خوب، میدانم که به آن رتبهبندی نگاه میکنید و با خود فکر میکنید "چه چیز بدی در مورد این فیلم کودکانه وجود دارد که احساس میکنید باید آنقدر به آن امتیاز دهید؟ شاید نباید چیزهای بچهها را تماشا کنید، اگر فقط میخواهید متنفر باشید. آی تی!" اما نکته اینجاست: من نمیدانستم که جادوگر کلوتزی به همان اندازه بد باشد. اگه چیزی بود بی صبرانه منتظرش بودم! همچنین، چیزهای زیادی برای بچهها وجود دارد که من تماشا کردم و من به طور قانونی از آنها لذت میبرم، برخی را تا حد مرگ دوست دارم، برخی دیگر را نه به اندازه. من اولین فیلم Cardcaptor Sakura را امروز برای اولین بار در چند سال اخیر تماشا کردم و خانه را خراب نکرد، اما از وقتم با آن لذت بردم. برخی از برنامهها و فیلمهای مورد علاقهام در تمام دورانها برای بچهها طراحی شدهاند، و بسیاری از آنها به این دلیل است که رسانهها به تنهایی به مخاطبانشان احترام میگذارند، نه اینکه با آنها صحبت کنند و به شعورشان احترام بگذارند. جادوگر کلوتزی: فوکا و جادوگر تاریکی نه تنها یک فیلم عمومی و نوجوانانه برای کودکان است، بلکه فعالانه تمام تلاش خود را می کند تا در هر مرحله به شعور مخاطبانش توهین کند.
این سریال بر اساس مجموعه کتابهای کودکانه ساتوکو ناریتا، بر فوکا، یک جادوگر شاگرد پرانرژی و شاهزاده خانم قلعه نقرهای تمرکز دارد. او میخواهد دقیقاً مانند مادر زیبایش، لیا ملکه نقرهای باشد، اما چندین مشکل در این زمینه وجود دارد: او نه تنها حتی ابتداییترین جادوهای جادویی را کاملاً مک میکند، بلکه به طور کلی در مدرسه مکث میکند و نمیتواند کاری انجام دهد. درست است مهم نیست چقدر تلاش می کند حتی حمایت دوستانش، کارین، شاهزاده خانم قلعه سبز، و چیتوز، جوانترین شاهزاده قلعه آبی (به همه نامهای پادشاهی با کد رنگی عادت کنید، چون در همه جا حضور دارند)، به نظر نمیرسد که آن را قطع کند. برای او. یک روز، در حالی که او از آخرین اشتباه خود و این واقعیت که نمیداند پدرش کیست، ابراز تاسف میکند، دختر کوچکی به نام لیلیکا از فوکا میخواهد که او را به اتاقی دربسته ببرد و او را برای انجام این کار کتک بزند. وقتی به آنجا میرسند، لیلیکا دستبند را به فوکا میزند و میگوید این دستبند مگارا شیطان، جادوگر تاریکی را بیدار میکند، که فوکا و دوستانش را به قلمروی ترسناک منتقل میکند و قصد دارد بدن فوکا را تصاحب کند و کسانی را که در سالها او را شکست دادهاند، شکست دهد. گذشته این سه نفر باید با هم همکاری کنند تا Megaera را شکست دهند و قلمرو خود را از نیروهای تاریکی نجات دهند.
به طور معمول یک داستان ساده مانند این خیلی بد نخواهد بود. مواردی مانند The Worst Witch، Little Witch Academia و Mahou Tsukai Pretty Cure قبلاً چنین کارهایی را با درجات مختلف موفقیت انجام داده اند. من با شما شوخی نمی کنم، به نظر می رسد که جادوگر کلوتزی قصد انجام هر کاری را دارد که شما نباید هنگام ساختن داستانی مانند این انجام دهید. برای یک چیز، نوشته این فیلم بسیار نوجوانانه و توهین آمیز است، زیرا فیلم تک تک اطلاعات مهم را از طریق نمایش بیش از حد پخش می کند. بهجای اینکه مخاطب به طور ارگانیک درباره شخصیتها بیاموزد، فیلم فقط اطلاعات شخصیتهای آنها را از طریق روایت صوتی به ما منتقل میکند، که معمولاً اگر این کار یکبار انجام شود، مانند ابتدا، خوب است، اما فیلم چندین بار این کار را انجام میدهد. در سراسر، حتی درست در وسط، تا آنجا پیش می رود که فقط ... توضیح دهید که این افراد چگونه یکدیگر را می شناسند نه اینکه به مخاطب اجازه دهند خودشان آن را استنباط کنند! به طور جدی، هر تکرار My Little Pony در کنار G3 هرگز اینقدر حامی نبود!
