من معتقدم این سریال بسیار اشتباه گرفته شده است و این مشکلی است که در تمام آثار رومیکو تاکاهاشی وجود دارد. بدون داشتن ارزش واقعی در کار خود نمی توانید یکی از ثروتمندترین مانگاکا باشید. مردم به این نمایش میآیند و انتظار یک سبک داستانگویی اکشن را دارند، اما حقیقت این است که نمایش شخصیتی است که روزانه از نوع رامکام گگ نمایش آلا، Urusei Yatsura یا Ranma هدایت میشود. طرح داستان همیشه در کارهای تاکاهاشی در جایگاه دوم قرار می گیرد، زیرا آنها اغلب به داستان های کوتاه با یک روایت ارتباطی آزاد خلاصه می شوند که معمولاً حول مثلث های عشقی و پیش فرض هایی است که تاکاهاشی تنظیم می کند.
تا زمانی که شخص فرمت را بفهمد، و بفهمد که نمایش را احتمالاً باید در حد اعتدال تماشا کرد، زیرا به عنوان یک کمیک گاگ هفتگی طراحی شده است، مگر اینکه شما واقعاً عاشق طنز رومیک مانند من باشید.
شخصیتها چیزی هستند که آثار او را هدایت میکنند، آنها دارای نوع خاصی از فلسفه طراحی شخصیت هستند که در آن احتمالاً میتوان واکنشهای آنها را در موقعیتهای مختلفی که قرار میگیرند پیشبینی کرد. و اگر بیننده در طول دورههای طولانی ماندن نمایشها/مانگاهای او چیزی را از دست داده بود، بیگانه نشود. رین فقیر، ارزان است و در پول ضعیف است، اما در نهایت پسر خوبی است که عمیقاً به دوستان خود و به خصوص ساکورا اهمیت می دهد. ساباتو یک آشغال است، تاماکو بهترین oneesan است، ساکورا بی حوصله است، جومونجی خاکستر مقدس پرتاب می کند، ریکو و میهو ترسیده فرار می کنند، و غیره.
برخی از مردم این سبک را دوست ندارند، که منجر به نظرات متعدد گیجهای تکراری میشود، و این قابل درک است، اما من تصور میکنم که بسیاری از رتبهبندیهای زیر 7 از این هسته خارج میشوند، زیرا جامعه انیمههای مدرن تمایل دارند داستانهایی را که خودشان را میگیرند ترجیح دهند. به طور جدی تر یا نشان می دهد که به شدت بر فروش جنبه waifu تمرکز دارد. اما اگر از سرعت شکایت دارید، این یکی از اقتباسهای بهتر از کارهای تاکاهاشی است، با توجه به اینکه آنها آن را به خوبی در اجرای مانگا شروع کردند، در نهایت مانند اینویاشا متورم نمیشود.
سبک هنری تاکاهاشی درخشنده است، و صادقانه یک انفجار از گذشته است که واقعاً در نحوه بیرون آمدن چتری ها از کناره ها نشان می دهد. او همیشه جلوتر از زمان خود بود، اما به نظر می رسد ترکیبی عالی از جدید و قدیمی است. کار او به طور گسترده ای بر زیبایی شناسی "انیمه" تأثیرگذار است و واقعاً به او اجازه می دهد تا به راحتی به دهه های مدرن تر از بسیاری از هم عصرانش منتقل شود. این انیمیشن بیشتر در نقطهای است که در اینجا یا آنجا افت میکند، اما در اینجا انتظار هیچ ساکوگای را نداشته باشید. نمایش به طور کلی با طراوت به نظر می رسد و انتخاب رنگ واقعاً پاپ است، حتی اگر انیمیشن محدود باشد.
در مجموع این نمایش به من یادآوری می کند که چرا من چنین خاطرات خوبی برای کارهای دیگر تاکاهاشی دارم و خاطرات شیرین جدید زیادی برای من به ارمغان آورده است. این به من این امکان را داد که بفهمم او یک نویسنده داستان کوتاه است (مخصوصاً در فصل 3 که اکثر قسمت ها دارای 3 داستان متفاوت هستند) و این دیدگاه من را نسبت به سرعت در کارهای قبلی او بسیار بهبود بخشید. سوزو گربه سیاه یکی از قوی ترین طرح های دختر گربه ای است که تا به حال دیده ام، و تاماکو شینیگامی تحسین من را جلب کرده است. خیلی بد است که بسیاری نمی توانند ارزشی را در سبک داستان سرایی تاکاهاشی ببینند.
تماشای این نمایش برای طرفداران رومیک ضروری است و اگر به یک کمدی ساده برای تماشای هرازگاهی نیاز دارید، به شدت توصیه می شود من را انتخاب کنید.
(توجه: این بررسی برای تمام فصول اعمال می شود و در فصل 3 ارسال می شود)