این بررسی به شدت به سریال اصلی بینان ارجاع خواهد داشت (از اینجا برای تمایز بین این سری جدیدتر آن را "LOVE!" می نامم)، زیرا، می دانید، نام یکسانی دارد و اساساً همان داستان است. با بازیگران متفاوت و چند افکت و طراحی جدید. آن سریال اصلی، علیرغم اینکه از نظر جنایتکارانه مشهود است، به نظر من کاملاً فوق العاده است، و نه فقط به این دلیل که بازیگران مستقیماً سلیقه من را برآورده می کند. من واقعاً فکر میکنم که نوشته در هر قسمت محکم بود - توانست به شیوهای بالغ اما آرام به مسائل اجتماعی مرتبط بپردازد، و مونولوگهای کوچک یوموتو در پایان هر قسمت عالی هستند. من دوست داشتم به عنوان یک دانش آموز دبیرستانی آن را تماشا می کردم، فکر می کنم چیزی از آن به دست می آوردم (منظورم فراتر از هیاهوی فودانشی است). شایستگی شگفتانگیز نگارش آن احتمالاً به این دلیل است که سریال اصلی کمی غافلگیرکننده بود و به نوبه خود این پایگاه هواداران احتمالاً دلیل بوسه مبارک است! وجود دارد. کارکنان میتوانستند فقط با تماس تلفنی با کل برنامه راضی باشند، اما این تلاش منجر به ترکیبی نادر از نمایشی شد که به طور کامل به یک جمعیت خاص از طریق خدمات بیش از حد هواداران ارائه میشد و در عین حال سرگرمکننده و با سرعت خوب بود.
معلوم شد که نمی توانی رعد و برق را بطری کنی! در حالی که سری 2 اصلی LOVE! از لحاظ کیفیت نوشتن از افت قابل توجهی رنج می برد، برای ترمیم این حفره در بدنه، نویسندگان به سرویس هواداران بیشتری روی آوردند (و اعتماد بیش از حد به یوموتو، احتمالاً ستاره آن نمایش، بی چون و چرا - توجه کنید که او تنها کسی است که یک کمئوی مناسب دارد. ?) و تکیه بر دلبستگی شما به گروه بازیگران، با Happy Kiss کار کرد که امکان پذیر نیست، زیرا این یک بازیگر کاملاً جدید است!
فکر می کنم معقول است که به شدت روی شخصیت ها تمرکز کنیم. همانطور که در مقدمه اشاره کردم، این انیمه فقط یک عقب نشینی از داستان LOVE است - نه به معنای واقعی کلمه بلکه به اندازه ای است که شما آن را برای طرح آن تماشا نکنید. همانطور که گفته شد، بازیگران جدید ... یک کیسه ترکیبی هستند. من باید به نویسندگان احترام بگذارم که از انتخاب مسیر آسان امتناع میورزند و سعی میکنم فقط یوموتو را بازسازی کنم، اما پسر برای پر کردن شکاف عظیمی که میگذارد، کیوتارو... خب، فکر میکنم او ممکن است تنفری نسبت به خمیازههای مداوم برانگیخته باشد. , آه خیلی خواب آلود کهن الگو در من برای همیشه. فکر می کنم بتوانم نقش مورد نظر او را ببینم. بیتفاوتی و بیتفاوتی او قرار است زیبا باشد، و شاید قرار باشد او تقلید از نوعی استاد ذن باشد. اما در عمل، جایگزینی با صمیمیت خالص و مقاومت ناپذیر یوموتو، مردی فوقالعاده کسلکننده و بیتفاوت است که به نظر میرسد کوچکترین اهمیتی برای مردم/هیولاهایی که با آنها میجنگد، بسیار سخت است. شاید اگر طراحی بصری او برای شما جذاب باشد، رفتارهای او کمتر مورد توجه قرار می گیرد - اما من در بعضی مواقع خود را از نحوه عملکرد او ناامید می دیدم. به نظر نمیرسد با روح فرنچایزی که من آنقدر به آن وابسته شدهام باشد.
از سوی دیگر، ضعف کیوتارو به عنوان نقش اول مرد به بقیه بازیگران این امکان را می دهد که کمی بیشتر از آنچه در عشق می توانستند بدرخشند. اما ... واقعا کافی نیست. مبارزه تایشی و ایچیرو طبیعیتر از آیو و ریو است - عمدتاً. گاهی اوقات به نظر می رسد که آنها مطمئن نیستند که آیا این دو قرار است ارسال شوند یا در تضاد با یکدیگر هستند. پیچیده تر از این، رابطه ایچیرو با Nanao است، شخصیت دیگری که من به دلیل انحراف از استانداردها قدردانی می کنم (یک سادیست عجیب و غریب و فرومایه که همچنین بسیار مهربان است، ترکیب جالبی است) و به وضوح قصد دارد طعمه ای برای حمل و نقل با افراد شیفته باشد. ایچیرو. اما، به همان اندازه که این روابط گیج کننده هستند، حداقل اینها هستند: روابط، بقیه بازیگران، به نظر می رسد، چیز زیادی ندارند! کیوتارو با بینظیر خود صحبت میکند، و من از گفتن آن متنفرم، اما دوست زنجبیل کاملاً بیمعنی ریوما، و همین. من نمی توانم یک بار را به یاد بیاورم که ریوما با کسی به جز کیوتارو صحبت کرده باشد - او ممکن است موضع او برای تمام ارتباطش با شخصیت های فراتر از کیوتارو باشد. مارتا، عضو شورای دانشآموزی فوقالعاده زیبا و گستاخ، در حالی که کاملاً در حد یوموتو نیست، نمایش را میدزدد. به نظر می رسد که این چیزی بود که کارکنان نیز از آن آگاه بودند - او تنها شخصیتی است، خارج از کیوتارو و ایبوسوکی، که شکاف آن بخش بزرگی از طرح را تشکیل می دهد، که هر نوع اپیزودی را به طور عجیبی به داستان او اختصاص می دهد.
