عاشقانه یا حرمسرا معکوس ژانر مورد علاقه من در انیمه نیست. من هم بازی را انجام ندادم و نه اوتوم های زیادی بازی می کنم. معمولاً این ژانر به من حال و هوای بیهوده بودن، پوچ بودن یا احمق بودن را می داد. اما من این را تماشا کردم و لذت بردم، فکر می کنم خوب بود و آنقدرها هم که مردم می گویند بد نبود. من نقاشی، رنگ ها و موضوع کارت ها را دوست دارم. من شروع را نیز دوست دارم، معمولاً انیمه را بر اساس آغاز یا پایان انتخاب میکنم یا نه. از داستان و توئیت ها لذت بردم. مردم می گویند قهرمان شخصیت شخصیتی ندارد، یعنی... دختر حافظه اش را از دست داده بود، حتی نمی دانست شخصیتش چیست. میدانم که کارهای مزاحم و سمیای وجود دارد که آنها با قهرمان داستان انجام میدهند، اما فکر نمیکنم اینقدر منصفانه باشد که از این نظر که او «واکنشی» نشان نداده و «شخصیتی» ندارد، اینقدر منتقد باشم. یعنی در لحظاتی که او از هر اتفاقی که افتاده است آشفته و گیج می شود و از این جهت که نمی تواند چیزی را به خاطر بیاورد، من در اینجا مثل یک عمل مقصر دانستن قربانی می بینم... و او با احساسات آنها که بخشی از شخصیت است همدلی می کند. خود
در آن لحظات، پریشان ترین لحظات کارهای بدی که با او انجام می شود، شخصیت ها انگیزه های خاص خود را برای انجام آن دارند - که البته توجیه نمی کند - اما می بینیم که حتی بد است، انگیزه ها به خودی خود بد نیستند: توما او را به دست بیاور. در قفس، زیرا میل شدیدی به محافظت از او در برابر دخترانی که به او آسیب می رسانند، داشته باشید و با او نیز تسلط داشته باشید. قفس نوعی استعاره است.
و جوکر برای تمام مواقعی که مجبور است رنج بکشد دیوانه می شود و بین نجات او و مرگ خودش یکی را انتخاب می کند، همه چیز را بارها و بارها به یاد می آورد (نه مثل او) و با دو شخصیت به پایان می رسد که یکی او را دوست دارد و دیگری که از او متنفر است.
شاید من عجیب و غریب هستم و عاشق سموم یا چیزهای دیگر هستم، اما من عمیق ترین قسمت را در آن قسمت دوست دارم.
و این به این دلیل است که من فکر میکنم به طور کلی عشق و نفرت تقریباً برای همه به این صورت عمل میکند: شما میتوانید به معنای واقعی کلمه تا حد مرگ به کسی عشق بورزید، اما اگر آن شخص این همه رنج را برای شما به ارمغان بیاورد، با نفرت آمیخته شد، حتی این تقصیر او نیست (مثل در این مورد) و شما می توانید از یک شخص بسیار متنفر باشید، انگیزه ها و دلایل زیادی داشته باشید، اما او را برای لحظات عالی سلامتی دیگری که برای شما به ارمغان می آورد، دوست داشته باشید، و به هر حال آن را مختلط می کند.
بنابراین من این قسمت را خیلی دوست داشتم زیرا فکر می کردم همه آن احساسات مختلط را به خوبی بررسی می کند. و احترام به قهرمان داستان که در ازای آن متنفر نیست یا "شخصیت بیشتری نشان می دهد" یا، فقط نمی دانم آن دخترها واقعاً در این موقعیت از یک نفر چه انتظاری دارند، فکر می کنم او فقط احساسات را درک کرده و همدردی کرده است.
در ضمن، همانطور که گفتم من اوتوم های زیادی بازی نکردم و حرمسرای معکوس زیادی ندیدم، اما بیشتر بازی های دوستیابی و رمان های تصویری برای مردان بازی کردم و حرمسراهای انیمه یا انیمه های عاشقانه بیشتری با یکی دیدم. پسر قهرمان و دختران بیشتری را انتخاب کنید و... می توانم بگویم که دخترها واقعاً سخت هستند و منتقدان اینجا با قهرمان او.
یعنی قهرمان داستان احمق است؟ به هیچ وجه، شاید لازم باشد بازیهای مردانه را انجام دهید، شاید لازم باشد برخی از حرمسراهای انیمه را ببینید. دختر قهرمان مرد آن واقعاً احمق است، بدون شخصیت و فقط یک احمق کلیشه ای تند و تیز، گاهی اوقات بسیار احمق است و آیا مردان از آن توهین، متنفر یا شکایت می کنند؟ به هیچ وجه، آنها فقط نسبت به خود یا مردان دیگر آنقدر انتقادی ندارند، و استانداردها را در مورد اینکه یک مرد چگونه باید باشد، حداقل نه اینطور بالا نمیگذارند، طبیعی است که قهرمان این نوع انیمهها یا بازی ها، زن یا مرد، شخصیت مشخصی ندارند، به این دلیل است که خود درج بازیکنان! مقدر این است، و اگر فکر میکنید احمقانه یا بیمعناست، باید بازیهای مردانه را ببینید و ببینید که قهرمان داستان چقدر میتواند احمق باشد!
ضمناً، فکر میکنم این طبیعی و مثبت است که به نقشهای جنسیتی فکر کنید و اینکه چرا قهرمان داستان دختر مطیع است و چرا قهرمان مرد یک احمق جنسیتی است و مطیع نیست، اما فکر نمیکنم قربانی سرزنشی که اینجا میبینم مثبت باشد. (دختر دختری است که به معنای واقعی کلمه در شرایط بدی به قتل می رسد و به نوعی ربوده می شود که حافظه اش را از دست داده است، فقط انتظار دارم در زندگی واقعی اینطور قضاوت نکنید)
به طور خلاصه توصیه می کنم، به نظر من انیمه خوبی به نظر می رسد و نه سطحی با پسرهای خوش تیپ یا موقعیت های کلیشه ای، باز هم می گویم به هر حال عاشقانه ژانری نیست که من بیشتر دیدم اما عمیق ترین ژانر را اینجا می بینم.
P. D: به هر حال نظرات مختلف را دوست دارم و قدردانی می کنم و برخی نظرات انتقادی مرا بسیار می خنداند