من می خواهم روشن کنم که من از طرفداران Railgun هستم. من Railgun را دوست دارم. Railgun S & T به ویژه نمایش های فوق العاده ای هستند. این موضوع باعث میشود که این که چگونه یک نمایش اسپینآف مانند Railgun صدها برابر بهتر از منبع اصلی، که Index است، گیجکنندهتر است. در اینجا پاسخ کوتاه TLDR است: این فصل از Index بد است. اما بسیاری از مشکلات این سریال در واقع همان مشکلات فصل 1 و 2 ایندکس است. گوشههای زیادی در انیمیشن بریده شده است (برخلاف Railgun)، کارگردانی وحشتناک است (برخلاف Railgun)، نوشتن تنبل و مزخرف است (برخلاف Railgun)، دیالوگهای پرکننده قابل توجهی وجود دارد که در آن شخصیتها خودشان را تکرار میکنند یا یک دسته به دست فریاد میزنند. در طول زمان، شخصیتها توسعه نیافتهاند و عمدتاً به صورت نمادین هستند، اتفاقات زیادی میافتد و با این حال بیشتر فقط پرکننده است و هیچ هدفی به جز افزایش تعداد شخصیتهای بازیگران ندارد. دلیل اینکه مردم بیشتر از بقیه در مورد این فصل سروصدا می کنند این است که علاوه بر بد بودن (که ظاهراً مشخص است)، استودیو این بار منبع اصلی را نیز از بین برد، تا جایی که "Battle Royale Arc" «- که من جمعآوری میکنم در کتابها به خوبی مورد توجه قرار گرفته است- به یک آشفتگی درهمآلود غیرقابل کشف تبدیل شده است.
در غیر این صورت، سریال دارای بخشهایی است که نسبت به فصلهای گذشته بهتر هستند و بخشهایی که بهطور قابل توجهی بدتر هستند. اگر فصل های قبلی فهرست جادویی را دوست داشتید و کتاب ها را نخوانده اید، احتمالاً این نمایش را دوست خواهید داشت. به نظر من دوست داشتن ایده این نمایش خوب است. اما اگر فکر می کنید که واقعاً به طور یکپارچه خوب است، ممکن است توصیه کنم که چیزی شبیه به Railgun S & T را تماشا کنید (اگر قبلاً این کار را نکرده اید) تا درک بهتری نسبت به آنچه که این ژانر می تواند ارائه دهد در تمام سیلندرها داشته باشید.
اکنون برای برخی از HOT TAKS:
- شاخص نباید در نمایش باشد. او یک شخصیت نیست، او دوست داشتنی نیست، او هیچ کاری نمی کند، او کاملاً بی معنی است. او همان چیزی است که نمایش از آن نام گرفته است، با این حال می توانید او را از طرح حذف کنید و تقریباً هیچ چیز تغییر نمی کند. و نویسنده هیچ تلاشی برای اصلاح این موضوع نمی کند. او شخصیت "من گرسنه هستم" و "وقتی عصبانی هستم تو را گاز می گیرم (به دلیل اینکه متوجه شو، من گرسنه هستم)" است. این یک مورد شوخی بود که هرگز خنده دار نبود و هرگز خنده دار نخواهد بود. تصادفی "دختر حوله ای" Itsuwa فقط شخصیت برتر است و احتمالاً همان چیزی است که Index باید از ابتدا می بود. زمانی که با Itsuwa می گذرانیم یکی از نقاط درخشان این فصل است، حتی اگر نسبتاً بی معنی است و احتمالاً او در آینده دوباره به سمت یک کمئو تنزل خواهد یافت. تصور کنید که Itsuwa را خارج از فیلمنامه این فصل بنویسیم و در عوض تمام مراحل رشد شخصیت و لحظات شخصیت او را به خود Index بدهیم. بسیاری از مشکلات نمایش را برطرف میکند و ایندکس را انسانیتر میکند، اما نویسنده اهمیتی نمیدهد، چرا به او اهمیت میدهد؟ او بیش از حد مشغول اضافه کردن زندان وسطی شاخدار شماره 55 به عنوان یک فیلم کوتاه بیهوده است، او نمی تواند آن را فدای کار روی شخصیت های واقعی خود کند.
- میساکا میکوتو نباید در برنامه حضور داشته باشد. او یک شخصیت نیست، او دوست داشتنی نیست، او هیچ کاری نمی کند، او کاملاً بی معنی است. او دختر شماره 2 و وایفو شماره 1 در نمایش است، آنقدر محبوب است که عنوان اسپین آف خود را به دست آورد، با این حال او در Index کاملاً کنار گذاشته شده است و فقط برای Touma (MC) به یک شخصیت بی فکر تبدیل شده است. آن را با میساکا در Railgun مقایسه کنید، که واقعاً شخصیتی شگفتانگیز، قهرمانی ظریف و قابل ربط با قدرت فوقالعاده جالب و همهکاره است، و شخصیتی معنادار و روابط صمیمانهای با افراد اطرافش دارد. در این نمایش کاملا تلف شده است.