به نظر میرسد که سایر سکتههای هوشیاری در کارکنان نویسندگی در نوشتههای جایگزین Wom-san وجود دارد - کارل، سمور زرد ناز، واقعاً عالی است. او مقدار زیادی انرژی به نمایش اضافه می کند، و اگر او به گونه ای بی حال تر یا بدبینانه نوشته شده بود، احساس می کنم از این انیمیشن متنفرم. طراحی او (به عنوان یک انسان) نیز بسیار زیبا است - اگر کمی بی معنی باشد، با توجه به اینکه فقط در دگرگونی ها و در صحنه های بسیار کوتاه وجود دارد. من همچنین از تازگی داستان پسزمینهاش لذت میبرم - احساس میکنم که بهتر از تمرکز عجیب (هرچند سرگرمکننده) LOVE بر موجودات فضایی و کهکشان و تلویزیون ترکیب میشود. فقط شرم آور است که نوشته آنقدر شجاع نبود که تلاش کند و بیشتر روی آن محیط تمرکز کند، و در عوض همان ساختار فصل 1 را بازخوانی کرد (اغراق نمی کنم، به طرز مسخره ای شبیه است).
Hyonyanaland، وطن کارل، در فینال ظاهر می شود و صحنه های آن برجسته است. این یک انحراف خوشایند در جلوههای بصری ایجاد میکند و موسیقی عالی به آن کمک زیادی میکند، حوزهای که من هنوز از ذکر آن غافل شدهام، اما احساس میکنم پیشرفت آشکاری نسبت به LOVE است!. موسیقی دگرگونی هیجانانگیز و سرگرمکننده است، اما موسیقی هجومی حتی بهتر است - ملودی و سبک تر و شادتر به خوبی با لحن کمتر جدی و صمیمانهای سازگار است. سکانس "حمله" تنها با صداپیشگی کیوتارو صدمه دیده است. در حالی که من فکر می کنم seiyuu به طور منظم کار خوبی انجام می دهد، در اینجا ... خوب ... این کاملا خنده دار است. صدایی که او استفاده می کند با صدای بلند مناسب نیست. "رب است اوبا!!!" اینطور نیست، مطمئناً
صحبت از دگرگونی ها شد... حالشان خوب است. من تم بوسیدن و استفاده از آب را دوست دارم (معنی است - کارل سمور است به یاد داشته باشید). نه چندان طرح های بصری. در حالی که آنها وحشتناک نیستند، عدم انحراف از سری قبلی کمی ناامید کننده است، به خصوص با توجه به این که این دیگر حتی قرار نیست «عاشقان نبرد» باشند - پس چرا آنها اینقدر شبیه هم هستند؟ آنچه ناامیدکنندهتر است لباسهای شورای دانشآموزی، شوالیههای فورانویی است، که - خوب آنها وحشتناک هستند، به خصوص وقتی که با لباسهای اصلی شورای دانشآموزی مقایسه میشوند، که حتی از لباس بازیگران اصلی هم فوقالعاده و بهتر بودند. همانطور که گفته شد، از نظر بصری Happy Kiss یک کاهش بزرگ نیست. هنوز دهانه کناری ابدی وجود دارد که یک حیوان خانگی است، اما کمی بهتر از فصل 2 LOVE به نظر می رسد! (اگرچه به نظر من به خوبی 1 نیست). این یک انیمه شیرین و رنگارنگ شیرین با بازیگران کاملاً متشکل از bishies است: تصاویر بصری آن را بیش از اندازه کافی منعکس می کنند.
تصوری که در این بررسی ایجاد میشود این است که من از این انیمیشن متنفرم، اما این کاملاً درست نیست. من نسبت به آن انتقاد دارم، اما هنوز هم کل آن را تماشا کردم و از انجام آن لذت بردم. فقط به این دلیل است که من از نسخه اصلی بسیار لذت بردم که ایرادات موجود در آن دردناک می شود. اگر آنها اعلام کردند که پیگیری می کنند، به احتمال زیاد من آن را در اسرع وقت تماشا خواهم کرد. اگر از طرفداران نمایش اصلی و مفهوم آن (نه فقط بازیگران آن) بودید، مطمئن هستم که از Happy Kiss لذت خواهید برد!، اما شاید نه به اندازه LOVE! یا حتی عاشق عشق!.