این نمایش به همان اندازه ناامید کننده است که اسکات پیلگریم برمی خیزد. من حتی انتظار زیادی نداشتم. فقط یک نمایش با اکشن خوب، غرغر و لگد زدن ترمیناتور. من فقط نصف یکی از آنها را گرفتم. این اکشن از یک قبرستان در یک شهر ارواح بیجانتر است، و گور بسیار ضعیف است. انیمیشن به خودی خود حتی بد نیست، اما فقط متوسط است. هیچ صحنه ای وجود ندارد که بتوانم به خاطر بیاورم که از انیمیشن در نهایت پتانسیل خود استفاده کند. من به طور جدی انتظار خشونت ادگرونرها را داشتم، اما این مزخرف اساساً برای کودکان نوپا ترمیناتور است. و صحبت از ترمیناتور، چه اتفاقی افتاده است؟
سوگند می خورم که نحوه نمایش ترمیناتور در این نمایش بیش از یک جفت تالارهای کوچک به جلو و عقب می پرد و قدرت و رفلکس های غیرانسانی را نشان می دهد (همانطور که ترمیناتور باید) اما پس از آن نمی تواند زنی را که بی حرکت ایستاده است، کنده کند. همچنین توسط زن گفته شده مانند یک زن به اطراف هل داده می شود. ترمیناتور دیگر در این نمایش یک تهدید نیست و برای انیمه ای به نام Terminator Zero این یک چیز مطلق است. بنابراین ترمیناتور در انیمه ترمیناتور مزخرف است. بعد چی؟
خوب، برای یک نقد کوچکتر، سطح فناوری نشان داده شده در محیط انیمه به طرز مضحکی جلوتر از زمان خود است، حتی برای فرنچایز ترمیناتور. می دانم که ژاپن است، اما نمایش بیشتر در سال 1997 اتفاق می افتد و ربات ها به همه جا نزدیک هستند. حتی Asimo توسعه را در اوایل دهه 2000 به پایان رساند. میدانم که واقعاً نقد کوچک و احمقانهای است، اما نمیتوانم آن را از ذهنم بیرون کنم. به موازات این، نمایش سعی می کند نژادپرستی روباتی را به روشی واقعا آشکار راه اندازی کند. میتوانم با اطمینان بگویم که مردم میدانند نژادپرستی بد است، بنابراین احساس میکردم مثل یک کودک درباره تبعیض به من سخنرانی میکنند.
همچنین، قهرمان داستان باید یک رکورد جهانی برای شخصیت به ثبت رسانده باشد تا باعث شود من سریعتر از آنها خوشم نیاید، و او بیشتر وقت خود را در داخل یک اتاق سربرو با هوش مصنوعی میگذراند. جانشین سارا کانر/کایل ریس واقعاً مانند هرکدام از آنها ظرافت ندارد و در نهایت نسبت به ترمیناتور واقعی احساس رباتیکی بیشتری دارد. او فقط هیچ خصیصه ای ندارد که باعث شود من بخواهم او را ریشه یابی کنم یا حتی از او متنفر باشم. او فقط یک کاراکتر هیچ همبرگر است. همه کاراکترهای دیگر دو بعدی تر از تکه های کاغذ هستند. کاغذهایی که تمام هوش یک آمیب را می سازند.
اما به نظر من، بزرگترین تخلف این نمایش، تغییر مجدد خاصی است که به سریال کردند. بحث شده است که وقتی شخصی به گذشته برمیگردد، خط زمانی جدیدی تولید میکند که در آن خط زمانی اصلی هیچ رویدادی مطابق با گذشته تغییر یافته را تجربه نخواهد کرد. بنابراین اساساً وقتی سارا و جان هر شانسی برای ایجاد ترمیناتور از بین بردند. که دقیقاً آینده را تغییر نداد، فقط یک جدول زمانی جدید با آینده ای بهتر برای خود ایجاد کردند. من از این رتکن متنفرم یکی از انگیزه های اصلی فرنچایز ترمیناتور تغییر به گذشته برای تغییر آینده است. جهنم، آنها به معنای واقعی کلمه در نمایش به آن اشاره می کنند. مسلماً، نارضایتی من از این موضوع صرفاً عقیدهای و احتمالاً جانبدارانه است، اما در نهایت به نظر میرسد که اقدامات گذشته اهمیت خاصی ندارند و به نوعی اسطورهها و مفهوم اصلی فرنچایز ترمیناتور را برای من تغییر میدهند.
آره، طرح خوب و تا حدودی جالب است، اما شخصیت ها مزخرف هستند و ترمیناتور ترسناک نیست. این تنها چیزی است که می توانم در مورد این نمایش بگویم. لطفا، فقط پلوتو را تماشا کنید: همه این جنبه های مزخرف را می گیرد و همه آنها را تقریباً کامل می کند.