- توما یک احمق است. در Railgun، همه چیز متفاوت است: او به عنوان یک مرد معمولی و خوب معذرت خواه ظاهر می شود که سعی می کند کار درست را انجام دهد در حالی که در طول زندگی غوغا می کند، و به اندازه کافی گرم و مفید است که توجه میساکا را به خود جلب کند، اما او موفق می شود او را متحیر کند. و خجالت زده، منجر به واکنش بیش از حد او و کمی تسوندره شد. این یک پویایی محکم است. متأسفانه، اگر Index را تماشا کنید، این متن مجدداً متن شده است: تنها دلیلی که او به این برداشت دوستداشتنی دست مییابد این است که ما نمیتوانیم مونولوگ درونی خودپسندانه او را بشنویم، که پس از قرار گرفتن در معرض آن، به سرعت باعث میشود که او به عنوان یک موجود شناخته شود. کمی تحمل ناپذیر او بهعنوان یک قهرمان داستان بهطور دردناکی عمومی است، و تمام وقت خود را با استفاده از منطق بسیار ابتدایی برای از بین بردن جهانبینیهای خندهدار مزخرف (درج شرور هفته) صرف میکند. نویسنده یک نی نی راه می اندازد و سپس توما را با یک مشت به آن می زند. هر سناریویی که توما با آن درگیر میشود، او را مجبور میکند که یک سخنرانی خودپسندانه داشته باشد، که معمولاً فقط عقل سلیم است که همه حاضران از قبل به تحلیل جهانبینی خندهدار احمقانه شرور فکر میکردند، که با همان ضربه استاندارد سهام به جامعه حل میشود. صورت. و بارها و بارها و بارها و بارها اتفاق می افتد. به عنوان یک فرمول، در طول فصل 1 کهنه بود، در فصل 2 کهنه بود، و در حال حاضر در فصل 3 کهنهتر شده است. حدس میزنم آنها فکر میکردند که این شبیه یک تهوع است، به این دلیل که به مرور زمان خندهدارتر میشود. چقدر مسخره است یا شاید آنها فقط به جمعیت طلسم خشونت خانگی متوسل می شوند و به صورت خانم ها مشت می زنند.
- هامازورا نباید در سریال حضور داشته باشد، با این حال او در این فصل به عنوان نقش اصلی ارتقا یافته است. او اساسا فقط توما است، اما با گذشته جنایتکارانه و بدون قدرت. این امر مسلماً او را از جهات کوچک جالبتر از توما میکند، زیرا او یک مرد معمولی است به این معنی که باید باهوشتر از مشت زدن به مشکلاتش باشد. اما موضوع این است که او به اندازه کافی متفاوت نیست که چیز خودش باشد، و شما می توانید او را به طور کامل از طرح حذف کنید و هیچ چیز در مورد آن واقعاً تغییر نخواهد کرد، او فقط محتوای پرکننده متوسط خودش را انجام می دهد. او همچنین همیشه کم جذاب ترین فرد در ITEM بود، بنابراین تمرکز بر او به جای دخترانی که مردم دوست داشتند، خوب نیست. ITEM شخصیت هایی هستند که بیش از همه تحت تأثیر قصابی قوس Battle Royale قرار گرفته اند و تماشای آنها در نتیجه آن پس از پایان قوس بسیار دردناک است.
- آخرین سفارش کم انجام شده است. در فصلهای گذشته این یک نکته برجسته واقعی بود که پس از آسیب مغزی Accelerator، او به شبکه MISAKA متصل میشود تا بتواند واضحتر فکر کند و از آنها برای انجام محاسبات پیچیدهای که برای استفاده از قدرتهایش نیاز دارد استفاده کند. همچنین قرار بود یک نرف باشد که محدودیت های جالبی برای او ایجاد کند. متأسفانه، در نمایش شتاب دهنده و همچنین در این فصل، آنها این محدودیت ها را به طور کامل نادیده می گیرند و او اساساً مثل همیشه قوی است. که لنگ است. اگر Last Order (به عنوان برج کنترل شبکه MISAKA) بتواند در استفاده از قدرت هایش به او کمک کند فعال تر باشد. حتی اگر فقط وقتی او در حال انجام یک شاهکار فوقالعاده است، مجبور است خیلی سخت تمرکز کند. او همچنین به لحظات بیشتری برای مشارکت واقعی در طرح نیاز دارد، او اساساً فقط یک حباب ناز کوچک است که به طور مبهم در اطراف Accelerator در نزدیکی آن شناور است. او و شتاب دهنده دو شخصیت دیگر هستند که به شدت تحت تأثیر قصابی بتل رویال قرار گرفته اند، که عمیقاً ناامید کننده است، زیرا آنها لحظات کمی با هم دارند.
