در مورد نجات دختران است تا محافظت از جهان در برابر وحشت های کیهانی. کل انجمن روح به یک مجسمه مومی وحشتناک تبدیل شده بود و تنها چیزی که او به آن اهمیت می داد نجات یک جوجه بود. خوب… ارزش و لذت به دلایل مختلفی که ذکر کردم زیاد نیست. این سومین تلاش چند گام به جلو (تمرکز بیشتر بر شخصیت‌های متعدد) و برخی به عقب (شخصیت‌های جدید ناله، حفره‌های طرح به اندازه‌ای بزرگ بود که Enterprise از آن عبور کند) انجام داد. اگر تمام چیزی است که می خواهید، هنوز یک قاتل زمان متوسط ​​است.

    برچسب ها

    دانلود و تماشای آنلاین انیمه Bleach Movie 3: Fade to Black - Kimi no Na wo Yobu با زیرنویس فارسی

    دانلود و تماشای آنلاین انیمه Bleach Movie 3: Fade to Black - Kimi no Na wo Yobu با زیرنویس چسبیده فارسی

    دانلود و تماشای آنلاین انیمه Bleach the Movie: Fade to Black با زیرنویس فارسی

    دانلود و تماشای آنلاین انیمه Fade to Black: Call Out Your Name با زیرنویس فارسی

    برچسب قسمت ها

    دانلود و تماشای آنلاین انیمه Bleach Movie 3: Fade to Black - Kimi no Na wo Yobu قسمت 1 با زیرنویس فارسی

    دانلود و تماشای آنلاین انیمه Bleach Movie 3: Fade to Black - Kimi no Na wo Yobu قسمت 1 تا 1 با زیرنویس فارسی