Asura نوع معمولی انیمه نیست، زیرا در ارائه یک ایده فلسفی ترسناک تر است: انسان بودن به چه معناست؟ آیا ما محصول محیط زیست خود هستیم؟ این نوع تم ها را می توان در انیمه های دیگر دید، اما این فیلم از موضوع آدم خواری برای پیشبرد این روند فکری استفاده می کند، کاری که من قبلاً در انیمه ندیده بودم. در طول کل فیلم، آسورا باید با سه تأثیر قدرتمند بر شخصیت خود روبرو شود: راهبی که مبارزه آسورا را علیه طبیعت وحشی خود تحریک می کند. واکاسا، که عشقی را به او نشان میدهد که از زمانی که مادرش او را رها کرده است، نمیشناسد، و لردی که آسورا را شرور میکند و شانس او را برای پذیرفته شدن به عنوان یک انسان اشتباه میگیرد. هر سه نقش بسیار بزرگی با Asura دارند، اما شما با هیچ یک از این شخصیت ها ارتباط نخواهید داشت. من احساس می کنم که شما قرار نیست. شما یک فرد خارجی هستید که به داخل نگاه می کند. وظیفه شما این است که موقعیت را تجزیه و تحلیل کنید و امیدوارم به یک نتیجه معنادار برسید. بهعلاوه، درگیریهای زیادی به سمت بیننده میشود، من نمیدانم که چگونه کسی میتواند یکی از شخصیتها را دوست داشته باشد. یکی به خصوص، راهب، بسیار جالب است، اما او فقط زمانی وارد می شود که لازم باشد داستان را به جلو ببرد.
این داستان باعث می شود که بیننده را تشویق کند تا به این فکر کند که آیا اسورا ممکن است فقط پسر جوانی باشد که تلاش می کند زنده بماند. شاید او در حال حاضر انسان است؟ شاید مردم ذاتاً خوب هستند و می خواهند اینطور باشند، اگر محیطشان به آنها اجازه دهد؟ اما برای من فیلم بیشتر کاستی های ذات انسان بود. دستکاری، دروغ، نفرت، استانداردهای دوگانه و خودخواهی. موارد زیادی وجود دارد که من سؤال کردم، چرا واکاسا، کسی که به معنای واقعی کلمه به آسورا عشق ورزیدن میآموزد، برعکس را نشان میدهد؟ یا چرا ارباب نسبت به مردم گرسنه خود خودخواه باشد، اما به جای اینکه مردم به ارباب بدگویی کنند، به عاشورا می پردازند؟ حماقت های زیادی بر اساس رفتار انسان وجود داشت. دیدن مادر آسورا که او را به دلیل گرسنگی که ذهنش را به هم میپیچاند، رها میکند، به من نشان داد که چگونه محیط میتواند فرد را به انجام کارهایی سوق دهد که از نظر اخلاقی قابل قبول نیستند، برخلاف رفتاری که برخی از شخصیتها به طور هدفمند با آسورا و یکدیگر رفتار میکنند. وقتی تیتراژ شروع شد، بیشتر احساس ناامیدی از تصمیمات انسانی داشتم.
از نظر کیفیت کار و صدا در کل خوب بود. من از CGI بسیار شگفت زده شدم. معمولاً در انیمهها، بیمعنی یا بیمعنی است. این CGI بیشتر ترکیبی از سه بعدی و دوبعدی به نظر می رسید، بنابراین حرکت شخصیت کمی روان تر بود که تماشای آن را لذت بخش می کرد. دقت زیادی به حالات چهره آسورا شد. صحنه ای هست که آسورا باید بجنگد یا بمیرد و حالات چهره اش واقعاً به من کمک کرد تا در آن زمان با او همدردی کنم. جلوه های صوتی متناسب با موضوع بودند، آنها عجیب و غریب بودند. من فکر می کنم آنها می خواستند صداها هشدار دهنده باشد زیرا ماهیت فیلم شامل آدم خواری است. و بیایید صادق باشیم، آسورا وحشتناک به نظر می رسد! صداپیشگی ماساکو نوزاوا برای شخصیت Asura شگفت انگیز بود. او قطعاً برجسته ترین بازیگر در بین بازیگران بود. همه کار خوبی کردند، اما من از ماساکو نوزاوا بیشتر لذت بردم. در نهایت، موسیقی پس زمینه بسیار پر تعلیق بود. با وجود اینکه قرار است این یک فیلم فلسفی باشد، اما همچنان یک فیلم ترسناک/هیجان انگیز سبک وزن است. بنابراین بیس تکراری در یکی از صحنه های مبارزه من را بسیار تنش کرد.
قطعاً این فیلمی نیست که بتوانم به همه توصیه کنم. اگر از تهوع های فلسفی بسیار تاریک خوشتان می آید، این برای شما مناسب است. این یک انیمه دیدنی نیست، به خصوص که بلافاصله بحث طبیعت در مقابل پرورش را به سمت بیننده می اندازد. همچنین به نظر من فیلم خیلی سعی کرد تماشاگر را به فکر کردن در مورد آن بحث تشویق کند و در این کار چند بار با تأثیرات شخصیتی توپ را رها کرد. خوشبختانه CGI بسیار جالب بود و داستان به سرعت پیش رفت.