- جادو نباید یک راز باشد. اگر جنگ سردی بین نیروهای سحر و جادو و نیروهای علم وجود داشته باشد (به علاوه راسوهای انگلیسی که با علم در مقابل جادو طرف میشوند، اگرچه خودشان یک جناح جادویی هستند، اگرچه انصافاً این کاملاً برای زندگی واقعی C از E است. و من اجازه دارم این را بگویم چون انگلیسی هستم) سپس همه در جهان بدانند که مخاطرات چیست، حتی اگر دامنه کامل آنچه را که در حال رخ دادن است یا هیچ یک از آنها چگونه کار می کند ندانند. این مضحک است که شتابدهنده قبل از این چندین بار با کاربران جادویی به طور عمیق تعامل داشته باشد و سپس در فصل 3 یک نقطه داستانی ایجاد کند که او هیچ تصوری از اینکه جادو حتی هنوز وجود دارد ندارد. این یک پیشنهاد مسخره است.
- اخلاق در فصل 3 کاملا دیوانه کننده است. در حالی که تشنج دارد، از کنترل مواد مخدر خارج است. این تنها راهی است که می توانم آن را توصیف کنم. موارد متعددی که در آن شخصیتها به قتل افراد و/یا تلاش برای قتل تعداد بیشماری افراد بیگناه میپردازند و در عین حال بدون قید و شرط بخشیده میشوند. شخصیت ها می توانند مردم را شکنجه کنند و این فقط متورم می شود. اما دروغ گفتن برای محافظت از احساسات کسی؟ لعنتی، مرد، این فقط نابخشودنی است، چگونه با خودت زندگی می کنی؟ صبر کن، من فقط باید جانم را فدا کنم تا این قاتل جمعی را در اینجا نجات دهم، شاید این به جبران دروغ من کمک کند. کاملا دلخراش
- نوجوانان شاخ هستند. اگر نوجوانان در درون شخصیت باشد و در داستان منطقی باشد، اشکالی ندارد که نوجوانان را کمی شیدا نشان دهیم، زیرا بله، چه خوب و چه بد، در زندگی واقعی صادق است. درست نیست که نوجوانان 13 ساله به طور تصادفی و بدون هیچ دلیلی درون شخصیتی برای تماشاگران استریپ تیز اجرا کنند، فقط به این دلیل که نمایش در سطح متا میخواهد بگوید: «و این برای همه شما پدوفیلهای زیبای شیرین است. اون بیرون!" من دوست ندارم نمایش دائماً با من مانند یک پدو رفتار کند، این کار زشت است. در حال حاضر، این همیشه یک مشکل با Index/Railgun بوده است، همیشه به طرز ناخوشایندی نزدیک آن خط راه میرفته و حتی قبلاً گاهی اوقات از آن عبور میکرده است، اما فصل 3 Index چندین بار از روی خط راه میرود. نویسنده، شما می توانید "Fanservice" را بدون اینکه آن را واقعاً وحشتناک کنید (و کاملاً تنبل در راه اندازی) قرار دهید. لطفا دست بردارید
- در مورد این آخری مبهم خواهم گفت، اگرچه شاید اگر هنوز نمایش را ندیده اید، آن را نخوانید: شخصیت ها باید گهگاهی بمیرند. بدون چشم انداز مرگ (یا حداقل عواقب شدید)، هیچ خطری وجود ندارد و اگر خطری وجود نداشته باشد، مخاطب سرمایه گذاری روی آنچه در حال وقوع است ندارد. البته همیشه مقداری مرگ در نمایش وجود داشته است. اما اصلاً از آن به خوبی استفاده نمی شود. تا جایی که مردم از موقعیت هایی که به طور منطقی باید 100% مرده باشند، زنده می مانند. این به اعتبار نمایش لطمه می زند و این فصل به ویژه در این مورد مقصر است. اگرچه همانطور که در بالا ذکر شد، در عوض به شما می گوید که "شما آدم بدی هستید که فکر می کنید برخی از آنها احتمالاً باید بمیرند" در حالی که این کار را می کند. و هنگامی که مرگ وجود دارد، به طور باورنکردنی خودسرانه است و بدون هیچ توضیح یا هیاهوی کافی انجام می شود. مثل این است: "مردم ممکن است آن شخصیت را دوست داشته باشند. آنها باحال بودند. با این حال شما این کار را با آنها انجام دادید و ادامه دادید. همچنین به همه آن شخصیت های ترسناک دیگر اجازه دادید در موقعیت های مضحک جان سالم به در ببرند، یا عمداً از آنها در امان بمانید، زمانی که مردم آنها را چندان دوست ندارند، چه تصمیم خلاقانه عجیبی بود.
من صمیمانه امیدوارم این نمایش بهتر شود. سه فصل و یک فیلم، و هنوز این کار انجام نشده است. اما همانطور که یکی از منتقدان دیگر می گوید، من برای زندگی عزیزم می چسبم، حتی اگر به نظر می رسد امیدی وجود ندارد. اگر تا این حد وارد ایندکس شدهاید، یا مثل من هستید (در این صورت، کاری که ما انجام میدهیم مشکوک است، اما حدس میزنم قوی بمانید)، یا به نحوی میتوانید مشکلات آن را پشت سر بگذارید، در این صورت، هنوز ممکن است کمی از آن لذت ببرید (و من فکر می کنم سخاوتمندانه باشم، امیدوارم که انجام دهید).