من در تمام عمرم طرفدار بزرگ بازی های نقش آفرینی ژاپنی بوده ام و حتی با وجود اینکه با بسیاری از تروپ هایی که با jrpg همراه می شوند آشنا هستم، وقتی انیمیشنی را می بینم که به من حال و هوای انجام یک بازی نقش آفرینی واقعی ژاپنی را می دهد. یک تمایل قوی که من از آن لذت خواهم برد. با این حال، انیمه yona of the dawn نه تنها به شما این حس را میدهد که به این ماجراجویی بزرگ میروید، بلکه داستانی واقعا قانعکننده را در این فرآیند با عمق زیادی روایت میکند، حتی اگر چند دام کوچک داشته باشد. Yona of the Dawn روی داستان پرنسس یونا تمرکز دارد که زندگی بسیار خراب و بدون استرسی را در پادشاهی کوکا داشته است. او دو دوست دوران کودکی به نامهای سو وون و هاک دارد که در طول زندگی او کمی هیجان میافزاید. پدرش، پادشاه پادشاهی کوکا، با تمرکز دقیق بر عدم خشونت حکومت می کند، زیرا او هرگز نمی خواهد دخترش همیشه با وحشت درگیری روبرو شود. متأسفانه در همان اپیزود اول، خیانت ناپسند دوست دوران کودکیاش، سو وون، پدر یونا را مرده میگذارد و به سو وون فرصت عالی برای صعود به تاج و تخت میدهد تا بتواند دیدگاه خود را برای متحد کردن پادشاهی نشان دهد. این عمل خیانت باعث می شود که زندگی تباه شده یونا به هم بخورد و به دلیل اینکه سو وون می خواهد به تاج و تخت صعود کند وجود او به عنوان مانعی عمل می کند که باید از بین برود تا نقشه سو وون به نتیجه برسد. با این حال، با تلاش هاک، دوست دیگر دوران کودکی یونا، او می تواند از قلعه فرار کند و باید با واقعیت های فوق العاده خشن دنیای واقعی دست و پنجه نرم کند و باید بزرگ شود تا از سو وون انتقام بگیرد و بگیرد. پادشاهی او بازگشت
در قسمت های اولیه ماجراجویی او بود که به او هدایت شد تا به دنبال یک اوراکل باشد که او را با دانشی که برای موفقیت پادشاهی کوکا لازم است هدایت کند. با دیدار او با اوراکل است که آنها در مورد افسانه آفرینش پادشاهی صحبت می کنند که داستانی است که توسط پدرش (شاه ایل) در زمانی که او یک دختر کوچک بود برای یونا گفته بود. اسطوره خلقت بر این تمرکز دارد که چگونه چهار اژدها قدرت خود را به 4 نفر اعطا کردند تا از تجسم انسانی اژدهای زرشکی که فردی با موهای قرمز زرشکی است محافظت کنند. اعتقاد بر این است که پرنسس یونا تجسم انسانی اژدهای زرشکی است، بنابراین او برای کمک به استخدام 4 جنگجوی اژدها با کمک هاک و نگهبان اوراکل (یون) تلاش می کند تا پادشاهی خود را از شر شر خلاص کند. . این طرح اصلی Yona of the Dawn است اما متاسفانه ۷ قسمت طول می کشد تا داستان اصلی این انیمه مشخص شود.
