Muv-Luv Alternative Total Eclipse یک انیمه مکانیکی است که به چیزی بیش از یک طرح ساده، نبرد-پیروی-نبرد-به دنبال-نبرد می پردازد. این بر روی نسخه موازی (یا بهتر است بگویم «جایگزین») از زمین تمرکز می کند، جایی که بیگانگان به آن حمله کرده اند و بشریت با آنها در حال جنگ است. از آنجایی که موجودات فضایی (معروف به بتا) بسیار بزرگ و هولناک هستند، انسان ها از مکانیزم غول پیکری به نام جنگنده های سطحی تاکتیکی (TSF) برای مبارزه با آنها استفاده می کنند. خیلی بعد متوجه شدم که این فرنچایزی بود که الهام بخش Attack on Titan بود، و در دو قسمت اول Total Eclipse، میتوانیم متوجه شویم که تا چه حد. مبارزه با بتا یک تجربه وحشت محض است -- یک لحظه، خلبانان توانا به نظر می رسند و TSF های آنها ابزاری برای تسطیح زمین بازی است، اما در لحظه بعد، آن خلبانان به طرز وحشیانه ای اعزام می شوند و حتی با وجود اینکه چقدر خوب جنگیده اند، بلعیده می شوند. این خیلی تفاوتی با نحوه از بین بردن تایتان توسط سپاه بررسی ندارد، اما بلافاصله بعد از آن ربوده شده و خورده می شود. حتی تقویتکنندههای جت TSF از نظر قرارگیری و ظاهر تجهیزات مانور عمودی یکسان هستند و به کاربران خود اجازه میدهند تا به سرعت در میدان جنگ به روشی مشابه حرکت کنند. من با دیدن این انیمه طرفدار پر و پا قرص شخصیت ها و جهان سازی این سریال شدم.
چیزی که بسیاری از مردم در مورد دو قسمت اول آزاردهنده میدانند این است که جنگ وحشتناک و ناامیدکننده توسط قسمت 3 با رد زمانی و پرش مکان کنار زده میشود. نه تنها این، بلکه شخصیت اصلی از خلبان ژاپنی یوی تاکامورا، به یک خلبان نیمه ژاپنی و آمریکایی به نام یوویا بریج تغییر می کند. این تغییر در تمرکز و جهت اغلب بسیاری از افرادی را که انتظار داشتند داستان به شکلی که ظاهراً ارائه شده است را شوکه کند، اما Total Eclipse داستانی است که از شما میخواهد عقب بنشینید، مشاهده کنید و مدام تجربه خود را دوباره ارزیابی کنید. . چرا که در سراسر این موضوع صرفاً یک لحن و یک موضوع داستانی نیست.
در قسمت 3، ما رویدادهایی را که در پایگاه یوکان اتفاق میافتد، دنبال میکنیم، که یک پایگاه سازمان ملل است که در آن TSFها قبل از استقرار در خط مقدم، توسعه و آزمایش میشوند. همانطور که قبلاً از لذت بردن از آن اشاره کردم، این پسزمینه واقعاً به شکلگیری جهانسازی و روشن کردن وضعیت جهان کمک میکند. متوجه شدم که Total Eclipse یک اسپین آف بود (از این رو عنوان طولانی است) و بنابراین داستانی فرعی از چگونگی زندگی در یک پایگاه عقب رده که در آن یک ماموریت حیاتی برای تلاش های جنگی در حال انجام است را بیان می کرد. نمی دانم چرا این واقعیت بسیاری از بینندگان را خشمگین کرد، زیرا نه تنها در 5 دقیقه اول قسمت 1 به ما گفته می شود که این یک داستان فرعی با روایت یویی است که "این یکی از داستان های متعدد در طول جنگ است"، بلکه آن بینندگان باید در درک این موضوع ناکام ماندهام که ارتشها افرادی دارند که وظایف حیاتی را در نزدیکی خط مقدم انجام میدهند. جنگ اینگونه است. این همه جنگ در خط مقدم بدون هیچ فکری در مورد تدارکات، از کار افتادگی، یا سیاست گذاری بین خدماتی نیست.
همانطور که در این دنیا مشهود است، جنگ سرد به پایان نرسیده است. TE میتوانست راه آسانی را طی کند و جهانی را فراهم کند که در آن تمام بشریت در یک حکومت جهانی جهانی شده با زنجیرهای از فرماندهی واحد متحد میشوند، اما این داستان عاقلانهتر از این است. این حماقت غم انگیز بشریت را با نمایش فعالانه چندین دولت جهان، متحد و تلاش برای یک هدف مشترک، اما همه در زیر سطح برای تضعیف یکدیگر و اعمال کنترل خود بر تلاش های بشریت نشان می دهد. این ماهیت انسان را به شیوه ای بسیار بالغ به تصویر می کشد، زیرا روی کاغذ، همه در یک تیم هستند - اما هر متفکر انتقادی می تواند بین خطوط بخواند و ببیند که چگونه ما به همان اندازه که بیگانگان در آوردن آن مسئول هستند در قبال عذاب خودمان هستیم. به ما. با این حال، قوس ماقبل آخر سری، سربازان چین، روسیه، آمریکا، ژاپن و چند نفر دیگر را نشان می دهد که همه با هم برای نجات پایگاه یوکان می جنگند. این نیز یک تفسیر بسیار خوب در مورد ماهیت انسان است که نمایش سعی در ارائه آن داشت.
