نمیدانم این روزها برای بچهها چطور پیش میرود، اما وقتی خودم بچه بودم، پدر و مادرم مجبورم کردند برنامههای زیادی ببینم و داستانهای زیادی بخوانم که درسهای اخلاقی تربیتی زیادی دارد که بعداً میتوانم از آنها استفاده کنم. زندگی به عنوان مثال، خرگوش و لاک پشت به ما می گوید که کسانی که فکر می کنند از همه بالاتر هستند، فروتن خواهند شد و همچنین با وجود احتمالات بسیار زیاد، هرگز تسلیم نمی شوند. متوجه منظور من شدی بنابراین، وقتی یک انیمه، اول از همه، سبک انیمیشنی که من به وضوح آن را دوست دارم، و اصل این داستانهایی که در کودکیام زیاد مصرف میکردم، ترکیب میکند، نوستالژی ناشی از آن به سادگی الهی است. قبل از ادامه، قسمتهای زیادی درباره قسمتهای 3 و 4 بحث خواهم کرد، بنابراین اگر سریال را تماشا نکردهاید، لطفاً مراقب اسپویلها باشید.
بر اساس بازی موبایلی تقریباً به همین نام، Merc Storia: Mukiryoku no Shounen to Bin no Naka no Shoujo یا به انگلیسی Merc Storia: The Apathetic Boy and the Girl in a Bottle، درباره پسری به نام Yuu است که دارای قدرت "درمان" هیولاها یا به عبارت دیگر رام کردن آنها. یک روز از پدرش یک بطری دریافت می کند. او نمی دانست، در آن بطری دختری به نام مرک وجود دارد که حافظه خود را از دست داده است. اکنون برای کمک به مرک در به دست آوردن خاطراتش، یوو مرک را وارد یک ماجراجویی بزرگ در بسیاری از نقاط جهان می کند، بسیاری از هیولاها را شفا می دهد و به درگیری های مختلف در کشورهایی که در سفر خود از آنها بازدید می کنند پایان می دهد.
مطمئناً، طرح ممکن است بسیار ساده باشد، یک پسر با یک همراه ملاقات می کند و آنها به سفر می روند و به مردم در طول راه کمک می کنند. اما به همین دلیل، داستان سبک و هضم آن آسان است، و نتایج نهایی هر قوس مینیاتوری آرامبخش، مفید، تا حدودی قابل ارتباط است، و گیلاس در بالای آن درسهای اخلاقی است که قبلاً در مورد آن صحبت کردم. برای مثال، اپیزود سوم ما را وارد صحنهای درباره یک پادشاهی پریان میکند که در معرض تهدید چیزی است که میتواند همان پادشاهی را به کلی نابود کند. در اینجا، شاهد یک شاهزاده خانم هستیم که لوکس، تنبل و ساده لوح است، اما به دلایلی میخواهد با این بحران مقابله کند. این یک پیام بسیار بسیار واضح است که فرد نباید بیش از چیزی که می جود گاز بگیرد، به خصوص اگر تهدید کننده زندگی باشد. اما به زودی متوجه میشویم که شاهزاده خانم مسئول بحران پادشاهی است و سعی میکند به روش خودش به اشتباه خود رسیدگی کند. پس این یک درس دیگر است، اشتباهات خود را بپذیرید و مسئولیت را بپذیرید.
بنابراین هنگامی که شاهزاده خانم سفر خود را آغاز می کند، با قهرمانان سفر ما و همچنین دو پری که در قبیله های متضاد هستند ملاقات می کند. نه تنها در اولین صحنه ای که در آن ظاهر شدند، آن دو را حمل کردم، بلکه این یک درس دیگر است: گاهی اوقات، ممکن است ندانید که یکی از بزرگترین رقبای شما ممکن است یکی از بزرگترین متحدان شما باشد، خوب، تا زمانی که شما با یکدیگر دشمنی مرگباری ندارند، در غیر این صورت این یک رویا بود. این در واقع یک عنصر اصلی در انیمه است و من هر چند بار آن را ببینم هرگز از این تروپ خسته نمی شوم. و در نهایت، احتمالاً عمیقترین مورد برای این قوس دو قسمتی، زمانی است که خدمه ما توسط پری تاریکی که ادعا میکند از یک سازمان جداگانه است که از ملکه پری پیروی نمیکند نجات مییابد. اما با وجود این، او به گروه کمک می کند تا مشکل مورد نظر را حل کند، که ثابت می کند حتی اگر وفاداری آنها به همان رهبر ثابت نباشد، آنها در نهایت هنوز پری هستند و اطمینان از بقای میهنشان بر آنها ارجحیت دارد. تفاوت. ما انسان ها می توانیم به دلایل واضح زیادی از این پری ها مثال خوبی بگیریم.