قوی ترین جنبه این انیمه قطعا داستان آن است، اما همچنین داستانی است که حول محور یک بانوی برجسته واقعا قوی است. یونا از همان ابتدا به عنوان یک شخصیت واقعاً آزاردهنده با رفتار فوقالعاده وحشیانه و خودخواهانهاش شروع میشود، اما شما بهعنوان یک بیننده مجبور نیستید این ویژگیها را برای مدت طولانی تحمل کنید، زیرا لحظهای که دنیای او زیر و رو میشود. ترور پدرش در همان اپیزود اول، او می داند که زندگی او به عنوان یک شاهزاده خانم پناه گرفته و خراب به پایان رسیده است و به سرعت رشد می کند تا خود را با محیط در حال تغییری که در آن قرار می دهد وفق دهد. من می گویم که شخصیت او بیش از اندازه کافی است. زمانی است که به درستی توسعه پیدا کنید و در پایان این انیمه شما در هر مرحله او را تشویق خواهید کرد. حتی با وجود اینکه او بیش از حد کافی محافظ دارد که به او در تمام جنبه های دشوار سفر کمک کند، یونا خودش نمی خواهد خود را ضعیف تصور کند و هر راهی را برای کمک به این هدف به بهترین شکل ممکن، صرف نظر از اینکه کمک کند، پیدا می کند. غریبه های بی شماری که او در این سفر با آنها روبرو می شود، برای تقویت روحیه همه همراهانش و حتی یادگیری نحوه دفاع از خود با تمرین با تیر و کمان و حتی نوعی سلاح تیغه دار. همانطور که داستان رشد می کند و تکامل می یابد، او نیز رشد می کند و دیدن آن یک منظره عالی است.
همچنین در بسیاری از همراهان یونا (هاک و یون) عمق بسیار زیادی وجود دارد. ما همچنین با حداقل 3 نفر از 4 جنگجوی اژدها زمان خوبی برای درک انگیزه ها، قدرت ها و گذشته آنها داریم. یونا همچنین زمان کافی برای ایجاد دوستی شخصی خوب با این سه جنگجوی اژدها دارد. متأسفانه آخرین جنگجوی اژدها (جنگجوی اژدهای زرد Jeno) تا آخرین قسمت این انیمه نمایش داده نمی شود، بنابراین ما اطلاعات کمی در مورد او خواهیم داشت. زمان زیادی در این انیمه با شخصیت شرور Soo-Won و همدستانش سپری نشده است، اما نگاهی اجمالی به او در کل این انیمه نشان می دهد که او شرور معمولی یک بعدی شما نیست و موارد متعددی دارد که در آن نقش بازی می کند. یک گرگ در لباس گوسفند، زیرا علیرغم اینکه پادشاهی را از طریق ابزارهای خائنانه اداره می کند، او به راحتی می تواند بین ساده لوح و ساده لوح بودن تا شرارت و دستکاری کردن جهش کند تا پادشاهی را بسازد که در نظر خودش می خواهد بسازد.
داستان در کل این انیمه فوقالعاده قوی است، اما از کمی جاهطلبی نیز رنج میبرد و به همین دلیل انیمه با مشکلات ریتم نیز مواجه میشود. واقعیت غم انگیز این است که داستان برای به تصویر کشیدن یک انیمه یک فصل خیلی بزرگ است و شما واقعاً نمی خواهید برای پیشبرد داستان، توسعه شخصیت را قربانی کنید زیرا این انیمه این لوکس بودن را دارد که شخصیت های قوی و قابل ربط در کل داستان داشته باشد. داستان. نتیجهگیری درستی برای طرح کلی قوس این انیمه وجود نخواهد داشت که مایه شرمساری لعنتی است، بنابراین اگر میخواهید ادامه داستان را ببینید باید مانگا را بخوانید که هنوز تمام نشده است. خیلی بد است که این انیمه بودجه لازم برای چندین فصل را نداشت، اما این چیزی است که اغلب در دنیای انیمه اتفاق می افتد، بنابراین شما فقط باید با آنچه می توانید به دست آورید شکرگزار باشید.
تا آنجا که من نگران هستم، یک شخصیت آزاردهنده در طول تجربه وجود ندارد و این به خودی خود یک موفقیت است. ما لایههای متعدد هر یک از شخصیتهای اصلی را در بیشتر قسمتها میبینیم و جنبههایی از گذشته آنها را میبینیم که شخصیتشان را مشخص میکند و از خود و از این سفری که هر یک از آنها دنبال میکنند چه انتظاری دارند. همانطور که یونا در سراسر پادشاهی سفر می کند، واقعاً می بیند که جهان واقعاً چقدر خشن است و در واقع رنج های زیادی در جهان در حال رخ دادن است که او نمی دانست در زمانی که یک شاهزاده خانم خراب و پناه گرفته بود در جریان است. وضعیت پادشاهی مانند یک بازی شطرنج پیچیده به نظر می رسد زیرا قبیله های عنصری مختلفی وجود دارند که هر کدام به تعادل فرضی پادشاهی کمک می کنند. این به سریال حس پختگی می دهد که آن را به یک ساعت فوق العاده آسان تبدیل می کند.