من یک سرباز کهنه سرباز هستم، شش سال در ارتش ایالات متحده خدمت کردم، و به راحتی می توانم به این نکته اشاره کنم که Total Eclipse چقدر زندگی نظامی را چه در جلو و چه در عقب احساس می کند. لحظات خوب و لحظات سختی دارد - و بله، شوخیها و جنجالهای زیادی وجود دارد که در زندگی واقعی هنگام خدمت خواهید داشت. بینندگان انیمیشن ممکن است دوست نداشته باشند شخصیت های نظامی را در حال سرگرمی ببینند، اما اگر هر یک از آنها نظامی بودند، می دانستند که حفظ روحیه شما بخشی از حرفه است. بنابراین وقتی شخصیتها (یک واحد تحقیق و توسعه که در قسمت عقب خدمت میکند) برای آزمایش به پایگاهی در مناطق استوایی فرستاده میشوند، زمانی را برای رفتن به ساحل در زمانی که میتوانند تلف نمیکنند. و بله، من یک بار در نزدیکی دریای سرخ مستقر شدم و در زمان استراحت در غواصی تردید نکردم -- بهترین سربازها همگی در قفل نبودند و در مورد جنگ هایی که همیشه در جریان بود جدی نبودند. جهنم، در TE، یک قایق پر از ستوان در دریا گم می شود. این یکی از بزرگترین شوخی های مداوم در ارتش است - ستوان ها همیشه گم می شوند. من از قوس ساحلی بسیار منفور لذت بردم، زیرا عمیقاً سوء تفاهم شده بود.
جنگ به این معنا نیست که همه همیشه در حال مبارزه و جدی هستند. شما هنوز هم می توانید یک شخص باشید -- این نقطه نمایش است. دو شخصیت متمرکز، Yuuya و Yui، خود را خیلی جدی می گیرند. و چندین نفر از هم تیمی های با تجربه ترشان به آنها کمک می کنند تا راحت تر باشند و در کنار دیگران احساس راحتی بیشتری کنند. یویی با PTSD دست و پنجه نرم میکند، دوران کودکیاش را جنگ از او ربوده است، و اگرچه یک سرباز خوب است، اما با همرزمان جدیدش قابل ارتباط نیست. یوویا یک تندخو است که مشتاق اثبات خود است و طوری رفتار می کند که انگار همه می خواهند همیشه او را بگیرند. او یک احمق است -- در حقیقت، هر سربازی باید کمی احمق باشد (حداقل به اندازه کافی برای شلیک به هنگام تیراندازی به آن). اما در پایگاه یوکان، جایی که واحد آنها متشکل از کهنهسربازانی است که از جلو برای آزمایش نمونههای اولیه TSF انتخاب شدهاند، این دو میتوانند نفسی تازه کنند و مشکلات خود را حل کنند. و توسعه همدلی برای یکدیگر بخش بزرگی از این فرآیند است. در اوایل گفتگوی کهنه سربازان به وضوح گفته شد که حضور در پایگاه یوکان این کار را برای آنها انجام می دهد. اساساً، این بود که نویسندگان دستشان را نوک میدادند تا شما بتوانید بفهمید: TE درباره شفا و رشد است -- نه فقط تیراندازی به بیگانگان.
نماد رشد از طریق توسعه نمونه اولیه اصلی تیم آنها TSF، Shiranui Second است. همانطور که یوویا بالغ می شود، مبارزه را می بیند و بیشتر به دیگران فکر می کند، مکانیک او نیز دستخوش تغییراتی می شود. تنها نقطه ضعف واقعی این است که چگونه سریال در یک صخره به پایان می رسد. واضح است که داستان بیشتری برای گفتن وجود دارد، اما انیمه (به دلیل بیتجربه بودن در بخش تولید) تا آخر ادامه پیدا نکرد. این سریال از داشتن زمان پخش 48 قسمتی سود می برد، زیرا من اخیراً رمان بصری آن را به پایان رسانده ام و معتقدم که این مجموعه تمام شرایط را برای تبدیل شدن به یک جواهر یک انیمه داشت - به کناری لکه ها و ایرادات جزئی.
اگر چیز دیگری بود که دوست نداشتم، میتوانم بگویم که این شخصیت کوی ییفی بود، فقط به این دلیل که او در معرفی اولیهاش با بازیگران بیش از حد برتر بود. او با ادامه طرح کمی بیشتر دلپذیر می شود، اما او به عنوان نامطلوب ظاهر شد بدون اینکه این نامطلوب بودن مشکلی برای او باشد که باید آن را توسعه دهد. در مورد ماهیت جنسی بسیاری از صحنه ها، ممکن است برخی از مردم آن را دوست نداشته باشند و این عادلانه است. من یک بزرگسال هستم که قبلاً در اطراف چنین چیزهایی بوده ام، بنابراین واقعاً من را آزار نمی دهد. حتی در ارتش تشنگی زیادی وجود دارد. منطقی است.