حال، خوب است توجه داشته باشید که این فقط دو قسمت از دوازده قسمت است، و چیزهایی که میتوانیم از روایت داستان دریافت کنیم، در حالی که به طرز دردناکی آشکار است، و برخی ممکن است آن را ساده، کلیشهای یا سطحی بگویند، در واقع خوب هستند. در انتقال به ما، مخاطب، افکار و ایده هایی که ممکن است فراموش کنیم. داستان آنقدر ساده است که حتی می توانم استدلال کنم که این انیمه یکی از معدود انیمه هایی است که با وجود PG-13 بودن برای انیمه دروازه کودکان بسیار مناسب است.
حالا برای هنر، طبق ادعایی که گفتم این انیمه مناسب برای کودکان است، کارتونی است، با طراحی مرک شروع می شود و همچنین احساس کرکی هیولاهای مختلف این مجموعه را دارد، اما ماهیت انیمه را نیز تکمیل می کند. خوب، یک انیمه ژاپنی که به نظر من نشان دهنده خوبی است که می تواند مقدمه خوبی برای کسی باشد که به احتمال زیاد به انیمیشن های غربی عادت کرده است. انیمههای مشابه وقتی بچه بودم با من کار میکرد، بنابراین معتقدم که میتواند اتفاق بیفتد.
از نظر موسیقی، میخواهم به این موضوع بپردازم که چگونه تم آغازین به طور کامل جوهره سبک و در عین حال سفری انیمه را با پیشرفت از مقدمه پیانو سولو، به ویولن، سپس گیتار الکتریک و درام در انیمه به تصویر میکشد. 20 ثانیه اول تم افتتاحیه. بله، این فرمول اصلی در آهنگ های انیمه است، اما OP این انیمه واقعاً احساس خوشایندی می کند که از گوش دادن به آن احساس خوشحالی می کنم، حتی اگر واقعاً به دلیل شنیدن متن اشعار را درک نمی کنم، اما جدای از آن، باند، اجرای میلی برای این آهنگ واقعا عالی است. در ضمن، Mili هم گروهی هست که world.execute(me); رو میزنه که به تنهایی آهنگ فوق العاده خوبیه و یکی از چارت های مورد علاقه من تو بازی Arcaea هست، ولی من پرت میشم.
با این حال، برای تم پایانی، احساس موقر آهنگ دقیقاً در احساسات به شما دست می دهد، گویی به شما یادآوری می کند که بخشی از سفر پایان است، اما پیوندهایی که در طول راه ایجاد می کنید غیرقابل جایگزین هستند. ناگفته نماند که میناسه اینوری، صداپیشه Merc، و همچنین یکی از VA و خواننده های مورد علاقه من در تمام دوران است.
آتاتاکا نا تنوهیرا نی تسوتسوماره (پیچیده شده در کف دست های گرم)
Mebuku hana kigi wa yure (گلها و درختان جوانه زده می چرخند)
طبل های راهپیمایی و سیم های بیشتری را روی آن آواز اضافه کنید و برای یک گروه کر فرشته ای مناسب است که آن را با هماهنگی کامل بخوانند، گویی در بهشت هستید.
و در نهایت، توسعه شخصیت. میخواهم روی دو نفر قهرمان داستانمان تمرکز کنم و آن را شیرین نگه خواهم داشت: پسری بیتفاوت که یاد گرفت نه تنها به دوستانش بلکه به اطرافیانش نیز اهمیت دهد، و دختری پرهیاهو که با وجود از دست دادن خاطراتش، کمی بالغ شده است و می داند که در مورد تأثیراتی که ممکن است بر اطرافیانش بگذارد فکر کند. آیا این به سادگی شگفت انگیز نیست؟
به طور کلی، یک انیمه بسیار خوب است که باید برای کودکان و بزرگسالان به طور یکسان تماشا شود. ارزشی که دارد و به دلیل مبهم بودن محقق نمی شود اتلاف بزرگی است. نحوه ای که روابط شخصی بین افرادی که خانواده، دوستان و دشمنان به طور یکسان در این انیمه به تصویر کشیده می شوند، آن را به جواهری غیرمنتظره تبدیل کرده است که من حتی در اولین تماشای این انیمیشن ندیدم که در حال آمدن باشد. واقعاً باید تماشا کنید.