اکشن در انیمه به خوبی انجام شده است، اما نه تنها از نظر فرکانس بلکه با نحوه برخورد آن با خشونت نیز بسیار ناسازگار است. تصور میکنید برای انیمهای که نقشآفرینی بزرگ ژاپنی دارد، تقریباً در هر قسمت قطعات اکشن خواهید داشت، اما اینطور نیست. اکشن در طول انیمه بسیار کم اتفاق میافتد، اما زمانی که انجام میشود، فوقالعاده خوب انجام میشود. با این حال، من فکر میکنم بزرگترین مشکل این اکشن این است که با پیشرفت سفر، میزان خشونت به طور آسمانی کاهش مییابد. در 6 قسمت اول، مقدار زیادی مرگ در سراسر انیمه نمایش داده می شود. شخصیت Hak نشان داده میشود که سربازان را از بین میبرد و به آنها زخمهای مرگبار میدهد و انیمه از نشان دادن خونریزی هراسی ندارد، اما وقتی انیمه در حال اتمام است، میتوانید ببینید که خشونت به طرزی آسمانی کاهش یافته است. نبرد بزرگی در میان کشتیهای متعدد در برابر ارتشی از مزدوران رخ میدهد، اما خون زیادی در آن ریخته نمیشود. دشمنان یا ناک اوت می شوند یا ناتوان هستند و به نظر من به نوعی احساس می کنم که کل تجربه را ارزان می کند. این یا شما تصمیم می گیرید که خشن باشید یا تصمیم نمی گیرید که خشن باشید زیرا نمی توانید هر دو را داشته باشید. میدانم که انیمه میخواهد جدی گرفته شود، زیرا واقعاً داستان بسیار خوبی دارد و شخصیتپردازی بسیار خوبی دارد، اما اگر میخواهید انیمهتان بالغ شود، باید به آن پایبند باشید و آن را کاهش ندهید. که مرا به طنز در این انیمه می رساند. این انیمه چند لحظه طنز دارد، اما واقعاً نیازی به آن نیست و وقتی با چنین داستان پختهای سروکار دارد، کاملاً بیموقع به نظر میرسد. اعتراف می کنم که همدم حیوانی سینها، آئو، که یک سنجاب است، چند بار در طول این ماجراجویی من را به خنده انداخت.
موسیقی در سراسر انیمه در بهترین حالت متوسط است. در صحنههایی که به نمایش گذاشته میشود، کارآمد و مؤثر است. تمهای آغازین و پایانی عمدتاً عمومیت دارند، اما اعتراف میکنم که تم آغازین دوم کمی هیجانانگیز است و من از آن بسیار لذت بردهام. این انیمیشن برای ارائه انیمه در اواسط سال 2010 بسیار عمومی است اما قطعاً به ضرر آن نیست. هیچ چیز در مورد انیمیشن ارزان یا استفاده مجدد به نظر نمی رسد و من هیچ شکایتی در مورد کیفیت انیمیشن در کل تجربه ندارم.
به طور کلی، Yona of the Dawn یک تجربه عالی است که بیشترین قدرت خود را از توسعه دقیق و دقیق شخصیت می گیرد و با اتلاف وقت هیچ وقت با ساختن شخصیت اصلی به کسی که از همان ابتدا او را تشویق کند، می گیرد. ممکن است این انیمه پر اکشن ترین نباشد، اما یک داستان آسان برای دنبال کردن می تواند درد چند تناقض ناهموار این انیمه را کم کند. خیلی بد است که نتوانستند داستان کلی را در قالب انیمه تمام کنند. با این حال، در دنیای انیمه همیشه نمی توانید به آنچه می خواهید برسید، بنابراین حداقل از قسمت ابتدایی سواری لذت ببرید.