این دونگوآ اقتباسی از یک رمان است. رمان اصلی وحشت بی نهایت (یا Wu Xian Kong Bu) نام دارد، در حالی که این اقتباس جهان بی نهایت (ترجمه مستقیم عنوان چینی) نام دارد. وحشت بی نهایت اولین کتاب در جهان "بی نهایت/بی محدودیت" است. من ابتدای این رمان را خوانده ام، بنابراین این دونگوا را هم به عنوان یک اثر مستقل و هم به عنوان یک اقتباس بررسی می کنم. خلاصه داستان: MC ما، ژنگ ژا، یک جوان 24 ساله افسرده است که هنوز با مرگ دوست دخترش سال ها پیش دست و پنجه نرم می کند. اکنون، او یک کارمند سطح پایین است که توسط مدیرش مورد سوء استفاده قرار می گیرد، بنابراین هنگامی که به نقطه شکست رسید (پس از اجبار به کار اضافی)، روی پیوندی کلیک می کند و از او می پرسد که آیا می خواهد معنای زندگی را بداند. با کلیک بر روی بله، او در دنیایی ناشناخته که توسط غریبه ها احاطه شده است از خواب بیدار می شود و به او گفته می شود که در یک بازی مانند دنیا پرتاب شده است و باید برای زنده ماندن تلاش کند و همه توسط یک "خدا" کارگردانی شده است.
محیط این دانگوا منحصر به فرد است: عناصر بازی را با isekai ترکیب می کند. MC از دنیای مدرن ما است، اما برای زنده ماندن به جهان های مختلف پرتاب می شود، برای هر هدف/جهان زنده مانده امتیاز کسب می کند و به آرامی خود را تقویت می کند تا قدرتمندتر شود. سرعت این دانگوا نیز خوب است، و مقدمه اصلی را در نیمه اول قسمت اول توضیح می دهد. چرخهای است و عناصر ترسناک و اکشن را به خوبی با هم ترکیب میکند، سپس در زمانهای پایین، نمایش و طرحسازی را ارائه میدهد. این فصل 2 جهان از رمان را با بازگشتی کوتاه به دنیای "واقعی" پوشش می دهد. با این وجود مشکلاتی در طرح وجود دارد، زیرا برای جلوگیری از مشکلات احتمالی کپی رایت باید تغییراتی در آن ایجاد می شد که باعث ایجاد مشکلاتی شد (در قسمت اقتباس بیشتر توضیح داده شد). به طور کلی، طرح کاملاً جذاب و لذت بخش است و به خوبی بین اکشن و ساختن طرح تعادل برقرار می کند.
شخصیت ها و شخصیت آنها نسبتاً متنوع هستند (حتی علوفه) که همه چیز را جالب می کند. همه آنها افرادی نسبتاً عادی از دنیای مدرن هستند و اعمال و رفتار آنها را باورپذیر می کنند. MC، در حالی که در ابتدا گیج شده بود، یک رئالیست است و به سرعت با موقعیتی که در آن قرار دارد سازگار می شود. تنها ناراحتی من رابطه عاشقانه اجباری بین Lan (سر قرمز) و MC است. بیش از حد آشکار بود و احساس می شد اجباری بود، به جای اینکه به آرامی از طریق سختی های مشترک توسعه یابد. این دختر با چاقوی انگشت کمی حفره داستان است، زیرا قرار بود همه بازماندگان پس از ماموریت به "Hub" منتقل شوند، اما او گم می شود تا در پایان فصل در جهان سوم ظاهر شود. در غیر این صورت شروع بدی نیست.
دو بحث فلسفی جالب نیز در این فصل وجود دارد که هر دوی آنها ما را وادار می کند تا در مورد پاسخ واقعی هر یک از این سؤالات فکر کنیم. یکی بحثی است که بین دو شخصیت آغاز شده است که هر طرف موضوع را برجسته می کند، در حالی که دیگری بحثی کاملاً معنوی است که در آن اعمال شخصیت ها باعث می شود در مورد آن فکر کنید. بحث های بسیار جالبی است
این فصل دونگوآ از همان ابتدای رمان ترسناک بی نهایت اقتباس می شود، طرح آن بسیار جذاب است و شخصیت ها هم دوست داشتنی و هم قابل باور هستند. در حالی که طرح داستان مشکلاتی دارد، اما خود را به خوبی پیش میبرد و هم اکشن، هم پلاتسازی و هم ترسناک را به خوبی نمایش میدهد. این یک ساعت بسیار لذت بخش برای هر عاشق فانتزی علمی تخیلی است.
بررسی اقتباس (حاوی اسپویل های رمان):
شرح داستان ارجاع به رمان: MC و دیگران از دنیای "واقعی" به دنیاهای مختلفی که توسط یک "خدا" تولید شده اند، تلهپورت می شوند و باید زنده بمانند و اهداف را تکمیل کنند تا "پیشرفت" به دنیای بعدی. دنیایی که آنها به آنها از راه دور منتقل می شوند، فیلم های ترسناک هستند. جهان اول قرار است اولین فیلم Resident Evil باشد و جهان دوم یکی از فیلم های Alien. این نقطه حذف شد و توطئهها دارای برخی ویرایشها بودند که احتمالاً از هرگونه مشکل احتمالی حق نسخهبرداری جلوگیری میکرد. این البته باعث ایجاد مشکلاتی در طرح شد، اما در کل، تغییرات زیاد روی دونگهوا تأثیر نمیگذارد.
تغییرات جزئی طرح در جزئیات: آنها جنبه "کشف" جهان و هدف خدا را تغییر دادند. بیشتر طرحهای داستانی پیرامون هدف خدا و سیستم خدا (رستگاری نقطه) همگی به صورت دهان به دهان در رمان به دست میآیند و اساساً مورد بررسی/استنباط دانش قرار میگیرند و سپس بین «بازیکنان» منتقل میشوند. اینجا در donghua (احتمالاً به منظور کوتاه کردن زمان اجرا)، آنها نمایش شخصیت ها را داشتند و واقعاً "تحقیق" را که شخصیت ها در مورد سیستم و "خدا" انجام می دادند، کاهش دادند. زمان نیز فشرده شده است، مانند بازگشت به "زمین واقعی" در اصل چیزی بود که می شد با امتیاز معامله کرد، و بنابراین او برای 14 روز بازگشت، که شکار/ردیابی او را واقعی تر کرد.
وقتی صحبت از شخصیت ها به میان می آید، حال و هوای عاشقانه بین MC و Lan (مو قرمز) کمی زود و اجباری است. آنها در ابتدا با همکاری یکدیگر برای زنده ماندن در جهانهای بیشتر به هم نزدیکتر شدند، اما در دونگهوا، در اوایل جهان اول شروع به «هیتآف» کردند، که کمی اجبار به نظر میرسد. دوست دختر MC نیز به جای اینکه MC فعالانه او را ایجاد کند، توسط سیستم "داده" شد. و دختر چاقوی انگشتی در جهان اول (با وجود اولین حضور در جهان سوم) تقریباً صرفاً برای خدمات طرفداران اضافه شد.
به طور کلی، به عنوان یک اقتباس، این donghua بسیار نزدیک است. تغییرات نسبتا جزئی با اکثر تغییرات عمده به دلیل مشکلات احتمالی حق چاپ وجود دارد.
امتیاز انطباق (چقدر به منبع وفادار است): 7/10