Scarlet Nexus یک سریال اکشن علمی تخیلی معیوب اما مناسب است. اینکه چقدر از سریال لذت می برید تا حد زیادی به این بستگی دارد که این ایرادات خاص برای شخص شما چقدر معنادار است. بررسی من تا حد زیادی بر روی آن ایرادات متمرکز خواهد بود، اما میخواهم روشن کنم که سریال به اندازهای خوب است که به جای نادیده گرفتن آن، به اندازهای خوب است که به جای رد کردن آن، مواردی را که در مورد آن کار نمیکنند، بررسی کنیم. سریال های کمتر نکته کلیدی به نفع این سری این است که این یکی از خواناترین اقتباس های بازی ویدیویی است که تا به حال با آن روبرو شده اید. من بازی Scarlet Nexus را بازی نکرده ام، اما توانستم به راحتی داستان و محیط را در کوتاه مدت درک کنم. این نوع سریالی نیست که آشنایی با بازی ویدیویی را فرض می کند و به عنوان یک داستان مستقل به خوبی عمل می کند. همچنین هرگز خسته کننده نیست. طرح با سرعتی بیامان به جلو پیش میرود و در فواصل زمانی معین، پیچ و تابها و افشاگریهای جدیدی را بر شما وارد میکند. خوب یا بد، هیچ سستی در این داستان وجود ندارد، و این بدان معناست که همیشه *چیزی* اتفاق می افتد که وضعیت موجود را به هم بزند و اوضاع را به جلو سوق دهد. همچنین باید گفت که این یک داستان کامل با یک پایان قطعی است، نه یک "سفر ادامه دارد... در تمام پلتفرم های اصلی بازی های ویدئویی!" نوع چیز
متأسفانه فکر می کنم این هم می تواند یکی از نقاط ضعف قابل توجه سریال باشد. اتفاقات زیادی در اینجا رخ می دهد که حتی با وجود 26 قسمتی که حتی یک اونس چربی روی آنها وجود ندارد، بسیار عجله به نظر می رسد. آنقدر سریع وارد طرح اصلی خود می شود که حتی وقت ندارد وضعیت موجود را ایجاد کند تا بعداً ناراحت شود، زیرا در قسمت دوم چندین قدم فراتر از آن نقطه است. در حالی که این سریال در مدیریت اندازه بازیگران خود در مقایسه با سایر اقتباسهای بازی ویدیویی کار قابل احترامی انجام میدهد، هنوز افراد زیادی در این نمایش حضور دارند و تعداد کمی از آنها به شکل معناداری مورد بررسی قرار میگیرند. اگرچه خوب است که شخصیتهای ثانویه مانند Hanabi یا Kagero را با طرحریزی نازک رها کنیم، کمتر قابل بخشش است که ما تقریباً چیزی در مورد شخصیتهای اصلی، Yuito و Kasane ندانیم. وقتی طرح دارای این تعداد قطعات متحرک باشد، زمانی برای توسعه شخصیت از هر نوعی وجود ندارد. و این به خودی خود مستحق انتقاد است. طرح همچنین گاهی اوقات می تواند شبیه یک کیسه چنگ زدن به عناصر طرح علمی تخیلی باشد. سفر در زمان و هک مغزی و کنترل جمعیت دیستوپیایی و تهاجم بیگانگان و قدرت های روانی وجود دارد. در حالی که در نهایت به موضوعی در مورد غم و اندوه و زندگی با از دست دادن در نیمه دوم می پردازد، اغلب به نظر می رسد ترکیبی از مفاهیم است که هدف داستان سرایی خاصی در ذهن ندارند، آنها فقط در آنجا هستند زیرا علمی تخیلی است. و داستان های علمی تخیلی اغلب این چیزها را دارند. اگر برخی از این عناصر داستانی را حذف می کرد و زمان بیشتری را برای تعیین شخصیت و انگیزه های بازیگران می گذاشت، سریال بهتری بود.
از نظر بصری نیز یک کیسه مخلوط است. قطعات طراحی شده با دست اکثراً خوب به نظر می رسند، اما پس زمینه های دیجیتال بی روح و زاویه دار مایه تاسف است. و در حالی که CGI مورد انتقاد شدید قرار گرفته است، در واقع فقط مدل های CGI برای دیگران هستند که بد به نظر می رسند. اینها زشت، کم رزولوشن و ترکیب ضعیفی هستند و مانند انگشتان شست دردناک بیرون می آیند زیرا شبیه گرافیک بازی های ویدیویی هستند. با این حال، CGI برای اعضای OSF و انیمیشن اکشن در واقع بسیار خوب به نظر می رسد و به خوبی در هویت بصری کلی نمایش ادغام شده است، که اجازه می دهد تا صحنه های اکشن روان و هیجان انگیزتری نسبت به آنچه در غیر این صورت امکان پذیر است، داشته باشید.
به طور کلی، مقدار زیادی برای دوست داشتن در این مجموعه وجود دارد، به ویژه کیفیت ترن هوایی مانند تلاش برای همگام شدن با داستان آن. در حالی که بدون شک بخش هایی از این سریال وجود دارد که کار نمی کند، من همچنان آن را توصیه می کنم. اگر بتوانید برخی از مشکلاتی که به عنوان یک اثر جانبی از سرعت بیامان داستان به وجود میآیند را نادیده بگیرید، این یک سفر سرگرمکننده است.