سالها پیش وقتی حدود 8 سال داشتم تماشا کردم، حالا با 25 سالگی فقط به این دلیل که میخواستم چیزی مرتبط با پوکمون ببینم و این فیلم یکی از چیزهایی بود که به ذهنم خطور کرد دوباره تماشا کردم. حالا پوکمون سریالی است که از نظر پیچیدگی استدلال یا شخصیتهایشان به چشم نمیآید، تقریباً همه آن را میشناسند یا حداقل تعدادی از سریالها یا یکی از بیش از 20 فیلمی که تا به امروز وجود دارد را دیدهاند، من مرور میکنم. حرکتی مبتنی بر ژانر و مخاطبی که هدف آن فرنچایز کلی پوکمون بود و آن را در lv سری های دیگر قرار نداد که نه تنها برای ژانر بلکه هدف کلی آن کاری برای انجام دادن ندارند.
طرح فیلم بسیار ساده است و مطمئناً ممکن است در مقایسه با mewtwo یا lugia حماسی ترین نباشد، اما من فکر می کنم یکی از قسمت های خوب فیلم بود که قبل از شروع آن بارها و بارها همان فرمول را از بین می برد. باز هم، حتی بیشتر زمانی که این یکی به نوعی تازهسازی میکرد که چگونه میخواستند داستان را سادهتر بدون چراغهای چشمک زن و چیزهای فانتزی زیاد جلوه دهند (اگر میدانید منظورم چیست). من از این واقعیت خوشم آمد که در این مورد شخصیتها با قهرمان ما رابطه دارند، اگرچه واقعا شرم آور بود که بیشتر از یک اشاره صرف اینجا و آنجا به کاوش نرفت، مدت زمان واقعاً مشکلی نبود، اما فکر میکنم به نوعی تمرکز بر کلاسیک تلف شد. سرعتی که ما در این فیلم به آن عادت کردهایم میتواند بیشتر در ناشناخته بودن، داستان snowdown mii و مادرش (که فقط در چند دقیقه آخر بدون هیچ توضیحی ظاهر میشود) خوب باشد یا نگاهی اجمالی به این رابطه بین خاکستر و mii به جای دو تنها عکسی که میتوانیم ببینیم، نمای کمی بزرگتر از گرینفیلد و محیط اطرافشان را نشان میدهند.
من فکر می کنم که بسیاری از فیلم های پوکمون حتی thourgh بسیار ساده هستند و پیام واضحی دارند، من اغلب (متاسفانه) متوجه می شوم که بعضی اوقات ایده های جالبی ارائه می دهند اما فقط به طور سطحی آن را لمس می کنند و من را عصبانی می کنند. کودکان باید چنین فرمولی داشته باشند و در بشقاب نقرهای برای گفتن داستان و شخصیتها سرو شوند، حتی در آن صورت میتوانم آن لمسهای کوچک را هر از چندگاهی درک کنم که به آن مقداری ادویه و علاقه اضافه میکند، اگرچه هرگز واقعاً تا آخر انجام نمیشود و در نهایت مانند صرفاً پتانسیلهای هدر رفته، فیلمهایی مانند فیلم مشهور (سفر در زمان)، دئوکسی (خود پوکمون و همچنین شهری که همه چیز در آن اتفاق میافتد، علاقه زیادی به جستجو دارد) یا لوکاریو (با جنگ بین پادشاهی که اساساً هدر رفت) و بسیاری دیگر.
یکی از چیزهایی که در این فیلم به نظر من زیباست پس زمینه است و منظورم مسحور کننده است، مانند بسیاری از انیمه های آغازین سال 2000، انیمیشن به طور کلی خیلی بهتر به نظر می رسید (حداقل به نظر من) این باعث می شود من عاشق همه چیز شوم. تمیز، ترد و با رنگ های بسیار زنده بود.
از سرگیری
همانطور که در بالا ذکر کردم، این فیلم از معدود فیلم هایی است که در طرح کلی پوکمون بسیار خوب بود، مشکلات خود را دارد (مانند هر فیلم پوکمون منفرد) اما هنوز فکر می کنم می توانم از خیلی چیزها قدردانی کنم. اگر پوکمون را دوست دارید یا حداقل علاقه ای به تماشای چیزهای مرتبط دارید، می توانم آن را توصیه کنم، فقط انتظار هیچ چیز دیوانه کننده ای در مورد داستان یا شخصیت ها نداشته باشید، من دوست دارم جزئیات کوچکی را که در فیلم ها به تصویر کشیده می شود (نه تنها در مورد پوکمون، بلکه). انیمه های دیگران نیز) و به تنظیمات و ایده های کوچکی که پیشنهاد می شوند توجه کنید (اما هرگز واقعاً مورد سوء استفاده قرار نمی گیرند هه).
من به آن 8 بر اساس فیلم های دیگر می دهم که می توانم از پوکمون ببینم، این یکی حداقل شایسته یک بار دیدن است و ببینید که آیا آن را دوست دارید یا خیر.