این حتی به شخصیتها نیز تسری پیدا میکند، که آنقدرها شخصیتهایی نیستند، بلکه ابزارهای کلیشهای هستند که گفتوگوهای اخلاقی درباره قدرت دوستی را بیرون میدهند و بر اساس آنچه طرح میخواهد عمل میکنند. فوکا از این بدترین رنج می برد زیرا در تمام طول فیلم، او به معنای واقعی کلمه چیزی نیست جز یک دختر مضطر که نه تنها هرگز به تنهایی موفق به انجام کاری نمی شود، بلکه هر بار که در معرض خطری قرار می گیرد، چیزی یا کسی، معمولاً یک Deus Ex Machina که از ناکجاآباد می آید، همیشه باید او را نجات دهد یا هر کاری برایش انجام دهد. نه، شوخی نمیکنم، او به دردسر میافتد و در مجموع شش بار توسط کسی نجات پیدا میکند! شش بار، همه در بازه زمانی یک ساعته فیلم! بله شمردم! مری جین واتسون در فیلم های مرد عنکبوتی هیچ چیزی در مورد فوکا ندارد. و چند باری که او موفق به انجام کاری می شود حتی احساس نمی کند که به دست آورده است، زیرا او فقط در جادو خوب می شود زیرا Deus Ex Machinas تصادفی در دامان او می افتد و او را ناگهان در جادو شگفت انگیز می کند زیرا قدرت دوستی hurr-durr روز را پیروز می کند. . برخی از شخصیتها هستند که بیتفاوت ظاهر میشوند، مانند کیت، و حتی یک شخصیت، پسری با موهای سبز با یک گربه، که فقط در یک صحنه ظاهر میشود و دیگر هرگز! چرا حتی اگر نمی خواهید از او برای چیزی استفاده کنید، آن بچه را در آنجا بگذارید؟! حتی انگیزه های شرور هم به شدت ضعیف و جوان است.
این فیلم حتی نمیتواند پیشفرض خود را به هیچ وجه منطقی نشان دهد. برای اولین بار، فیلم ادعا می کند که ظاهراً فوکا نفرین شده است زیرا او نمی تواند مانند دیگران از جادو استفاده کند، در حالی که خود فوکا حتی با مگهارا همدردی می کند زیرا فکر می کند که آنها شرایط مشابهی دارند. اما این کاملاً بی نتیجه می ماند زیرا فیلم هرگز مگارا را تا پنج دقیقه آخر نشان نمی دهد که چیزی جز شیطان است و حتی نمی توان حوصله نشان دادن داستان او را داشت. علاوه بر این، فوکا نفرین نشده است، او فقط جادو را می خورد، و هر فردی در این فیلم ترجیح می دهد او را تنبیه کند و او را به خاطر اینکه نمی داند چگونه جادویش را کنترل کند، سرزنش می کند تا اینکه، می دانید، در واقع تلاشی برای کمک به او انجام دهد. آن را کنترل کنید، که با نفرین شدن یکسان نیست. بعلاوه، فوکا دوستانی دارد، بنابراین هر ادعایی که فوکا میکند مبنی بر اینکه او نیز از او دوری میشد نیز بیتفاوت است. بنابراین این فیلم نه تنها نمیداند چگونه شخصیتها یا فرضیههای خود را مدیریت کند، بلکه ضربات داستانی را به همان سرعتی که آنها را معرفی میکند دور میاندازد. به عنوان مثال، وقتی کیت با این سه نفر ملاقات می کند، چیتوز طوری رفتار می کند که انگار نمی خواهد به آن مرد نزدیک شود، و به این معنی است که احتمالاً نسبت به کسانی که در قلعه سیاه هستند نژادپرست است (عزیز، این به هیچ وجه معنای تاسف باری ندارد. به هر حال، اکنون این کار را می کند؟)، اما این جنبه از شخصیت او هرگز توضیح داده و توضیح داده نشده است. در نهایت، به همان اندازه که فیلم درباره فوکا که میخواهد بیشتر در مورد پدرش بداند صحبت بزرگی میکند، در پایان، او چیزی در مورد او نمیآموزد و کل ماجرا بدون هیچ وضوح واقعی حذف میشود. با توجه به اینکه این فیلم فقط یک ساعت طول می کشد، جادوگر کلوتزی واقعاً می توانست از نیم ساعت دیگر بهره مند شود تا بتواند در واقع این موارد را گسترش دهد. پایان نیز فقط یک قطعنامه واقعاً شیک، کلیشه ای و با دهان است که بر قدرت دوستی تکیه دارد تا همه چیز را به طور جادویی اصلاح کند، زیرا ما نمی توانیم به خود زحمت بدهیم، درست است؟
و صادقانه بگویم، این انیمیشن هم چندان برای نوشتن در مورد آن نیست. همه شخصیتها چهره یکسانی دارند و صحنههای اکشن آنقدرها هم چشمگیر نیستند. بودجه فیلم تفاوت چندانی با یک برنامه تلویزیونی ندارد، که عجیب است زیرا Production IG معمولاً انیمیشن های بسیار خوبی را برای هر چیزی که می سازند، ارائه می دهد. این یکی از آنها نیست. حالا، اگر همه اینها تمام اشتباهات The Klutzy Witch بود، من بین 55 تا 60 از 100 به آن امتیاز می دادم و این سخاوتمندانه است. این میتوانست یک فیلم عمومی دیگر برای کودکان باشد که محتوای چندانی نداشته باشد، اما من آن را همینطور رها میکردم... اما بعد از آن، فیلم بهطور کامل از بین برد آن چیزی که من برایش حسن نیت کمی داشتم با کوبیدن یک کفش. فاش می کند که لیلیکا می خواهد با برادر خوانده اش ازدواج کند!!!! لعنتی؟!؟ چرا فیلم؟! چرا لعنتی یک لحظه شبه محارم کاملاً غیر ضروری را به آن میزنید؟! نه تنها چیزی به داستان اضافه نمی کند، بلکه فقط لیلیکا را (زمانی که مگارا او را تسخیر نمی کند) شخصیتی بدتر می کند و لکه سیاه نسبتاً بزرگی بر روی فیلمی که باید یک فیلم کودکانه بی توهین باشد باقی می گذارد. خدایا این ایده درخشان کی بود؟ چون میخواهم آنها را خیلی سخت دک کنم.
وقتی صحبت از لیلیکا شد، حالا که به آن فکر می کنم، بسیاری از اتفاقات فیلم اصلاً تقصیر فوکا نیست. این فیلم نشان میدهد که همه چیز تقصیر لیلیکا است، زیرا تنها دلیلی که مگارا توانست او را تصاحب کند این است که لیلیکا اتفاقاً در اطراف قلعه نقرهای پرواز میکرد (با دیالوگهایی که نشان میدهد او قلعه سیاه را بدون اجازه ترک کرده است) و اتفاقاً هدف مگایرا بوده است. لیلیکا، در حالی که تحت مالکیت مگارا بود، فوکا را به شدت تحت فشار قرار میدهد و ابروهایش را برای پوشیدن دستبندی که مگارا را مهر و موم میکرد، به معنای واقعی کلمه روی مچ دستش فشار میداد و عروسک گوشتی مگارا در کل فیلم است. اما حتی پس از رهایی از کنترل مگایرا، او نه تنها یک تسوندر آزاردهنده است که از فوکا متنفر است، زیرا برادرش کیت چگونه جرأت می کند به دختری که لیلیکا نیست علاقه مند شود، او حتی نقش خودش را در همه اینها تصدیق نمی کند. بدون سر و صدا از مجازات فرار می کند و فوکا همه چیز را مقصر می داند! این واقعاً بهم ریخته است، و یک پیام بسیار بد برای گذاشتن در یک فیلم کودکانه: "مهم نیست که شما مجبور به انجام کاری شده اید زیرا کسی شما را تحت فشار قرار داده و توسط شخص دیگری قربانی شده اید، این واقعیت است که شما این کار بد را انجام داده اید. اصلاً چیز بدی است، بنابراین باید تنبیه شوید و با عواقب آن روبرو شوید، در حالی که شخص مسئول بدون اسکاتلند راه می رود! خداوند خوب...
مرد، واقعاً ای کاش از این فیلم متنفر نبودم. خیلی دلم میخواست اینو دوست داشته باشم اما واقعاً نمیتوانم در اینجا حرفی بزنم: این یکی از حمایتکنندهترین، توهینآمیزترین، توهینآمیزترین فیلمهای کودکانه است که تا به حال دیدهام، اگرچه به نظر من به بدی ترول در پارک مرکزی نیست. اگر می خواهید رسانه خوبی در مورد جادوگران بچه های دست و پا چلفتی داشته باشید، فقط The Worst Witch، Little Witch Academia، The Owl House، یا حتی Mahou Tsukai Pretty Cure را تماشا کنید. همه آنها ارزش زمان شما را دارند و بسیار بهتر از اتلاف یک ساعت در The Klutzy Witch هستند.